هنر نمایش یا به بیان تخصصیتر آن «تئاتر» یکی از محبوبترین هنرها میان مردم دنیاست. پیشینهی این هنر نیز به آیینهای نمایشی مختلف و پس از آن به یونان باستان بازمیگردد. در کشور ما نیز این هنر از محبوبیت بسیاری میان مردم برخوردار است. اما آیا میدانستید میتوان از هنر نمایش برای درمان اختلالات روانی نیز استفاده کرد؟ در این مقاله سعی داریم به توضیح مختصری دربارهی موارد زیر بپردازیم:
پیشینهی نمایشدرمانی
ریشههای نمایشدرمانی را میتوان در برخی مراسمهایی که در گذشته شمنها و جادوگرها اجرا میکردند جستجو کرد، چرا که نه تنها المانهای نمایشی بسیاری همچون استفاده از ماسکهای اغراق شده، اعمال نمایشی و رقص و آواز در این گونه مراسمها وجود داشت بلکه هدف از اجرای برخی از آنها نیز با هدف دراماتراپی یکسان بود: شفا و درمان افراد.
گذشته از این، همانطور که میدانیم در زمانهای دور، مردم نواحی مختلف حتی در کشور خودمان آیینهای مختلفی با اهداف متفاوت انجام میدادند. بسیاری از این آیینها نیز با هدف درمان اشخاص بیمار و با استفاده از عناصر نمایشی اجرا میشده است.
اما اگر بخواهیم ریشههای نمایشدرمانی را مشخصا در هنر «تئاتر» پیدا کنیم باید به تعریف ارسطو از واژهی «کاتارسیس» رجوع کنیم: ارسطو این واژهی یونانی را برای اولین بار در خصوص احساس و کیفیت خاصی که با تماشای نمایش در تماشاگر ایجاد میشود و باعث پالایش روح او میشود، به کار برد.
امروزه در فارسی از واژهی «همذاتپنداری» به عنوان معادل کلمهی کاتارسیس استفاده میکنند. این واژه بعدها توسط بزرگان تئاتر همچون استانیسلاوسکی نیز مورد استفاده قرار گرفت. او اعتقاد داشت که بازیگر باید با استفاده از خاطرات زندگی شخصیاش احساساتی را روی صحنه بازی کند که باعث همذاتپنداری تماشاگر و برانگیختن آن احساسات خاص در او بشود.
این همذاتپنداری و یکی شدن با شخصیت نمایش، تجربهای است که همه تا به حال حداقل با دیدن یک فیلم یا سریال تجربه کردهایم: لحظاتی که در آن احساس کردهایم به جای شخصیت نمایش، این ما هستیم که ناراحت، خشمگین یا حتی خوشحال هستیم. این احساس همذاتپنداری در واقع همان حلقهای است که هنر نمایش را به علم روانشناسی و در نهایت نمایشدرمانی متصل میکند.
اما پایهگذار «نمایشدرمانی» به معنای امروزی آن دکتر «جاکوب لوی مورنو» است. او ابتدا به گروهدرمانی با روشها و متدهای مختلف میپرداخت. رفته رفته مطالعاتش را گسترش داد و ایدهی تئاتردرمانی را با کار بر روی زندانیان یا کودکان بیمار بستری در بیمارستانها شکل داد و اینگونه دراماتراپی یا به زعم جاکوب لوی مورنو «سایکودراما» به معنای امروزی آن متولد شد.
دراماتراپی چیست؟
این اصطلاح از دو واژهی «دراما» (واژهای یونانی که ابتدا به معنی کنش و بازی به کار میرفت و بعدتر مستقیما به معنای نمایش به کار گرفته شد) و «تراپی» ( از ریشهی یونانی تراپیا به معنی درمان و شفابخشی) ساخته شده.
همانطور که از معنی این دو واژه میتوان حدس زد، دراماتراپی نوعی از رواندرمانی یا تراپی است که با استفاده از عناصر و تکنیکهای هنر نمایش به درمان و بهبود رفتارها و اختلالهای خاصی در افراد با گروههای سنی مختلف میپردازد. «دیوید آر جانسون» متخصص دراماتراپی، آن را اینگونه تعریف میکند:
«استفادهی آگاهانه از نمایش خلاق با اهداف رواندرمانی خاصی همچون بهبود علایم، تسهیل شرایط عاطفی و فیزیکی افراد و رشد شخصی»
«دیوید آر جانسون» متخصص دراماتراپی
همچنین مرکز دراماتراپی شمال آمریکا آن را اینگونه تعریف میکند:
«دراماتراپی میتواند بستری برای افراد مهیا کند تا هرکس در آن بتواند آزادانه قصهی زندگی خودش را بازگو کند، مشکلاتش را از این طریق حل کند، احساساتش را ابراز کند و نیز به کاتارسیس (پالایش روحی) برسد.»
از تعاریف بالا میتوان نتیجه گرفت که نمایشدرمانی یا دراماتراپی از قدرت تئاتر و قصهگویی آن برای درمان افراد استفاده میکند.
بنیان تئاتر بر بازسازی بنا شده و میتواند به افراد این امکان را بدهد که بدون هیچگونه نگرانی، زندگی شخصی خود را بازسازی کرده و احساسات خود را ابراز کنند. حتی میتوان از خلال این پروسه به کندوکاو در مسائل روحی خود پرداخت و بسیاری از گرههای روانی خود را شناخته و درمان کرد.
همچنین استفاده از نمایشدرمانی مهر تاییدی است بر این باور که هرکس به طور بالقوه دارای استعداد درونی برای ابراز خلاقانهی خود میباشد. این یعنی حتما نیاز نیست هنرمند یا بازیگر باشید تا بتوانید خودتان را ابراز کنید. شما نیز میتوانید بازیگر نمایش زندگی خودتان باشید!
دراماتراپی یا نمایشدرمانی برای درمان چه مواردی به کار میرود؟
شاید فکر کنید از «نمایشدرمانی» تنها برای درمان افرادی که دارای مشکلات روانی هستند استفاده میشود؛ اما اینطور نیست. به دلیل کاربردها و فواید مختلفی که نمایشدرمانی برای افراد مختلف دارد، همه میتوانند در جلسات دراماتراپی شرکت کرده و از فواید آن بهره ببرند. در زیر به برخی از این فواید اشاره میکنیم:
- افراد به وسیلهی نمایشدرمانی میتوانند احساسات خود را ابراز کنند.
- آنها میتوانند داستان زندگی خود را بازگو کنند.
- شرکتکنندهها میتوانند مشکلات و دغدغههای خود را تبدیل به کنش نمایشی کرده، برونریزی کنند و نیز به راه حل مناسب برسند.
- افراد میتوانند به وسیلهی نمایشدرمانی به یگانگی بدن و ذهن برسند.
- اعتماد به نفس افراد، خودآگاهی و مهارتهای ارتباطی آنها به وسیلهی دراماتراپی افزایش پیدا میکند.
- از طریق تکنیکهای نمایشدرمانی، افراد میتوانند مشکلاتی که مربوط به حوزهی روابطشان میشود را حل کرده و احساس اعتماد به دیگران را در خود رشد بدهند.
- با شرکت در جلسات دراماتراپی، ظرفیت روانی و عاطفی افراد بیشتر شده و تبدیل به انسانهای منعطفتری میشوند.
علاوه بر نکاتی که در بالا ذکر شد، دراماتراپی فواید بسیار دیگری نیز دارد. اما بیشترین استفاده ی نمایشدرمانی در درمان اشخاصی با اختلالهایی همچون افسردگی، اضطراب، تراماهای روانی، پرخاشگری و … و نیز افرادی با مشکل اعتیاد یا مشکلات خانوادگی و اجتماعی و … است. همچنین از دراماتراپی در زندانها و ندامتگاهها برای بهبود رفتارهای ناهنجار افراد، در مدارس و موسسات برای کمک به رشد فردی کودکان و نوجوانان، در مراکز رواندرمانی و مراکز مخصوص معلولین یا بیماریهای خاص و … برای کمک به بهبود افراد، استفاده میشود.
انواع روشهای دراماتراپی
همانطور که پیشتر گفته شد در دراماتراپی از تکنیکها و روشهای تئاتری مختلفی استفاده میشود. بنابراین رواندرمانگرانی که با متدها و تکنیکهای تئاتر آشنا نباشند نمیتوانند دراماتراپیست شوند. از روشها و تکنیکهای متعددی در نمایشدرمانی با توجه به شخصیت و وضعیت شرکتکنندگان استفاده میشود که در زیر به معرفی برخی از آنها میپردازیم:
- فرافکنی دراماتیک. با استفاده از این تکنیک، شرکتکنندگان احساسات درونی و مسائل و مشکلات خود را روی یک نقش یا شیء فرافکنی میکنند تا از این طریق با احساسات خود مواجه شده و مشکلات خود را حل کنند.
- شخصیتبخشی و نقش دیگری را بازی کردن. دو تکنیک مختلف که با استفاده از آن شرکتکنندگان میتوانند مسائل شخصیشان را از طریق بازی کردن یک نقش یا جانبخشی به یک شیء بیان کنند.
- بداههپردازی. بداههپردازی در نمایش به معنی در لحظه ساختن دیالوگ و سناریو در ذهن و بیان کردن آن در ارتباط با دیگران است. این روش به افراد کمک میکند در زندگی واقعی نیز بتوانند در شرایط مختلف، عکس العمل درست و سریع از خود نشان دهند.
- پانتومیم. پانتومیم یا میم به معنی نمایش بازی کردن بدون استفاده از کلام است. کسی که پانتومیم انجام میدهد برای نمایش احساسات یا پیش بردن قصه باید فقط به بدن خود متکی باشد. این تکنیک به افراد کمک میکند بتوانند به روش متفاوتی فکر کنند و نیز احساساتی را تجربه کنند که پیش از این تجربه نکرده بودند.
- بازی کلامی. با استفاده از این تکنیک افراد ملزم میشوند به شیوه ای صحبت کنند که پیشتر تجربهاش نکردهاند. مثلا ممکن است دراماتراپیست از کسی که اعتماد به نفس پایینی دارد و در زندگی واقعی با تن صدای پایین صحبت میکند بخواهد فریاد بزند. یا ممکن است از فرد بخواهد از کلام خود برای بیان کردن احساسات مختلف شخصیت استفاده کند.
- حرکت. در این تکنیک نیز مشابه پانتومیم از فرد خواسته میشود که به جای استفاده از کلام از بدنش برای بیان احساسات و نیز صحبت کردن استفاده کند. با این تفاوت که در این تکنیک شخص میتواند برقصد یا برای بیان یک وضعیت ذهنی خاص از حرکتی ویژه استفاده کند.
- بازسازی. در این تکنیک، نمایشدرمانگر از فرد میخواهد که به بازسازی کنش یا عکس العمل خود در موقعیتی خاص در گذشته که باعث ایجاد مشکل برای او شده بپردازد. انجام این کار معمولا برای شرکتکنندگان از نظر عاطفی سخت و پیچیده است چرا که باعث یادآوری و تجربهی دوبارهی لحظات و احساسات دشوار میشود. اما این تکنیک به افراد کمک میکند با رفتارهای متفاوتی که میتوانند در موقعیتهای مشابه از خود نشان دهند آشنا شوند و نیز دریابند چرا آن موقعیت خاص چنان تاثیر بدی روی آنها گذاشته.
- استفاده از اکسسوار صحنه و ماسک. گاهی اوقات استفاده از وسایل خاص نمایشی همچون ماسک یا استفاده از لباسهای خاص به افراد کمک میکند راحتتر نقش بازی کنند. این نکته به خصوص در مورد کودکان صدق میکند چرا که آنها با استفاده از ماسک و وسایل صحنه آسانتر با شخصیت همذاتپنداری کرده و احساساتشان را ابراز میکنند.
به جز تکنیکها و روشهایی که گفته شد، روشهای متعدد دیگری نیز برای نمایشدرمانی وجود دارد. اما آنچه مهم است شناخت شرکتکنندگان و مشکلاتشان و نیز استفاده از بهترین روشها و تکنیکها با توجه به روحیات و نیازهای آنهاست. همچنین دراماتراپیست در وهلهی اول باید بتواند اعتماد افراد را جلب کرده و با انجام تمرینهایی خاص اصطلاحا یخ آنها را آب کند. در این فضای امن افراد میتوانند به بهترین نحو ممکن در پروسهی دراماتراپی شرکت کرده و از فواید آن بهرهمند شوند.
سخن پایانی
هنر تئاتر نیروی شفابخشی دارد که علم روانشناسی میتواند به خوبی از آن بهره بگیرد. اگر شما نیز به دنبال راه حل جدید و خلاقی برای مواجهه با مشکلات روحی یا واکاوای زندگی شخصیتان هستید، شرکت در جلسات نمایشدرمانی را به شما پیشنهاد میکنیم.