دوستم از خودکشی حرف می‌زند! چطور کمکش کنم؟

اخیرا متوجه شدید که یکی از دوستان صمیمی شما در رنج و عذاب و احتمالا به فکر خودکشی است. وقتی حالش را می‌پرسید، جواب می‌دهد: «دیگه نمی‌تونم خودمو تحمل کنم. تمام روز به اشتباهاتم فکر کردم. دنیا بدون من جای بهتریه. حداقل دیگه انقد عذاب نمی‌کشم.»

در انتهای این مطلب، 4 ویدیو از تجربیات اشخاص مختلف با زیرنویس فارسی درج شده است که تماشای سخنرانی هر کدام از این افراد به نوبۀ خود، قابل توجه است.

بله، مستقیما نگفت: «دارم به خودکشی فکر می‌کنم» ولی معنی پشت این کلمات شما را می‌ترساند.

برای دوستتان اهمیت زیادی قائلید و می‌خواهید به او اطمینان خاطر دهید که اوضاع درست می‌شود اما تا به حال هیچ وقت به مردن فکر نکردید و نمی‌دانید چه بگویید.

جوانی با یک دوست به صورت تلفنی صحبت می کند و از تصمیمش برای خودکشی حرف می زند.

اول از همه، بدانید که دوستتان هم ترسیده. اغلب کسانی که به خودکشی فکر می‌کنند، از این افکار می‌ترسند. هر کسی به خودکشی فکر می‌کند لزوما برنامه یا زمان مشخصی برای این کار ندارد. فقط به دنبال راهی برای پایان درد و رنج خود می‌گردد چون همه چیز غیر قابل تحمل به نظر می‌رسد. انگار نمی‌تواند به این درد و رنج غلبه کند.

طبیعی است که در مواجهه با دوستی که به فکر خودکشی است درمانده شوید اما به صورت غیر مستقیم می‌توانید کمک زیادی به او کنید. در واقع، حس همدردی و حمایت نقش بزرگی دارد.

روش‌های کمک کردن به کسی که به خودکشی فکر می‌کند

فکر به خودکشی امری رایج است.

در سال ۲۰۱۸، بیش از ۱۰ میلیون نفر از مردم آمریکا به طور جدی به خودکشی فکر می‌کردند.

یک دختر جوان در حال حمایتگری از دوست دیگرش با گذاشتن دو دستش بر روی شانه های او.

در اغلب موارد، فکر به خودکشی ناشی از شرایط تنش‌زا یا چالش‌برانگیز زندگی است که شامل بیماری‌های جسمی و روحی، تروما، خشونت و بدرفتاری، تنهایی و انزوا می‌شود.

هر کسی به خودکشی فکر می‌کند، مرتکب این عمل نمی‌شود اما به گفته مرکز کنترل و پیشگیری بیماری، خودکشی دومین عامل مرگ در بین آمریکایی‌های بین ۱۰ تا ۳۴ سال است.

خودکشی یک بحران جدی است که می‌توان جلوی آن را گرفت.

مراحل زیر به شما کمک می‌کند در شرایط بحرانی به دوست خود کمک کنید.

حرفشان را جدی بگیرید

یک باور اشتباه این است که آدم‌ها برای جلب توجه درمورد خودکشی حرف می‌زنند. اکثر افراد اینطور نیستند. پس بهتر است حرف دوستتان را جدی بگیرید.

اگر حرف دوستتان را درمورد خودکشی نادیده بگیرید و کم‌اهمیت جلوه دهید، در واقع به او می‌گویید پریشانی او بی‌ارزش است. در نتیجه، افکار خود را پیش کس دیگر بازگو نمی‌کند یا از متخصص کمک نمی‌گیرد.

در عوض، در سکوت به درد و رنج خود ادامه می‌دهد و باور می‌کند که شرایط هرگز بهتر نمی‌شود.

به حرف و رفتارشان دقت کنید

در اغلب موارد، آدم‌ها به صورت سربسته و مبهم از خودکشی حرف می‌زنند.

ممکن است دوستتان حرفی بزند که نشان‌دهنده احساس شرم، درماندگی یا شکست است. شاید نگوید: «می‌خوام بمیرم» یا «می‌خوام خودمو بکشم». در عوض، می‌گوید:

  • «فقط می‌خوام این درد تموم شه.»
  • «دیگه نمی‌تونم ادامه بدم.»
  • «من سر بار دیگرانم.»
  • «هیچ وقت حالم خوب نمی‌شه.»

این نشانه‌ها در اخلاق و رفتار فرد هم پیداست.

مثلا:

  1. دیگر با بقیه وقت نمی‌گذراند
  2. مدام اخلاقش عوض می‌شود
  3. کمتر یا بیشتر از همیشه می‌خوابد
  4. بیشتر از قبل الکل می‌نوشد یا مواد مصرف می‌کند
  5. بیشتر از قبل کارهای خطرناک می‌کند
  6. داشته‌های مهم و ارزشمند خود را به دیگران می‌بخشد

البته این نشانه‌ها همیشه به معنی فکر به خودکشی نیست اما اگر نسبت به اخلاق یا رفتار دوست خود نگران هستید، بهتر است با او صحبت کنید.

چطور سر صحبت را با کسی که از خودکشی حرف می‌زند باز کنیم؟

مثلا می‌توانید بگویید: «یکم نگرانتم چون… (نکاتی را که متوجهشان شده‌اید بگویید). چطور کمکت کنم؟»

مستقیما بپرسید

با پرسیدن چند سوال مهم بهتر متوجه می‌شوید آیا خطر جدی دوستتان را تهدید می‌کند یا نه.

  1. اول، بپرسید: «به خودکشی فکر می‌کنی؟» تا از این بابت مطمئن شوید.
  2. اگر جواب مثبت بود، بپرسید: «برای این کار برنامه‌ریزی کردی؟»
  3. اگر جواب مثبت بود، بپرسید: «می‌دونی با چی قراره این کارو کنی؟» بعد بپرسید این وسایل چیست و کجاست؟
  4. از او بپرسید: «به زمانش فکر کردی؟» تا ببینید زمان مشخصی در ذهن دارد یا نه.

هر کس به مرگ فکر می‌کند، برنامه یا ابزار یا قصد انجام این کار را ندارد. اما کسی که به تمام سوال‌های فوق جواب مثبت می‌دهد و زمان مرگش را تعیین کرده، به کمک فوری احتیاج دارد (در ادامه بیشتر در این باره توضیح می‌دهیم).

آن‌ها را به حرف زدن تشویق کنید

شاید فکر کنید وقتی یکی از عزیزان شما اسم خودکشی را می‌آورد، بهتر است کلا بحث را عوض کنید و او را تشویق کنید تا به چیزهای مثبت فکر کند.

طبیعی است که بترسید و ندانید چه حرفی بزنید اما فرار کردن از موضوع دردی را دوا نمی‌کند. 

ممکن است دوستتان فکر کند از حرف زدن درمورد خودکشی معذب می‌شوید. همچنین ممکن است این پیام را به او منتقل کنید که عمق درد و رنج او را نمی‌فهمید، در حالی که اینطور نیست ولی طرف مقابل دیگر راز دلش را پیش شما نمی‌گوید.

یک باور اشتباه دیگر این است که اگر درمورد خودکشی حرف بزنید، احتمال اینکه فرد افکارش را عملی کند بیشتر می‌شود. کسانی که فرصت حرف زدن از افکار خود و به اشتراک گذاشتن درد و رنج خود با یک شنونده دلسوز را به دست می‌آورند، بهتر می‌توانند از شر احساسات آزاردهنده خلاص شوند.

همدردی کنید

خیلی مهم است که به کسی که به خودکشی فکر می‌کند چه بگویید.

نباید پریشانی او را را انکار کنید یا بگویید: «چطور ممکنه چنین حسی داشته باشی؟» یا «چرا باید به مرگ فکر کنی؟ کلی دلیل برای زنده موندن داری.»

معمولا تلاش برای حل مشکل هم کمک نمی‌کند_ شاید به نظر شما شرایط او به سادگی قابل حل باشد اما کسی که در بحران به سر می‌برد، مشکلات را حل‌ نشدنی می‌بیند.

برای این که نشان دهید احساسات او ارزشمند است و همزمان حس امید را منتقل کنید، جملات زیر را امتحان کنید:

  • «چقدر دردناک.. ممنونم که با من در میون گذاشتی. چه کمکی از من برمیاد؟»
  • «میدونم الان همه چیز داغونه ولی وقتی تحت فشاری، پیدا کردن راه حل سخت و غیر ممکن به نظر میاد.»
  • «تو برام مهمی. برای همین نگرانتم و می‌خوام هر طور می‌تونم کمکت کنم. می‌تونی باهام حرف بزنی.»

به حمایت ادامه دهید

اگر دوستتان به خودکشی فکر می‌کند اما برنامه این کار را ندارد و در خطر فوری نیست، با حرف زدن حالش کمی بهتر می‌شود.

نه این که حالش کامل خوب شود. تا وقتی مشکل اصلی حل نشود، با این افکار دست  و پنجه نرم خواهد کرد.

همین که با او در ارتباط بمانید، می‌فهمد که حتی بعد از پشت سر گذاشتن بحران، هنوز برای او اهمیت قائلید.

با جملات زیر، احوالش را بپرسید:

  • «هی، به فکرت بودم. اوضاع چطوره؟»
  • «یادت باشه اگه حس و حال حرف زدن داری، من هستم.»

آن‌ها را به دریافت کمک حرفه‌ای تشویق کنید

همچنین می‌توانید دوست خود را تشویق کنید تا درمورد افکار مزمن یا عودکننده نسبت به خودکشی با روانشناس صحبت کند.

فقط یادتان باشد هر چقدر هم باور داشته باشید که تراپی به او کمک می‌کند، نمی‌توانید او را به این کار مجبور کنید.

دیدن درد و رنج یک آدم، آن‌ هم به تنهایی، ناراحت‌کننده است ولی شاید اگر به او بگویید چه کار کند و چه کار نکند، نتیجه معکوس باشد.

چطور بدون قضاوت او را به تراپی تشویق کنیم؟

به جای: «باید کمک بگیری.» بگو: «به مراجعه به روانشناس فکر کردی؟» یا «من همیشه برای شنیدن حرفات آماده‌ام ولی به نظرت روانشناس بهتر کمک نمی‌کنه؟» با این جملات هم نشان می‌دهید که به دوستتان اهمیت می‌دهید و هم به محدودیت‌های خود اشاره می‌کنید. احتمالا نمی‌توانید راه حل جدی ارائه دهید اما روانشناس طوری آموزش دیده تا به کسانی که فکر به خودکشی دارند کمک کند.

اگر دوست شما تمایلی به این کار ندارد، در پیدا کردن روانشناس به او کمک کنید یا همراه او به جلسه اول مشاوره بروید.

در شرایطی که خطر خودکشی بالاست، چطور کمک کنیم؟

کسی که فورا در معرض خطر خودکشی است، بیشتر از آنچه در توان شماست به کمک احتیاج دارد. اگر دوستتان نقشه خودکشی را کشیده، ابزار لازم را در اختیار دارد و زمان این کار را مشخص کرده، فورا کمک حرفه‌ای دریافت کنید.

اگر مطمئن هستید که دوست شما در معرض خطر جدی خودآزاری یا خودکشی است:

در صورت نیاز، با اورژانس تماس بگیرید. در صورت امکان، او را به اورژانس ببرید یا او را به رفتن به اورژانس تشویق کنید.

تا وقتی کمک از راه برسد، کنار او یا پشت خط بمانید. اگر کنارش هستید، اسلحه و مواد خطرناک را از محیط دور کنید. 

روش‌های زیر به شما کمک می‌کند مادامی که منتظر کمک حرفه‌ای هستید، عکس العمل مناسب را نشان دهید.

ورزش‌های تخلیه‌ای را امتحان کنید

پریشانی عاطفی نگاه منطقی را از ما می‌گیرد و کسی که به خاطر درد و رنج از پا در آمده، شرایط را بدتر از چیزی که هست می‌بیند.

این نگاه تحریف‌شده به افکار خودکشی دامن می‌زند. تا جایی که فرد فکر می‌کند خودکشی تنها راه حل ممکن است.

روش‌های تخلیه‌ای روی همه جواب نمی‌دهد اما گاهی به کسانی که از نظر عاطفی پریشان هستند کمک می‌کند درک بهتری نسبت به شرایط پیدا کنند و تمرکز خود را روی واقعیت موجود بگذارند.

این روش‌ها، حواس پنجگانه را درگیر می‌کند تا فرد دوباره با محیط فیزیکی ارتباط برقرار کند. 

با هم ورزش‌های زیر را انجام دهید:

تحرک. فعالیت فیزیکی حواس شما را پرت می‌کند چون باید روی حرکات خود تمرکز کنید. با دوست خود قدم بزنید یا ورزش‌های ساده مثل پرش را انجام دهید.

شیء یا حیوان خانگی را بغل کنید که به شما آرامش می‌دهد. اگر دوستتان پتو، لباس یا شیء مورد علاقه‌ای دارد که از آن آرامش می‌گیرد، به کمک هم آن را پیدا کنید. بغل کردن حیوان خانگی هم به آرام شدن افراد کمک می‌کند.

بازی ۵، ۴، ۳، ۲، ۱. از دوست خود بخواهید اسم ۵ چیز که می‌بیند، ۴ چیز که می‌شنود، ۳ چیز که بویش را حس می‌کند، ۲ چیز که لمس می‌کند و ۱ چیز که می‌چشد را بگوید.

موسیقی پخش کنید. موسیقی دوای پریشانی و بی‌قراری نیست ولی گوش دادن به آهنگ مورد علاقه به آرام شدن فرد کمک می‌کند.

از او درمورد برنامه ایمنی بپرسید

ممکن است دوستتان به کمک مشاور برنامه ایمنی درست کرده باشد چون قبلا هم سابقه فکر به خودکشی داشت. این برنامه‌ها ساده و کوتاه است و معمولا شامل موارد زیر می‌شود:

  • علائم هشداردهنده فکر به خودکشی
  • روش‌های کنار آمدن با شرایط برای پشت سر گذاشتن بحران
  • فهرست دلایل تجدید نظر در خودکشی
  • اطلاعات تماس آدم‌های مطمئن
  • مراحل رسیدن به امنیت

ممکن است دوستتان برنامه ایمنی نداشته باشد و دلش نخواهد در لحظه بحران این برنامه را درست کند. اگر مایل به امتحان این برنامه است، با کمک شما راحت‌تر می‌تواند این کار را انجام دهد.

کنار او بمانید

کنارش بمانید یا تلفن را قطع نکنید. اگر دلش نمی‌خواهد حرف بزند، قدم بزنید، تلویزیون ببینید یا حتی فقط کنار هم بنشینید و حواسش را پرت کنید.

بیان تجربیات به شکل سخنرانی

اینجا می‌توانید به 4 نمونه از تجربیات شخصی افراد از افسردگی و خودکشی دسترسی پیدا کنید. این سخنان همگی دارای زیرنویس فارسی هستند که می‌توانید با کلیک بر روی کلید زیرنویس در داخل خود ویدیوها حین پخش و انتخاب زبان فارسی (Persian)، به راحتی از محتوای بیان شده استفاده کنید.

  1. تجربه نخست: گروهبان کوین بریگز

براى سالهاى زیادى گروهبان کوین بریگز صاحب شغلى غیرعادى، پریشان کننده و بعضاً بطرز عجیبى رضایت بخش بود: او به گشت زنى در انتهاى جنوبى پل گلدن گیت مى پرداخت، محلى محبوب براى اقدام به خودکشى. در صحبتى شخصى آگاهانه و تعمق برانگیز، بریگز داستانهایى از کسانى را که با آنها گفتگو کرده است را مطرح مى کند-کسانى روى لبه زندگى ایستاده اند. وى توصیه بسیار ارزشمندى مى کند به آن دسته از کسانى که ممکن است فکر خودکشى در سر داشته باشند، کمک می‌کند.

  1. تجربه دوم: سکوت را برای نجات یافتگان از خودکشی هم بشکنیم

حتی هنگامی که زندگی ما به ظاهر خوب است، دنیایی از رنج و درد می تواند در درون هر کسی وجود داشته باشد و منجر به گرفتن تصمیمی به منظور پایان دادن به زندگی شود. در این مونولوگ از تد، اسکرام از ما می خواهد که سکوت پیرامون خودکشی و افرادی که اقدام به خودکشی کرده اند را بشکنیم.

  1. اعترافات یک کمدین افسرده

کوین بریل شبیه یک بچه افسرده نبود. کاپیتان تیم، فرد فعال در میهمانی‌ها، با اعتماد به نفس و بامزه. اما او داستان شبى را بازگو می‌کند که تشخیص داد باید به زندگی‌اش پایان بدهد.

  1. افسردگی، راز مشترک ما

«نقطه‌ی مقابل افسردگی خوشحالی نیست، بلکه شورِ زندگی است. و چیزی که در آن لحظه از من، دور می‌شد، شور زندگی بود.» اندرو سالمون -نویسنده- در نطقی قدرتمند، شما را به تاریک‌ترین گوشه‌های ذهنش در سال‌هایی می‌برد که با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کرد. دورانی که انگیزه او برای سفری به گوشه و کنار جهان شد تا با افراد مبتلا به افسردگی گفت‌وگو کند.

خوشبختانه آمار خودکشی در ایران از میانگین جهانی پایینتر است با این‌حال در شرایط بحرانی: در ایران با اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳، در افغانستان با شماره ۱۱۹ و در آمریکا و کانادا با ۹۱۱ تماس بگیرید.

منبع My Friend Is Talking About Suicide. How Can I Help? Let's end the silence around suicide
از طريق Timothy Legg - Ph.D., Psy.D.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.