همین الان که این مطلب را مینویسم، بچهها در دهمین روز از قرنطینه به خاطر ویروس کرونا در حال تماشای کارتون «پپا پیگ» هستند. من چیزی به نام عذاب وجدان مادرانه را تجربه میکنم!
همسایهها با انواع و اقسام آبرنگ و گچ و حیله و نیرنگ و اسباببازیهای مختلف در خانه به بچهها آموزش میدهند و فضای مجازی از میلیونها روش آموزش، ایده درست کردن صبحانه سالم و سایر پستهای مربوط به #هدفهایمادرانه پر شده است.
ولی ما حالا در حالت بقا هستیم و طی پنج سال زندگی سه پسرم، بارها این وضعیت را تجربه کردهایم.
این یعنی بعضی چیزها به حاشیه رانده شده: فعلا دیگر محدودیتی روی استفاده از تلویزیون و گوشی وجود ندارد، بیشتر تنقلات ناسالم میخورند تا سبزیجات و پسر ۱۹ ماهه من خودش را با یک بسته پوشک بچه سرگرم میکند.
حالا عذاب وجدان بیشتر از همیشه یقه من مادر را گرفته ولی لزوما نباید اینطور باشد.
مطلبی که در ادامه میخوانید در سال ۲۰۲۰ و در اوج دوران همه گیری کرونا توسط الکساندرا فراست نوشته شد. بازگردانی این مطلب برای مخاطب فارسی زبان، به دلیل عمق مطلب دربارۀ شیوههای تربیت کودکان، همچنان کاربرد دارد و کاربرد خواهد داشت.
الکساندرا فراست، روزنامه نگار مستقل اهل شهر سینسیناتی در ایالت اوهایوی ایالات متحده آمریکا است. او در حوزههای سلامت و تندرستی، فرزندپروری، آموزش و سبک زندگی، مینویسد. خانم فراست همچنین، مادر 4 فرزند پسر زیر 6 سال است که خواندن این مطلب از زبان مادری با این ویژگیها را جذاب میکند. مطلبی که در ادامه میخوانید توسط دکتر تیموتی جیلگ بازخوانی و با استانداردهای علم روانشناسی، منطبق شده است.
عذاب وجدان مادرانه چیست؟
شاید تا به حال اسم عذاب وجدان مادرانه به گوشتان نخورده. شاید هم در چنگال پریشان آن گرفتار شدهاید و راه فرار ندارید. در هر صورت، عذاب وجدان مادرانه یک احساس فراگیر است که باعث میشود فکر کنید به اندازه کافی نقش خود را ایفا نمیکنید، وظایف خود را به درستی انجام نمیدهید یا تصمیمات اشتباه میگیرید که در بلندمدت زندگی فرزندتان را به باد میدهد.

ممکن است این احساس موقتی باشد، مثل احساس من به این که بچهها این هفته زیادی کارتون تماشا کردند. یا ممکن است مدت طولانی گریبان شما را بگیرد، مثلا این که آیا طی چند سال گذشته بچهها را در کلاسهای مختلف ثبت نام کردهاید یا نه.
بعضی از مادرها احساس وحشت میکنند یا احساس میکنند باری روی شانۀ آنها سنگینی میکند و بعضیها هل میشوند (انگار باید همین الان مشکل را حل کنند). عذاب وجدان مادرانه ملغمهای از تمام بایدها، وظایف و «نگاه کن بقیه مادرها چطورینهاست» که مدام در سرتان میچرخد.
منشا این عذاب وجدان، از ناامنیهای درونی گرفته تا فشارهای بیرونی از سمت خانواده، دوستان، فضای مجازی و غیره، متغیر است.
کافی است یک سر به اینستاگرام بزنید تا با صدها پست از مادرهای دیگر روبهرو شوید که به نظر میرسد وظایف مادرانهشان (از فعالیتهای آموزشی گرفته تا عکسهای شیرین بچههای خردسال که حسابی تَر و تمیز و آراستهاند) را به نحو احسن انجام میدهند. (یادتان باشد: خدا میداند چند ثانیه قبل یا بعد از گرفتن این عکسهای بی عیب و نقص، چه اتفاقی افتاده و مادرِ مورد نظر با چه بهانهگیریها و بداخلاقیهایی دست و پنجه نرم کرده است.)
حتی توصیههای رسمی پزشک و موسسات میتواند به شما احساس ناکافی بودن بدهد. توصیههای متناقضی از این دست زیادند:
- مدت زمان استفاده از گوشی را محدود کنید ولی از برنامههای آموزشی استفاده کنید.
- به بچهها اجازه دهید کلی بیرون از خانه ورزش و بازی کنند ولی خانه را تر و تمیز نگه دارید.
- از خودتان مراقبت کنید ولی نه به قیمت اینکه با فرزند خود بازی نکنید.
تا دلتان بخواهد، حرفهای مختلف و توقعات گوناگون وجود دارند.
عذاب وجدان کار-خانواده
هم پدرها و هم مادرها با ویژگیهای عذاب وجدان مادرانه روبهرو میشوند ولی تجربه این دو نسبت به هم متفاوت است.
مثلا، در سال ۲۰۱۶ روی ۲۵۵ والد تحقیق انجام شد و نتیجه نشان داد مادران شاغل بیشتر از پدران شاغل به خاطر تداخل کار در زندگی، احساس عذاب وجدان میکنند. البته، تجربه هر خانواده منحصر به فرد است.
درونی کردن این عذاب وجدان چه پیامدهایی دارد؟
عذاب وجدان مادرانه در دوز پایین مفید است. اگر فرزند شما هر روز تنقلات ناسالم میخورد و شما از این بابت عذاب وجدان دارید، بهتر است فکری به حال این وضعیت کنید.
اما وقتی عذاب وجدان باعث شود در تصمیماتی تجدید نظر کنید که قبلا به نظرتان درست میآمد، آن وقت ماجرا زیانبار میشود.
مثلا، فرض کنید یک مادر شاغل تصمیم میگیرد به دلایل شخصی (و البته درست و قابل توجیه) به فرزند خود شیر خشک دهد. بعد یکی از دوستان او که از قضا قصد بدی هم ندارد، یک پست در فضای مجازی درمورد تاثیر شیردهی روی پیوند قوی بین مادر و فرزند و مزایای بالینی و عاطفی آن منتشر میکند (شاید یک سلفی هم از شیر دادن خود به بچه بگذارد).
اول از همه بگویم که به اشتراک گذاشتن این دستاوردهای شخصی هیچ اشکالی ندارد و دوستی که از او مثال زدیم به دنبال شرمزده کردن دیگران نیست.
اما اگر مادر شاغل سخت در حال تلاش است و از قبل هم بابت شیر خشک کمی احساس ناراحتی میکند، این جور پستها باعث میشود احساس کند مورد حمله شخصی قرار گرفته است.
در این شرایط، عذاب وجدان مادرانه تمام جنبههای زندگی را تحتالشعاع قرار میدهد.
از خودتان مراقبت کنید تا بتوانید از بچهها مراقبت کنید
گاهی عذاب وجدان مادرانه آنقدر دست و پای شما را میبندد که توانایی انجام وظایف خود را از دست میدهید. اگر عذاب وجدان شما را مضطرب کرده، بهتر است با پزشک صحبت کنید چون شاید نشانه یک وضعیت جدی مثل اضطراب یا افسردگی پس از زایمان باشد.
بسیاری از مادرها باید دست از مقایسه بردارند و به تصمیمات خود اعتماد کنند.

غلبه بر عذاب وجدان مادرانه
منشا عذاب وجدان را بشناسید
شاید اگر به دلایل عذاب وجدان نگاه کنید، ببینید که در واقع به کودکی خودتان برمیگردد. ممکن است شدت عذاب وجدان مادرانه به هر یک از موارد زیر بستگی داشته باشد:
- در تلاش هستید مهارتی را در خود تقویت کنید که پدر و مادر خودتان به خوبی از عهده آن برنیامدهاند.
- دچار اختلال وسواس فکری-عملی یا سایر بیماریهای روحی هستید.
- سابقه تروما دارید.
وقتی احساس عذاب وجدان به شما دست میدهد، در یک دفتر یادداشت کنید. کمکم الگوی آن دستتان میآید.
مثلا شاید متوجه شوید که بیشتر به خاطر درگیر شدن در فعالیتهای مختلف عذاب وجدان میگیرید: وقتی بقیه پدر و مادرها راجع به سرگرمیها و ماجراجوییهای فرزند خود حرف میزنند، بیشتر از همیشه عذاب وجدان میگیرید. یا شاید بیشتر به خاطر عادتهای غذایی یا رابطه فرزند با مدرسه و یادگیری نگران هستید.
بعد از مشخص کردن علت، راحتتر میتوانید به این محرکها دقت کنید. به عنوان قدم اول بهتر است به جای تغییر سبک زندگی، تغییر کوچکی در مسیر درست ایجاد کنید.
خود واقعیتان را بشناسید
بعد از تشخیص محرکهای کودکی، خود واقعیتان را به عنوان پدر یا مادر پیدا کنید.
بعضی از خانوادهها شرح وظایف و اهداف خود را مینویسند. دسته دیگر ارزشهای اصلی خود را میشناسند. در هر صورت، لازم است این ارزشها معیار تصمیمگیری قرار بگیرد.
گاهی تفریح و خوشگذرانی کودک در اولویت قرار میگیرد و دیگر مهم نیست چه زمانی را به تماشای فیلم یا بازی اختصاص میدهد. اگر خواب و سلامتی برای شما در اولویت است، بهتر است مدت زمان تماشای تلویزیون را محدود کنید تا کودک راس ساعت ۸ بخوابد. اگر ارزشهای خود را بشناسید و به آن پایبند باشید، کمتر دچار عذاب وجدان مادرانه خواهید شد.
حلقه مورد اعتماد خود را بسازید
آیا دورتان پر از آدمهایی است که شبیه شما فکر میکنند و ارزشهای مشابه دارند؟ اگر جوابتان منفی است، در فرایند تصمیمگیری خود تجدید نظر کنید تا اطرافیان و منابع اطلاعاتی شما ارزشمند باشند.
اگر همسایه همه چیزدان شما راجع به همه چیز نظر میدهد و باعث میشود در تصمیم خود شک کنید، احتمالا آدم قابل اعتمادی نیست و نباید از او خط بگیرید.
محدود کردن دایره کسانی که با آنها مشورت میکنید به شما کمک میکند تا از میزان نظرات ناخواسته کم کنید. این گروه شامل همسر، یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده، متخصص اطفال و دوست یا گروهی از دوستان قابل اعتماد است که شما را قضاوت نمیکنند. اگر هیچ یک از این آدمها با تعریفی که ارائه شد همخوانی ندارد، بهتر است یک روانشناس خوب پیدا کنید.
به فرزندان خود گوش دهید و به حسس ششم خود اعتماد کنید
حس ششم مادرانه افسانه نیست، بلکه منبع قدرتمندی از حکمت و قدرت تصمیمگیری است که قرنهاست توسط زنها برای حفظ امنیت و سلامت فرزندان به کار میرود.
وقتی بچه یک ساله من گریه میکند، میفهمم دلیلش به خاطر کجخلقی است یا باز هم (از عمد) پایش در گهواره گیر کرده است. من یاد گرفتم به این صدای تیزبین در سرم گوش بدهم و به آن اعتماد کنم تا مادر بهتری باشم.
برای اینکه بدانید آیا تصمیمی که گرفتید جواب میدهد یا نه و در چه زمینههایی باید یا نباید عذاب وجدان داشته باشید، به بچهها گوش کنید. اگر وقتی سر کار هستید، فرزندتان مدام به شما التماس میکند که با هم پازل درست کنید، نباید به خاطر کار کردن عذاب وجدان بگیرید ولی بهتر است بعدا برای بازی کردن با فرزند خود وقت بگذارید.
از تصمیم خود در برابر دیگران محافظت کنید
منظور از دیگران آدمهای فضولی است که باورها و تصمیمات شما را زیر سوال میبرند.
از این که دیگران انتخابهای شما را به چالش میکشند تعجب نکنید. به جای تردید، از حالت دفاعی خارج شوید و بدانید که مخالفت کردن، امری سالم و طبیعی است.
با این که قبلا هم به بچهها شیر داده بودم، از این ور و آن ور میشنیدم چرا با این که فرزندم یک سال را رد کرده هنوز این کار را انجام میدهم. همانطور که انتظار داشتم، همه از چپ و راست نظر میدادند ولی سر بچه سوم، این نظرها روی تصمیم و احساس من هیچ تاثیری نداشت.
همچنین میتوانید از موقعیتهایی که مدام شما را در معرض انتقاد قرار میدهد دوری کنید و بدین ترتیب، پای تصمیم خود بمانید. اگر عمه سالی هی نظر میدهد که چرا بچه ۴ ساله را به کلاس رقص (یا ورزش) میفرستی، رک ولی محترمانه بگویید که به او ربطی ندارد و فرزندتان از این کلاسها راضی است.
مشوق یکدیگر باشید
عذاب وجدان مادرانه از کجا میآید؟ از بقیه مادرها. از آن مادرها نباشید که در پارک به بقیه میگوید اگر به بچه شیر میدهید، پستونک دشمن شماست (چون نیست) یا بچهای که رژیم غذایی بدون گلوتن و بدون لبنیات داشته باشد بهتر از بچههایی که بستنی یا دوریتو میخورند در مدرسه تمرکز میکند.
حواستان به پستهایی که در فضای مجازی میگذارید باشد تا مبادا به بقیه مادرها پز بدهید. به جای تکثیر عذاب وجدان مادرانه، یکدیگر را تشویق کنید تا به ندای قلب خود گوش دهند. (همزمان، اگر بابت مادرانگی به خود افتخار میکنید، این لحظه را با دیگران به اشتراک بگذارید.)
کلام آخر
گاهی فرصت مادرانگی به پایان میرسد و تازه میفهمیم از بس نگران اشتباهات خود بودیم، از لحظات شیرین غافل شدیم. شاید پشیمان شویم چرا به حرف بقیه گوش ندادیم که میگفتند مادر خوبی هستیم.
مهمتر از همه، موفقیت فرزندمان را میبینیم و درمییابیم که عذاب وجدان در این موفقیت هیچ نقشی نداشت و در عوض مانع از خوشحالی و لذت ما از این فرایند شد.
پس همانطور که خودتان میخواهید، به فرزندانتان عشق بورزید و اجازه ندهید حرفها و تصمیمات دیگران آتش مادرانگیتان را خاموش کند.