علاقه به چند همسری در جامعۀ تک همسر بریتانیا

عنوان فرعی: نقش رابطه جنسی و تمایل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه در پذیرش چند همسری در نمونه مطالعاتی بریتانیا

مقاله‌ای که در ادامه می‌خوانید، یک تحقیق جامع دانشگاهی است که فاخته با صرف 2 ماه زمان و هزینۀ قابل توجه، آن را به فارسی برگردانده است. این پژوهش، به طور کلی برای جامعۀ دانشگاهی تهیه شده و مطالعۀ آن تنها برای پژوهشگران دانشگاهی خصوصا در رشته‌های روانشناسی و جامعه‌شناسی کارآمد خواهد بود. پیش از این، نسخه‌ای که برای عموم می‌تواند مفید باشد و خروجیِ همین پژوهش است را در مطلب “علاقۀ 32 درصدی مردان به چند همسری” منتشر کردیم. از آنجایی که جامعۀ دانشگاهی، ممکن است به نسخۀ استاندارد PDF این پژوهش به زبان فارسی نیز نیاز داشته باشد، آن را نیز آماده کردیم که می‌توانید برای دانلود آن، درخواستتان را در بخش تماس با فاخته مطرح کنید.

این مطلب، ترجمه‌ای دقیق از پژوهشی تحت عنوان “Polygamous Interest in a Monogamous Nation: The Role of Sex and Sociosexuality in Openness to Polygamy in a UK Sample” است. در صورتی که برای دانلود مقالۀ اصلی، با مساله مواجهید، از طریق بخش تماس، درخواست خود را مطرح کنید. فایل اصلی در اختیارتان قرار خواهد گرفت.

نویسندگان:

اَندرو جی توماس ، سوفی هریسون (دانشکده روانشناسی، دانشگاه سوانسی، بریتانیا)

استیو استوارت-ویلیامز (دانشکده روانشناسی، دانشگاه ناتینگهام مالزی)

لنس ورکمن (دانشکده روانشناسی، دانشگاه ولز جنوبی، بریتانیا)

نویسنده مسئول: اَندرو جی توماس، دانشکده روانشناسی، دانشگاه سوانسی، SA2,8PP، بریتانیا

فهرست تحقیق
  1. سوال اول پژوهش: آیا علاقه به چند همسری در فرهنگ­های تک همسری نیز وجود دارد؟
  2. سوال دوم پژوهش: آیا عوامل روانی و شرایطی وجود دارد که علاقه به چند همسری را با توجه به تکامل توضیح دهد؟
  3. تفاوت­های جنسی:
  4. علاقه به چند همسری بازتابی از تمایل به رابطه جنسی:
  5. علاقه به چند همسری در نمونه بریتانیا:

در اکثر جوامع سنتی داشتن روابط چند همسری[1] مجاز است و احتمالاً داشتن چنین روابطی یکی از ویژگی تکرارشونده جفت­گیری در میان اجداد ما محسوب می­شده است. با این وجود در فرهنگ­هایی که ازدواج­هایی به غیر از تک­ همسری را منع کرده‌­اند، تحقیقات پراکنده‌­ای در مورد علاقه به چند همسری صورت گرفته است. ما علاقه به چند همسری را دو تحقیق بر روی نمونه‌­هایی از بریتانیا بررسی کردیم. در تحقیق اول (n=393)، علاقه به موضوع چند همسری (19%) و روابط چندشوهری[2] (9.8%) کم بود. در این مطالعه تمایل مردان به چند همسری بیشتر از زنان بود (32% در برابر 5%)، اما تفاوت چندان زیادی در تمایل به چندشوهری دیده نشد (9% در برابر 10.6%). آنالیز بیشتر مساله علاقه به چند همسری و انواع دیگری از روابط نشان داده که از نظر افراد عادی، همه انواع چند همسری در مقایسه با مجردی و تک‌همسری نامطلوب هستند. با این وجود میزان نامطلوبی روابط علنی و توافقی کمتر از روابط مخفیانه و گمراه‌­کننده است. تفاوت­ در رابطه جنسی در چند همسری و روابط مردانه بسیار زیاد است، با این حال این دو رابطه از قابل قبول‌ترین انواع رابطه غیر تک ­همسری محسوب می­شوند. تمایل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه یکی از عوامل پیش­‌بینی کننده مثبت علاقه‌­مندی به روابط غیر تک ­همسری است. تحقیق دوم (n=735) بر روی مساله چند همسری تمرکز دارد و تعدادی از ویژگی­‌های مرتبط با این وضعیت (مواردی از قبیل موقعیت اجتماعی، رقابت درون جنسیتی[3]، ارزش همسر[4]) را نیز به عنوان چند فاکتور پیش­‌بینی‌­کننده برای علاقه به چند همسری در نظر گرفته است. نتایج تحقیق اول در این مطالعه نیز تکرار شد، اگرچه مشخص شد که ویژگی­‌های مرتبط با این وضعیت میزان علاقه به چند همسری را پیش­‌بینی نمی‌­کنند. در عوض تمایل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه و رقابت میان جنسی مردان علاقه به روابط غیراز تک همسری را پیش‌­بینی کردند. به طور­کلی، به نظر می‌­رسد علاقه انسان­‌ها به چند همسری حتی در جوامعی که آن را منع می­‌کنند نیز وجود دارد و تفاوت­هایی که در روابط جنسی وجود دارد نیز سود و منفعت چنین روابطی را بیشتر نشان می‌دهند. با این حال هیچ مدرکی محکمی وجود ندارد که نشان دهد علاقه به چند همسری منحصر به ویژگی فردی و محیطی چنین فرهنگ‌­هایی است.

کلمات کلیدی: چند همسری، چندشوهری، تمایل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه[5]، تفاوت­های رابطه جنسی، روانشناسی تکاملی

بیشتر فرهنگ­های قدیمی بشر انواعی از چند همسری را مجاز می‌دانند: پیوند زناشویی بین یک مرد و چند زن (چندزنی) و یک زن و چند مرد (چند شوهری) از این نوع روابط محسوب می‌شوند. با توجه به سوابق مردم‌شناسی، رابطه اول رایج‌تر است و تقریباً 85% از فرهنگ‌ها داشتن چند زن را مجاز می‌دانند، در حالی که تنها تعداد کمی (معمولاً در مناطق هیمالیا[6] و مارکزان[7]) داشتن چند شوهر را مجاز می‌دانند (استارک­وِتر و هیمز[8] 2012، وایت و همکاران[9]، 1988). برای باور اینکه چنین روابطی همیشه در تاریخچه زندگی بشر وجود داشته‌اند، دلایل خوبی موجود است. تمامی جوامع گردآورنده-شکارچی که سبک زندگی مشابهی با اجداد ما داشته‌اند نیز چنین روابطی را مجاز می‌دانستند (هیل و هورتادو[10] 2009، مارلو[11] 2003)، و الگوهای مدرن و اجدادی دوریختی جنسی[12] در آناتومی انسان نشان داده که آنها منحصرا تک­ همسر نبوده‌اند (شاخت و کرامر[13]، 2019) و احتمالا از طریق داشتن حرمسرا چند زوجی یا بی بند و باری در روابط جنسی و چند همسر متعدد به این نوع از روابط رسیده بودند.

چند همسری پیامدهایی را برای تناسب باروری به دنبال دارد، زیرا این نوع از روابط سبب افزایش واریانس در موفقیت باروری یک یا دو جنس (زن و مرد) خواهد شد. برای مثال در یک جامعه چندزنی، واریانس باروری برای مردان بیشتر خواهد بود و واریانس سرمایه­‌گذاری بر روی شریک زندگی برای زنان بیشتر خواهد بود (بران، لالند و مولدر 2009، اوریان، 1969). با توجه به پیامدهایی جفت­گیری برای تناسب اندام، در صورتی که رابطه­ جنسی انسان­ها در واکنش به مزایا و چالش­‌های رابطه جنسی چند همسری تکامل پیدا نمی­­کرد، جای تعجب داشت. در واقع، مردم جوامعی که چند همسری را مجاز می­دانند با به کارگیری روش­‌های تطبیقی مختلفی مشغول به این روابط خواهند شد. در پاسخ به نابرابری­های ثروت زنان جامعه ترجیح می‌­دهند با مردانی رابطه چند همسری داشته باشند که درآمد و دارایی­های زیادی دارند، تا به این صورت با استفاده از باروری ثروتمند شوند (مک، کلی-هانکو، بِل ویلسون و والی[14]، 2018). مردان نیز به نحوی با چند همسری سازگار شده­‌اند تا اطمینان حاصل کنند جفت آنها در غیبت طولانی مدت آنها امن است و مشکلی نخواهد داشت ( استارک­وِدر و هیمز 2012).

بخش عمده کارهای انجام شده بر روی روانشناسی جفت­گیری تکامل‌یافته از مثال‌های ملل عجیب و غریبی استفاده می‌کند (گوئتز[15]، پیلزورث[16]، باس[17] و کونوی بیم[18]، 2019، هنریچ[19]، هاینه[20] و نورنزایان[21] 2010) که دارای قوانین و هنجارهایی هستند که تنها تک­ همسری را به عنوان روابط طولانی­ مدت به رسمیت می‌شناسند. اگرچه وجود روابط چند همسری در چنین مللی ممکن است، اما چنین روابطی مانند تک ­همسری به رسمیت شناخته نمی‌شوند. در بریتانیا حکم ازدواج همزمان با دو نفر 7 سال حبس است. پس جای تعجبی ندارد که گرایش به انجام تحقیق در رابطه با موضوعات چند همسری در چنین جوامعی پایین است.

آیا انجام چنین تحقیقاتی شایسته است؟ همانطور که ترجیحات غذایی در محیط‌هایی با چربی و قند فراوان تکامل یافته است و تداوم احساساتی مانند حسادت جنسی در شرایطی که پیشگیری از بارداری راحت شده، ممکن است جنبه علاقه به چند همسری ما حتی در جوامعی که آن را شدیدا منع می‌کنند نیز ادامه پیدا کرده. بررسی علاقه به چند همسری (زن یا مرد) در فرهنگ‌های تک همسر می‌تواند به نشان دادن بینشی در مورد میزان کانال سازی این جنبه روانشناسی جفت­گیری کمک کرده (توماس[22] و همکاران 2020) و با استفاده از نمونه‌های بزرگ بین فرهنگی، راه‌حلی را برای چگونگی مطالعه روانشناسی جفت­گیری چند همسری ارائه کند. از این رو اولین هدف تحقیق حاضر، بررسی این مساله است که آیا ما می‌توانیم شواهدی از تمایل و علاقه به چند همسری را در فرهنگ‌هایی پیدا کنیم که تنها روابط تک ­همسری در آنها مجاز است (بریتانیا). تا آنجایی که ما در جریان هستیم چنین تحقیقی انجام نشده است.

سوال اول پژوهش: آیا علاقه به چند همسری در فرهنگ­های تک همسری نیز وجود دارد؟

اگر فرض کنیم که ما علاقه به چند همسری را در این فرهنگ‌­ها پیدا کردیم، یک سوال دیگر نیز مطرح خواهد شد که “آیا سطح علاقه افراد به فاکتورهای شخصی و موقعیتی بستگی دارد و آنها با این شرایط سازگار می‌­شوند؟” انتظار می‌­رود که علاقه به چند همسری در میان افرادی که از مزیت باروری آن بهره­‌مند می­‌شوند بیشتر باشد. برای مثال مردان می‌توانند آمادگی باروری خود را مستقیماً با افزایش تعداد شرکای جنسی خود افزایش دهند ( مراد[23]، پرامیسلو[24]، اسمیت[25] و واد[26] 2011) و گرایش آنها نسبت به چند همسری بیشتر از زنان است. متغیرهای زمینه­‌ای، مانند وضعیت رابطه نیز می­‌تواند در کالیبره کردن میل به چند همسری نقش داشته باشد. ممکن است زنان متاهل، از چند همسری بیزار باشند، زیرا چند همسری می­‌تواند به معنای از دست دادن شریک زندگی آنها باشد. اما زنان مجرد با ورود به چنین رابطه‌­هایی ضرر کمتری را متحمل خواهند شد و به این صورت می­‌توانند روی توانایی‌­های مردی سرمایه‌­گذاری کنند که در سایر مردها وجود نداشته است. بقا برای جفت­ در چنین فضایی نیز سبب علاقه به چند همسری می‌­شود. قدرت زنانه در چنین فضاهایی به چالش کشیده می­‌شود (مخصوصا اگر جوان‌تر، جذاب‌­تر بوده و موقعیت اجتماعی بالاتری داشته باشند)، از این رو زنان علاقه کمتری به چند همسری دارند ( آرنوکی[27]، 2018).

استراتژی جفت­گیری یک شخص (باس و اشمیت 1993) نیز می­‌تواند واریانس علاقه به چند همسری را توضیح دهد. جهت‌گیری‌های تمایل به داشتن رابطه جنسی نامتعهدانه معیاری برای علاقه‌مندی به جفت­گیری‌های کوتاه‌­مدت هستند و به عنوان یک پروکسی در استراتژی جفت‌گیری عمل می‌کنند. افرادی که دارای چنین تمایلاتی هستند معمولا روابط بلندمدت را دنبال می‌کنند ( روابطی از قبیل زندگی مشترک یا ازدواج)، درصورتی که افرادی با گرایش به داشتن رابطه جنسی غیرمتعهدانه نامحدود به دنبال روابط کوتاه­‌مدت هستند (مانند روابط یک شبه)، بیشتر افراد بین این دو رابطه قرار می‌گیرند و این حالت نشان می‌دهد که افراد از استراتژی‌های جفت­گیری ترکیبی استفاده می‌کنند و پذیرای روابط کوتاه و بلند مدت هستند (توماس و استوارت-ویلیامز 2018). ارتباط علاقه به چند همسری با تمایل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه هنوز مشخص نشده است. احتمالا در برخورد اول با افراد علاقه‌مند به چند همسری آنها را افرادی با تمایل محدودتری به رابطه غیرمتعهدانه شناسایی کنیم، به هر حال ازدواج چند همسری دارای چند عنصر مشترک با ازدواج‌های تک­ همسری است. این روابط پایدار و شناخته شده اجتماعی دارای سطح بالایی از تعهد، سرمایه‌گذاری و همکاری و در برخی از موارد ابراز عشق هستند (گوانفوگبی[28]، اسچام[29]، اسمیت[30] و فورو[31] 1997). با این حال روابط چند همسری نیز ویژگی‌های خاص مربوط به خود را دارند، مواردی مانند تاکید بر داشتن رابطه جنسی با بیش از یک شریک جنسی که برای افرادی با جهت‌گیری به تمایلات نامحدود برای رابطه جنسی غیرمتعهدانه مناسب است. یکی از اهداف این تحقیق بررسی ارتباط بین علاقه به چند همسری و تمایل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه است، این تحقیق همچنین به بررسی این موضوع خواهد پرداخت که آیا تفاوتی بین قدرت روابط جنسی غیرمتعهدانه و تک همسری وجود دارد یا خیر.  

سوال دوم پژوهش: آیا عوامل روانی و شرایطی وجود دارد که علاقه به چند همسری را با توجه به تکامل توضیح دهد؟

سعی کردیم تا در دو تحقیق زیر به این دو سوال پاسخ دهیم.

تحقیق اول یک مطالعه اکتشافی است که علاقه به چند همسری را در نمونه‌هایی از بریتانیا بررسی می‌کند. ما این مساله را با علاقه به تک ­همسری، مجردی و سایر انواع روابط چند همسری (که در آن یکی از افراد چندین شریک دارد) مقایسه کردیم. این مساله را نیز در نظر گرفتیم که آیا علاقه به چند همسری با عوامل جمعیت شناختی و گرایش به روابط غیرمتعهدانه ارتباط دارد یا خیر.

تحقیق دوم بر روی مساله چند همسری تمرکز می‌کند. این تحقیق بر اساس تحقیق اول صورت گرفته و یافته‌­های کلیدی آن و فرضیه­‌های مربوط به فاکتورهای فردی و موقعیتی مرتبط با علاقه به چند همسری را بررسی می­‌کند. 

تحقیق 1 – بررسی ترجیحات مربوط به روابط جایگزین در نمونه­‌های بریتانیا

روش

شرکت­ کنندگان:

این تحقیق با عنوان “بررسی ترجیحات مربوط به روابط جایگزین در نمونه­‌های بریتانیا” انجام شد و شرکت­ کنندگان بریتانیایی این تحقیق با استفاده از شبکه‌­های اجتماعی و روش نمونه­‌گیری گلوله­ برفی[32] انتخاب شدند. به این شرکت کنندگان مبلغی برای شرکت در این تحقیق تعلق نگرفت و تنها تعداد کمی از دانشجویان رشته روانشناسی چند نمره برای درس‌­های خود دریافت کردند. ما قصد داشتیم 250 شرکت­ کننده را برای این مطالعه جذب کنیم، زیرا اندازه تاثیرات در این تعداد تثبیت می­‌شد (اسچونبرودت و پروگینی[33]، 2013). این تحقیق توسط کمیته اخلاق تایید (و ویرایش) شده است.

پس از حذف شرکت­ کنندگانی که داده­‌های زیادی را از دست داده بودند یا این تحقیق را جدی نمی‌گرفتند ( برای مثال پاسخ‌های اشتباه و ساختگی می‌دادند) 609 شرکت کننده باقی ماندند. از این تعداد 163 نفر در آزمون‌های تحقیق مردود شدند (قسمت پایین را مشاهده کنید) و در نمونه نهایی گنجانده نشدند. زیرا چند همسری شامل یک ترکیب دگرجنسگرایی[34] است و ما نیز تنها شرکت ­کنندگان دگرجنس را در نظر گرفتیم. نمونه نهایی ما شامل 393 شرکت کننده (8/62% زن،242n=) با میانگین سنی 17/25 (87/7SD=) بود. این افراد معمولا در یک رابطه متعهد (3/60%، 237n=)، سفیدپوست (87%، 342n=)، ملحد/منکر وجودخدا (5/73%، 289n=) یا مسیحی (6/21%، 85n=) بودند و معمولا مدرک کارشناسی داشتند (9/51%، 204=n) یا یک سری از دوره‌های کالج و کارشناسی را گذارنده بودند (9/23%، 94n=). اکثر شرکت کنندگان فرزندی نداشتند (1/90%، 354n=)، بومی بریتانیا بودند (2/80%، 315n=) که خودشان را عضوی از طبقه متوسط جامعه (3/43%، 170n=) یا متوسط رو به پایین (5/29%، 116n=) معرفی می‌کردند.

مواد:

گرایش به روابط جنسی غیرمتعهدانه:

فهرستی از انواع گرایش‌های مختلف نسبت به داشتن روابط غیرمتعهدانه – تجدیدنظرشده (سوی-آر؛ پِنکه و آسندروف[35] 2008) برای اندازه‌گیری میزان گرایش به این نوع از روابط مورد استفاده قرار گرفت (70a=)[36]. این مقیاس 9 ماده‌ای، تمایل فرد نسبت به داشتن رابطه جنسی در نبود تعهد و جنبه‌های سه‌گانه (رفتار، نگرش و میل) را نشان می‌دهد. چند نمونه از مواردی که در این مقیاس مطرح می‌شوند عبارتند از “داشتن رابطه جنسی بدون عشق موردی ندارد” (نگرش) و “روزانه چند بار به داشتن رابطه جنسی و فانتزی‌های آن با فردی که به تازگی ملاقات کرده‌اید فکر می‌کنید؟” (میل). پاسخ به هریک از این سوالات در یک مقیاس 9 امتیازی ثبت شده و در نهایت یک نمره کلی در نظر گرفته می‌شود.

مقدمه‌ای بر چند همسری:

برای جلوگیری از به کارگیری اصطلاحات فنی، ما عبارت چند همسری را به عنوان رابطه “یک فرد با تعدادی از افراد” معرفی کردیم. دو نوع رابطه چند همسری به شرکت­کنندگان معرفی شد، یک رابطه چندزنی و رابطه دیگر چندشوهری بود. توضیحاتی نیز برای هر یک از آنها ارائه شد که با توجه به آن توضیحات (الف) این روابط توافقی بودند و (ب) همسران متعدد نسبت به آن “یک” فرد در رابطه متعهد بودند و با فردی دیگر یا با یکدیگر رابطه جنسی نداشتند و (پ) آن “یک”نفر در رابطه نسبت به افراد مختلفی که با آنها در رابطه بود متعهد بود و با افراد دیگری رابطه جنسی نداشت (ضمیمه الف را مشاهده کنید). ما روابط چند همسری را به عنوان پیوند ازدواج معرفی نمی‌کنیم و آنها را به عنوان روابط متعهدی معرفی می‌کنیم که می‌توانند شامل ازدواج نیز باشند. ما این تعریف را ارائه کردیم تا از نگرش ترکیبی نسبت به ازدواج و داشتن چند همسر جلوگیری کنیم. ما در تعریف روش‌ها و نتایج خود از اصطلاح “هوو زن(ها)[37]” و “هوو مرد(ها)[38]استفاده کردیم تا توضیح این مسائل ساده‌تر شود.

آزمون دانش:

ما در طول پرسشنامه، چهار بار درک شرکت ­کنندگان نسبت به روابط “یک به چند” را تست کردیم. هر بار به شرکت کنندگان چهار نوع رابطه متفاوت ارائه شد (برای مثال بی بند و باری[39]، تک همسری[40]، روابط پنهانی[41]) و از آنها خواسته شد تا یکی از این روابط را انتخاب کنند. نیمی از پاسخ‌ها مربوط به نمونه‌ای از چندزنی و نیمی دیگر از آنها مربوط به چندشوهری بودند. ما این کار را انجام دادیم تا اطمینان حاصل کنیم شرکت کنندگان این نوع روابط را با سایر روابط تک همسری اشتباه نمی‌گیرند. تنها شرکت کنندگانی که به تمامی چهار سوال پاسخ صحیح داده بودند در مجموعه نهایی گنجانده شدند. 

پرسشنامه چند همسری:

پرسشنامه‌ای که برای بررسی نگرش افراد نسبت به چندزنی و چندشوهری طراحی شده است. شرکت کنندگان پاسخ‌های خود را با صحبت در رابطه با این مساله که خودشان یا فردی که می­‌شناسند تا به حال رابطه “یک به چند نفری” را تجربه کرده یا نه، شروع کردند. سپس از آنها پرسیده شد که “آیا روابط یک به چند نفری از لحاظ قانونی و اجتماعی در فرهنگ آنها پذیرفته شده است یا خیر” و اینکه آیا آنها قادر به تصور این هستند که (الف) آنها آن “یک” نفر باشند یا (ب) یکی از چند فرد در رابطه همزمان با آن یک نفر باشند. با گزینه‌های “بله“، “خیر” یا “مطمئن نیستم” به این سوالات پاسخ داده شد. ماهیت این سوالات به نحوی بود که اولین قسمت (الف) احساسات مردان در مورد موضوع چندزنی و احساسات زنان را در مورد موضوع چندشوهری درگیر می‌کرد، در حالی که قسمت (ب) برعکس عمل می‌کرد. مقایسه‌های بین جوامع[42]، مانند پاسخ مردان به قسمت (الف) در مقایسه با پاسخ زنان به قسمت (ب) این امکان را به ما داد تا احساس جنسیت‌های مختلف در رابطه با موضوع چند همسری را بررسی کنیم.

از شرکت کنندگان خواسته شد تا ترجیحات خود در مورد ۱۰ سوال مختلف را با پاسخ به این سوال مشخص کنند: «از نظر شما روابط زیر تا چه اندازه جذاب هستند؟». پاسخ شرکت کنندگان در مقیاسی از ۳- (اصلا جذاب نیستند) تا ۳+ (بسیار جذاب) دسته بندی شدند. شرکت کنندگان در مرحله اول تک همسری و سپس مجردی را ارزیابی کردند. از شرکت کنندگان در مورد روابط چندشریکی احتمالی سوال شد، که دسته بندی سوالات به این صورت بود: «داشتن یک شریک متعهد و یک شریک پنهانی» ( معشوقه در روابط پنهانی)، «داشتن دو شریک متعهد (چند همسری)». دو نوع مختلف از این رابطه تعریف شد، در یکی از این روابط طرفین از اوضاع اطلاع داشته و راضی بودند (باز)، و در رابطه دیگر طرفین از اوضاع اطلاعی نداشتند (پنهانی). سپس سوالاتی در رابطه با به اشتراک گذاشتن شریک زندگی با فردی دیگر مطرح شد «مخصوصا در مواردی که فرد با فردی وارد رابطه می‌شود که نسبت به یک رابطه متعهد است (رابطه نامشروع). این روابط نیز به صورت باز و پنهانی هستند. با نگاه به پاسخ های هر یک از افراد می‌توان روابط خاص را بررسی کرد. برای مثال با مقایسه میزان رغبت زنان نسبت به اشتراک شریک خود با سایر افراد می‌توان نگرش آنها نسبت به چند همسری را بررسی کرد. برای توضیح بهتر به فردی مراجعه خواهیم کرد که با بیش از دو نفر رابطه نامشروع دارد ( مثال: رابطه «نامشروع زنان» به شرایطی گفته می‌شود که در آن زنی نسبت به یکی از ‌ روابط خود متعهد است و یک رابطه دیگر نیز دارد)

روش:

این تحقیق به صورت آنلاین و از طریق Qualtrics انجام شد. شرکت‌کنندگان در مرحله اول رضایت خود از انجام این کار را اعلام کردند، سپس یک فرم استاندارد اطلاعات آماری[43] و SOI-R را تکمیل کردند. در مرحله بعد موضوع چند همسری برای آنها معرفی و دو سوال تست دانش به آنها داده شد. سپس پرسشنامه‌های مربوط به چند همسری با استفاده از دو سوال تست دانش مطرح شده تکمیل شدند. در نهایت شرکت‌کنندگان مطالعه خود را با یک توضیح کتبی کامل به پایان رساندند.

نتایج:

دانش قبلی در مورد چند همسری:  

عموم شرکت‌کنندگان با روابط چند همسری آشنا بودند؛ 9/67% (274n=). طبق گزارش‌های ارائه شده آنها قبل از شرکت در این تحقیق با روابط چند همسری آشنا بودند. با این حال تنها 4/7% (29n=) شخصاً فردی را می‌شناختند که در چنین روابطی بوده و تنها دو نفر از شرکت‌کنندگان (از هر جنسیت یک نفر) ادعا کردند که تا به حال در چنین روابطی بوده‌اند.

علاقه به چند همسری و تفاوت‌های جنسی:

از شرکت‌کنندگان در مورد تمایل آنها برای حضور در چنین روابط “یک به چندنفری” سوال شد، ما داده‌های به دست آمده از این سوالات را مرتب کردیم تا الویت افراد برای چنین روابطی را در نظر بگیریم. این تجزیه و تحلیل مقطعی نشان می‌دهد که روابط چند همسری نامطلوب تلقی می‌شوند: 70% از شرکت کنندگان پاسخ “خیر” به چند زنی و چندشوهری دادند. 30% باقیمانده افرادی بودند که به این سوال پاسخ “بله” و “مطمئن نیستم” داده بودند.

جدول 1: پذیرا بودن نسبت به روابط چندزنی و چند شوهری. نتایج به دست آمده از مردان و زنان به صورت جداگانه نشان داده شده است. موارد اعلامی به درصد هستند:

 چندزنیچندشوهری
بلهخیرمطمئن نیستمبلهخیرمطمئن نیستم
مردان2/323/495/180/90/800/11
زنان3/59/808/136/107/707/18
جمع8/181/652/168/94/759/14

بررسی هر جنسیتی به صورت جداگانه (جدول 1) تفاوت‌های زیادی را در پاسخ به چندزنی [44](2(001.>p،840/57=(392=N،2)  نشان داد، اما در مورد چندشوهری این چنین نبود   (001.=p،671/4=(391=N،2) . در مقایسه مستقیم چندزنی و چندشوهری، مردان 5/3 برابر بیشتر از زنان پاسخ “بله” را برای چندزنی انتخاب کردند، در حالی که زنان 2 برابر بیشتر از مردان نسبت به چندشوهری پاسخ “بله” دادند.

علاقه به چندهمسری نسبت به سایر انواع روابط:

تحلیل واریانس ANOVA 2 (رابطه جنسی) از 10 (نوع رابطه) نشان داد که رابطه جنسی (81/1=d،001.>p، 160/18= (381/1)F) و نوع رابطه (41/2=d،001.>p، 104/556= (3429/9)F) یک تعامل دوطرفه قابل توجه است که تاثیراتی را برجا می‌گذارد (74/1=d،001.>p، 991/16= (3429/9)F).

الگوهای ترکیبی:

ما این مطالعه را با بررسی تاثیرات اصلی نوع روابط (شکل1). شروع کردیم. با انجام این مطالعه ما قادر بودیم پاسخ‌های تلفیقی هر یک از جنسیت‌ها را بررسی کنیم.

با فرض اینکه جفت­گیری مستلزم سازش بین دو جنس مخالف است، این پاسخ‌ها می‌توانند امکان داشتن رابطه جنسی آنها را نشان دهد.

شکل 1: تقاضا برای انواع مختلفی از روابط در تحقیق شماره 1 نشان داده شده است. نمودار خطا 95% از فاصله اطمینان را نشان می­دهد. قسمت­هایی که شبیه به هم هاشور خورده­اند نشان­دهده عدم وجود تفاوت هستند.

مقایسه‌های زوجی با اصلاحات بونفرونی[1] نشان داد که بودن در رابطه تک همسری جذاب‌تر از سایر انواع روابط بود (همه 001.>p  ) در حالی که دومین رابطه محبوب مجرد بودن است (همه 001.>p  ) . سایر روابط دارای میانگینی زیر صفر بودند و این مساله نشان می‌داد که چنین رابطه‌هایی جذابیت چندانی برای شرکت کنندگان نداشته است. علیرغم نمرات نامطلوبی که این نوع از روابط کسب کردند تنوعی در پاسخ نسبت به روابط غیر تک همسری وجود داشت که مستلزم تحقیقات بیشتری بود. رابطه جذاب بعدی مربوط به رابطه چندزنی یا رابطه‌های نامشروع باز بود. این سه رابطه ارتباطی “خوشه‌ای” با یکدیگر داشتند (201.<ps) و از چندشوهری و سایر روابط پنهانی جذابیت بیشتری داشتند (018.>p). “خوشه” بعد از چندزنی و روابط نامشروع تشکیل شده است (000/1=ps). این روابط متفاوت از روابط چند همسری پنهانی هستند (002.>ps) در نهایت، هر دو نوع روابط به یک اندازه غیرجذاب بودند (000/1=P).

بزرگترین “تفاوت موجود” بین روابط غیرتک همسری بین چندزنی علنی و چندزنی پنهانی (55.=d) و چندشوهری (50.=d) بود. تفاوت بین چندزنی علنی و چندشوهری کمتر بود (18.=d)[2] به صورت کلی روابط غیرتک همسری نسبت به سایر روابط بسته جذابیت بیشتری داشتند 06.=d، 001.>p، 994/109=(387/1)F

تفاوت­های جنسی:

مقایسه تفاوت‌های جنسیتی نسبت به جذابیت روابط ( شکل 2) نشان می‌دهد که به طور کلی تمامی روابط برای مردان جذاب­تر از زنان است و تنها چند استثنا وجود دارد. تک همسری برای زنان جذاب­تر از مردان است (001.>p) و تفاوت‌های جنسیتی کمی در جذابیت مجردی، چندزنی پنهانی و چند شوهری باز دیده شد ( 073.<ps). با توجه به کاهش علاقه در مردان و افزایش علاقه در زنان، به نظر می‌رسد جذابیت روابط چندشوهری باز بین دو جنسیت همگرا است (817.=p). برای مردان بیشترین تفاوت در جذابیت بین چندزنی باز و چندزنی پنهانی (77.=d) و چندشوهری (74.=d) بود. اندازه تفاوت بین ترجیح چندزنی باز و چندشوهری متوسط بود ( 57.=d). برای زنان، بیشترین تفاوت بین روابط غیرتک همسری بین روابط نامشروع باز (زنان) و چندزنی پنهانی (42.=d) و چندشوهری (49.=d) بود. تفاوت بین ارجحیت برای چندزنی باز و چندشوهری بسیار کم بود و از لحاظ آماری چندان به چشم نمی ­آمد (12.=d،055.=p)

دسترسی مردان به چند زن:

ما در مرحله بعد روابطی را در نظر گرفتیم که درآن­ها مردان به چند شریک متعهد خود (چندزنی)، یا یک شریک متعهد و یک رابطه معمولی (رابطه نامشروع) دسترسی داشتند. در نمونه دوم پاسخ زنان به نحوی بود که گویی در آن رابطه نامشروع، شریک زندگی معمولی هستند. وقتی این روابط باز بودند، تفاوت­های جنسیتی متوسط تا زیادی مشاهده می‌شد. ایده چندزنی (76/0=d،001.>P) و رابطه نامشروع (65/0=d، 001.>p)  برای مردان جذاب­تر از زنان بود. از نظر مردان و زنان روابط نامشروع به اندازه چندزنی جذاب نبود (000/1=ps).

در مقایسه با روابط باز، تفاوت‌های جنسیتی در روابط نامشروع پنهانی (25/0=d، 014.=p) کمتر بود و در چندزنی پنهانی نیز وجود نداشت (073.=p). از نظر مردان روابط نامشروع جذاب‌تر از روابط چندزنی ( 30/0=d، 003.=P) بود، درحالی­که از نظر زنان هیچ تفاوتی بین این دو رابطه وجود نداشت(091.=p)

دسترسی زنان به چند مرد:

تفاوت‌های جنسیتی در رابطه‌های بازی که زنان به چند مرد دسترسی داشتند کمتر دیده می‌شد. مردان و زنان هر دو ایده چندشوهری را غیرجذاب می‌دانستند (817.=p) و گرایش مردان نسبت به زنان برای بودن در چنین رابطه‌هایی بیشتر بود (017.=p و 25/0=d). رتبه‌بندی چندشوهری و روابط نامشروع هیج تفاوتی برای زنان نداشت (000/1=p)، در حالی مردان بودن در یک رابطه نامشروع با فرد دیگری را به چندشوهری ترجیح می‌دادند (001.=p و 28/0=d).

وقتی نمونه‌های پنهانی این روابط را در نظر می‌گیریم، یک تفاوت جنسیتی برای چندشوهری مشاهده شد که بر اساس آن گرایش مردان بیشتر از زنان بود (30/0=d، 003.=p).

در گرایش نسبت به روابط نامشروع پنهانی نیز تفاوت‌های جنسیتی دیده می‌شد ( 45/0=d، 001.>p)که مقدار آن بیشتر از روابط نامشروع باز است. در نهایت برای مردان روابط نامشروع پنهانی از روابط چندشوهری جذاب‌تر بودند (28/0=d، 001.>p)، در حالی که زنان هیچ تفاوتی را نشان ندادند (114.=p).

ما با بررسی پاسخ‌های ترکیبی مردان و زنان به این نتیجه رسیدیم که متوسط شرکت کنندگان، روابط باز را به روابط پنهانی ترجیح می‌دادند و میزان جذابیت چندشوهری کمتر از چندزنی و “روابط نامشروع” است. چند همسری پنهانی از هر نوعی که باشد (چند زنی یا چند شوهری) کمترین جذابیت را دارد. این الگوهای کلی، برخی از تفاوت‌های جنسیتی را پنهان می­‌کنند که بیشتر این تفاوت‌ها معمولا در روابط مردانی که به چند زن یا یک زن در رابطه دسترسی دارند دیده می‌شود. از سوی دیگر، کمترین میزان تفاوت‌های جنسی در روابط چندشوهری باز دیده شده است. الگوی گسترده‌تری در چند همسری باز دیده شده است، معمولا از نظر زنان چندزنی و چندشوهری هر دو به یک اندازه غیرجذاب هستند، اما اکثر مردان رابطه چندزنی را به رابطه چندشوهری ترجیح می‌دادند. در نهایت زنان بدون در نظر گرفتن دسترسی زن یا مرد به شرکای جنسی متعدد در روابط باز یا پنهانی به یک اندازه نسبت به روابط نامشروع و چند همسری گرایش داشتند. در مقابل چندزنی و روابط نامشروع در روابط باز برای مردان به یک اندازه جذاب بود و مردان در چنین روابطی به شرکای متعددی دسترسی داشتند، اما در صورت نبودن روابط چندزنی، آنها رابطه نامشروع را ترجیح می‌دادند.

علاقه به چند همسری بازتابی از تمایل به رابطه جنسی:

همانطور که در جدول 2 نیز نشان داده شده است، تمایل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه (SO) با روابطی در ارتباط است که در آن‌ها دسترسی به شرکای جنسی بیشتر محدودیتی ندارد. بنابراین، SO برای هر دو جنس رابطه‌ای منفی با تک همسری دارد. در پاسخ شرکت‌کنندگان نسبت به شریک شدن طرف مقابل خود با فردی دیگر، روابط همبستگی غیرمعنی‌داری نیز برای چند همسری باز دیده شده است. جالب توجه است که نسخه‌های پنهانی چنین رابطه‌هایی نشان دهنده تاثیراتی ضعیف اما قابل توجه است. به طور کلی، روابط SO در مردان بیشتر از زنان دیده می‌شود.

جدول 2: همبستگی بین تعامل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه (SO) و جذابیت رابطه‌های مختلف. همبستگی زیر خط مورب مربوط به مردان و مقادیر بالای خط مورب مربوط به زنان است.

 مقیاس1.2.3.4.5.6.7.8.9.10.11.
             
1.SO **249.**183-**304.**290.**301.**295.*127.**184.114.*157.
2.مجردی**270. **285.-*126.122.**235.**214.*131.*157.**165.*148.
3.تک همسری**368.-**328.- *134.-**244.-**191.-**301.-*152.-**232.-**229.-**275.-
4.رابطه نامشروع پنهانی (مردان)**345.131.128.- **396.**557.**396.**603.**286.**449.**288.
5.رابطه نامشروع پنهانی (مردان)**498.**231.*185.-**528. **211.**506.**224.**628.*154.**345.
6.رابطه نامشروع باز (مردان)**400.077.**226.-**401.**339. **512.**633.**242.**738.**503.
7.رابطه نامشروع باز (زنان)**337.041.129.-**264.**558.**595. **356.**399.**500.**775.
8.چندزنی پنهانی**302.134.103.-**649**515.**337.**303. **306.**673.**381.
9.چندشوهری پنهانی*185.012.-*202.-*169.**367.**282.**353.**227. **211.**419.
10.چندزنی باز**337.096.*182.-**308.**341**801.**517.**392.**307. **555.
11.چندشوهری باز073.127.-*197.-035.126.**317.**450.078.**636.**374 
نکته: *05.>p،**01.>p

تعریف ویژگی‌های علاقه به چند همسری:

ما به بررسی این موضوع پرداختیم که چه ویژگی‌های جمعیت شناختی‌ای با علاقه به چند همسری در ارتباط هستند و آیا با سه نوع رابطه دیگر ( تک همسری، روابط نامشروع پنهانی و  روابط نامشروع باز) سازگار است. علت انتخاب این روابط احتمال ارائه دید عمیق‌تری نسبت به نحوه نگرش شرکت کنندگان به مساله چند همسری بود. برای مثال اگر به این نتیجه برسیم که «پروفایل» جمعیت شناختی افرادی که چند همسری را انتخاب می‌کنند به پروفایل افرادی است که تک همسری را انتخاب می‌کنند شبیه تر است و شباهت کمتری با پروفایل افرادی دارد که روابط نامشروع را انتخاب می‌کنند، می‌توان اظهار داشت که چند همسری ارتباط نزدیک تری با روابط بلندمدت دارد.

فرم جمعیت شناختی استاندارد ما در بردارنده مواردی از قبیل سن، وضعیت تاهل [کدگذاری شده به صورت مجرد (۰) و در رابطه (1)]، تعداد فرزندان، سطح تحصیلات، وضعیت تحصیلات، جذابیت خود­ ادراکی نسبت به همسالان (مقیاس 3- تا 3+) و وضعیت اجتماعی-اقتصادی است. همبستگی‌ها در جدول 3 نشان داده شده‌اند و همبستگی‌های SO نیز برای سهولت در مقایسه آورده شده است. برای مردان علاقه به چندزنی همبستگی ضعیفی با وضعیت رابطه دارد. افرادی که قبلا در رابطه بودند به چندزنی علاقه بیشتری نشان دادند و الگوی مشابهی نیز برای تک همسری مشاهده شد. تنها همبستگی معنادار بین جذابیت خود ادراک شده و تمایل به شریکی بودن در رابطه‌ای مخفیانه با یک زن متعهد دیده شد. مردان جذاب­تر علاقه بیشتری به این نوع رابطه نشان دادند.

هیچ ارتباط معناداری بین متغیرهای جمعیت‌شناختی و علاقه به چندزنی و چندشوهری در میان زنان مشاهده نشده است. در واقع چنین مشارکت‌هایی تنها در صورت وجود رابطه نامشروع با مردان دیده می‌شود، اگرچه چنین مواردی بسیار ضعیف بودند. اگر سن زنان بیشتر باشد، تحصیلات عالیه داشته باشند و از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار باشند، تمایل آنها نسبت به چنین روابطی کمتر خواهد شد.

نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که علاقه به چند همسری ویژگی جمعیت‌شناختی “منحصر به فردی” نسبت به سایر روابط ندارد. اما علاقه به چندزنی در میان مردان از این قانون مستثنی است و افرادی که در رابطه هستند نسبت به چندزنی علاقه بیشتری نشان می‌دهند. الگوی کلی واضح است: تمایل به داشتن رابطه جنسی غیرمتعهدانه قوی‌ترین فاکتور برای پیش‌بینی علاقه به چند همسری است، اما علت چنین حالتی این است که افرادی با SO بیشتر به داشتن هر نوع رابطه‌ای که دسترسی آنها به رابطه جنسی را فراهم کند، تمایل بیشتری نشان می‌دهند.

جدول 3: نتایج یک تحلیل اکتشافی علاقه به تک همسری، روابط نامشروع و چند همسری با آمارهای جمعیت شناختی مختلف مرتبط ساخته است. برای مقایسه تمایل به رابطه جنسی غیرمتعهدانه (SO) نیز در نظر گرفته شده است.

   دسترسی جنسی مرداندسترسی جنسی زنان
  تک همسریرابطه نامشروع پنهانی (M)رابطه نامشروع باز (M)چندزنی بازرابطه نامشروع پنهانی (F)رابطه نامشروع باز (F)چندشوهری باز
         
مردان       
 سن035.081.-018.026.012.-032.107.
 وضعیت رابطه**294.060.-107.*199.034.-026.-047.
 # کودکان065.096.-057.036.014.-088.115.
 تحصیلات059.-009.081.032.010.-009.-035.
 جذابیت093.-098.062.098.*164.011096.
 SES033.-026.-139.053.012.010.023.
 SO*368.-**345.**400.**337.**498.***337.073.
زنان       
 سن099.-*143.-104.-014.-106.-073.-008.
 وضعیت رابطه086.080.-113.-090.-062.-053.-015.-
 # کودکان070.-048.-035.-030.067.-040.-024.
 تحصیلات039.-137.-089.-030.044.-108.-009.-
 جذابیت053.-062.-025.-007.053.101.101.
 SES040.*127.-101.-120.-080.-065.-053.-
 SO**183***304.**301.117.**290.**295.*157.
         
نکته: * 05.>p؛**01.>p؛ روابط به این صورت کدگذاری شده اند 0=مجرد و 1= در رابطه متعهد M= مذکر، F=مونث، SES= وضعیت اجتماعی/اقتصادی

 مباحثه:

نتایج کلیدی مطالعه اول شامل موارد زیر هستند:

  1. تعداد کمی از شرکت کنندگان در صورت قانونی بودن روابط چند همسری پذیرای چنین روابطی بودند، با این حال تعداد عمده‌ای از شرکت کنندگان به دلیل دسترسی به چندین زن و شوهر پذیرای رابطه چند همسری بودند، و وقتی از آنها خواسته می‌شد طرف مقابل خود را با دیگران شریک شوند، تمایلی به داشتن رابطه نشان نمی‌دادند. همچنین تمایل مردان به چندزنی بیشتر از تمایل زنان به چندشوهری بود.
  2. توجه یک فرد معمولی به همه انواع روابط چند همسری کمتر از روابط تک همسری است و چنین افراد توجه کمتری به روابط چند همسری نشان می‌دهند. روابط چند همسری که بدون رضایت ایجاد می‌شوند مطلوبیت چندانی ندارند.
  3. بزرگ‌ترین تفاوت‌های جنسیتی برای روابطی پدیدار شد که در آنها مردها به صورتی آشکار به چند زن دسترسی داشتند ( یک رابطه نامشروع باز مردان یا چندزنی) تفاوت جنسی در چندشوهری ناچیز بود.
  4. جذابیت روابط چند همسری شبیه به روابط نامشروع مردان بود.
  5. ارتباط مثبتی بین  تمایل به روابط غیرمتعهدانه و علاقه به روابطی با دسترسی به رابطه جنسی وجود داشت.
  6. علاقه مردان به چندزنی به وضعیت کنونی روابط آنها بستگی داشت، در حالی که علاقه زنان نسبت به شریک مخفی بودن به سن، تحصیلات و وضعیت اجتماعی، اقتصادی آنها بستگی دارد.

در مطالعه دوم سعی کردیم تا یافته‌های اولیه خود را با استفاده از یک نمونه بزرگ‌تر تکرار و گسترش دهیم. از آنجایی که بزرگ‌ترین تفاوت جنسیتی در مطالعه اول مربوط به چندزنی بود ما مطالعه را با حذف سوالات مربوط به چندشوهری ساده‌تر کردیم. این کار به ما اجازه داد تا مقیاس‌های دیگری از این وضعیت را نیز در نظر بگیریم که می‌توان این مقیاس‌ها را با در نظر داشتن شرایط و موقعیت اجتماعی افراد درمیان همسالانشان و ترجیحات آنها با علاقه به چند همسری مرتبط دانست.

فرضیه‌های زیر مطرح شد:

فرضیه 1: نسبت متوسطی از نمونه (25%<) نسبت به ایده روابط چند همسری پذیرا خواهند بود (افرادی که پاسخ “بله” یا “مطمئن نیستم” داده‌اند). مردان بیشتر از زنان به چندزنی تمایل نشان دادند.

فرضیه 2: مردان در مقایسه با زنان، چندزنی را جذاب‌تر توصیف می‌کنند و این تفاوت جنسیتی از نظر اندازه شبیه به نمونه روابط نامشروع باز است.

فرضیه 3: روابط باز قابل قبول‌تر از روابط پنهانی هستند.

فرضیه 4: تمایل به روابط غیرمتعهدانه رابطه مثبتی با تمایل به روابطی دارد که دسترسی به رابطه جنسی را بهبود می‌بخشند. چنین روابطی برای مردان قوی‌تر از زنان خواهد بود.

فرضیه 5: مردانی که در روابط متعهد هستند در مقایسه با مردان مجرد تمایل بیشتری نسبت به چند زنی دارند.

فرضیه 6: موقعیت اجتماعی بالاتر، ارزش همسر و رقابت بین جنسی با تمایل بیشتر مردان به چندزنی و تمایل کمتر زنان به این نوع روابط همراه خواهد بود. 

تحقیق 2 – روشی مشابه تحقیق نخست

روش

شرکت‌کنندگان:

تحقیق دوم نیز از روش‌های مشابه تحقیق اول استفاده کرده است، با این تفاوت که برخی از شرکت‌کنندگان از طریق وب سایت prolific برای این مطالعه انتخاب شدند و برای حضور در این مطالعه مبلغی در حدود 50/7 پوند در ساعت دریافت کردند. هدف ما انتخاب 250 شرکت کننده مرد و 250 شرکت کننده زن بود تا با کمک آنها پارامترهای درون جنسیتی پایدار در روابط مختلف را تخمین بزنیم (توماس، استون، بنت، استورات-ویلیامز و کنیر 2021). این مطالعه از طرف کمیته اخلاق تایید شده است.

پس از حذف یک شرکت کننده که سن او کمتر از 18 سال بود، تعداد شرکت کنندگان به 1035 نفر رسید. شصت و شش نفر از این شرکت کنندگان در آزمون دانش مردود شده (قسمت زیر را مشاهده کنید) و حذف شدند. مجموعه نهایی شامل 735 شرکت کننده دگرجنس­گرا (9/56% مرد، 418=n) با میانگین رده سنی 14/33 (47/11=SD) بودند. بیشتر شرکت کنندگان در یک رابطه متعهد (483=n، 7/65%)، سفیدپوست (656=n، 3/89%) بودند و هریک از آنها دارای یک مدرک کارشناسی (597=n، 4/40%) بودند یا دوره‌هایی را در کالج یا دانشگاه گذرانده بودند (196=n، 7/26%). به دلیل یک خطای سیستمی، تنها داده‌های مربوط به 474 نفر از شرکت‌کنندگان در دسترس است. البته اکثر شرکت‌کنندگان (376=n، 3/79%) بومی بریتانیا بودند. این نمونه نیز قابل توجه بود اما شرکت‌کنندگان این تحقیق از لحاظ سنی چندان بزرگ‌تر از شرکت‌کنندگان تحقیق اول نبودند (81=d،001.>p،31/12=(1126)t)1؛هیچ تفاوت قابل توجه دیگری در جمعیت‌شناسی بین این مطالعات دیده نشده است.

مواد:

ما چندین معیار شخصیتی را به این مطالعه اضافه کرده و برخی از موارد (مذهب، وضعیت والدین) را از فرم­های جمعیت‌شناختی حذف کردیم. ما برای اندازه‌گیری موقعیت اجتماعی از مقیاس تسلط-پرستیژ (چنگ، تریسی و هنریچ[1] 2010) استفاده کردیم که بر اساس این مقیاس از شرکت‌کنندگان سوال شد تا چه حدی با جملات مطرح شده موافق بودند، شرکت‌کنندگان برای پاسخ به این سوالات از عدد 1 ( به شدت مخالفم) تا 7 (کاملاً موافقم) استفاده کردند. این اندازه‌گیری به دو بخش پرستیژ (به عنوان مثال “اعضای گروه همسالانم به من احترام گذاشته و مرا تحسین می‌کنند” 72.=a) و تسلط ( به عنوان مثال “سایر افراد می‌دانند که بهتر است مرا به حال خودم بگذارند” 70=a).

مقیاس ارزش شریک (ادلوند و ساگارین 2014) برای اندازه‌گیری خود ادراکی ارزش همسر استفاده می‌شود (91.=a). این مقیاس 4 گزینه‌ای دیدگاه و تمایل شرکت‌کنندگان را به عنوان یک شریک به تصویر می‌کشد (برای مثال از نظر مطلوبیت‌ها خودتان را به عنوان یک شریک چگونه با سایر افراد مقایسه می‌کنید؟) برای پاسخ به این سوال می‌توانید از مقیاس 1 (بسیار نامطلوب) تا 7 (بسیار مطلوب) استفاده کنید. در نهات مقیاس رقابت درون‌جنسی (بانک و فیشر[2]، 2009) به عنوان مقیاسی برای اندازه‌گیری رقابت بین‌جنسی استفاده شد (90.=a). این مقیاس 12 موردی جملاتی را به شرکت‌کنندگان ارائه می‌کند (برای مثال “وقتی مرد دیگری را می‌بینم که جذاب٬تر از من است نمی‌توانم تحمل کنم”) و از آنها می‌خواهد که با استفاده از 1 (اصلا اینطور نیست) تا 7  (کاملا این­گونه است) به آنها واکنش نشان دهند. جمله‌بندی پرسشنامه با توجه به جنسیت شرکت کنندگان تغییر می‌کرد.

مقدمه‌ای بر چند همسری:

از آنجایی که این تحقیق به صورت خاصی بر روی مساله چند همسری تمرکز کرده است، ما نحوه معرفی آن به شرکت کنندگان را تغییر دادیم. ما از یک ویدیو یک دقیقه‌ای استفاده کردیم که در آن تعریف چندزنی از دیدگاه مردان (داشتن چند زن) و زنان (به اشتراک گذاشتن یک شوهر با چند زن دیگر) نشان داده شده است. به شرکت‌کنندگان گفته شد که با توجه به هدف این تحقیق، تعریف چندزنی فراتر از ازدواج در نظر گرفته شده تا شامل روابط بلندمدت متعهدانه (“داشتن چندین دوست دختر بلند مدت/ به اشتراک گذاشتن یک دوست پسر با چند دختر دیگر”) نیز باشد. در نهایت مشخص شد که روابط چند همسری نیز دارای قوانینی هستند که نشان می‌دهد زنان به یک مرد متعهد هستند و با فرد دیگری رابطه جنسی ندارند و آن مرد نیز با زنان دیگر خارج از این رابطه، رابطه جنسی ندارد ( ضمیمهB را مشاهده کنید).   

تست دانش و پرسشنامه چند همسری:

تنها یک سوال در این تحقیق استفاده شد. این سوال دقیقا پس از نمایش ویدیو مطرح شد و پاسخ درست به آن “چند همسری” بود. سوالات مربوط به زنانی که با چندین مرد رابطه جنسی داشتند حذف شد (رابطه نامشروع زنان و چندشوهری) و اصطلاح “یک به چند” با اصطلاح چندزنی خاص جایگزین شد. برای مثال به جای مطرح کردن این سوال که حس آنها در مورد یکی از “چند” زن بودن در رابطه با یک مرد چیست، این سوال از زنان پرسیده شد که نظر آنها از همسر دوم ( یا دوست دختر دوم) بودن در یک رابطه چندزنی چیست. در هر صورت مفهوم سوال طرح شده یکی است.

روند کار:

به جز تغییراتی که در قسمت زیر آورده شده‌اند، روند انجام این تحقیق نیز مشابه تحقیق اول بود: (۱) بلافاصله پس از تعریف روابط چند همسری تنها یک تست دانش ارائه شد (۲) شرکت کنندگان تنها از یک دیدگاه پرسشنامه‌ها را تکمیل کردند: اگر شرکت کننده‌ای که به سوالات پاسخ می‌داد مرد بود باید داشتن چند زن را در نظر می‌گرفت و اگر شرکت کننده زن بود باید رابطه‌ای را در نظر میگرفت که چندین زن در آن حضور داشتند (۳)SOR-I و سایر معیارهای شخصیتی به انتهای پرسشنامه منتقل شدند (۴) معیارهای شخصیتی به صورت تصادفی ارائه شدند.

نتایج

آشنایی قبلی با مساله چند همسری:

تعداد قابل توجهی از شرکت کنندگان (۶۷۵=n، 8/91% ) قبل از حضور در این تحقیق با مساله چند همسری آشنا بودند. ۱- با این حال تعداد شرکت کنندگانی که شخصا افرادی را می‌شناختند که در یک رابطه چند همسری باشند بسیار کم بود (33=n، 5/4%) و هیچ یک از شرکت کنندگان اظهار نکردند که خود در رابطه چند همسری هستند.

علاقه به چند همسری و تفاوت‌های جنسی:

وقتی صریحا از شرکت کنندگان پرسیده شد که آیا می‌خواهند در یک رابطه چند همسری باشند، بیشترین پاسخی که داده شده بود «خیر» (9/61%) بود. این مقدار را می‌توان با افرادی که در مطالعه اول به همین سوال پاسخ منفی داده (1/65%) بودند مقایسه کرد. تفاوت‌های جنسی نیز مجددا تکرار شد (001.>p، 168/148=(735=N،2)) و تاثیرات بزرگتری را به همراه داشت (96/0=d، وقتی افرادی که پاسخ “بله“و “مطمئن نیستم” را با هم ترکیب کنیم). این تفاوت نشان دهنده این حقیقت است که مردان نسبت به زنان هشت برابر بیشتر پاسخ “بله” و دو برابر بیشتر پاسخ “خیر” ثبت کرده‌اند (جدول 4). این نتایج از فرضیه 1 حمایت می‌کنند که بر اساس آن حداقل 25% از تمامی شرکت کنندگان نسبت به ایده روابط چند همسری پاسخ “بله” یا “مطمئن نیستم” را ثبت کرده بودند و مردان نیز در مقایسه با زنان تمایل بیشتری به چند همسری داشتند.

جدول 4. پذیرا بودن هر یک از جنسیت‌ها نسبت به روابط چند همسری. اعداد ثبت شده در جدول به درصد هستند.

 روابط چند همسری
 بلهخیرمطمئن نیستم
   
مردان2/395/432/17
زنان0/51/868/8
جمع کل5/249/616/13

علاقه به چند همسری مربوط به سایر انواع روابط:

تحلیل واریانس ترکیبی ANOVA برای 2 (جنسیت) در 6 (نوع رابطه) تاثیرات اصلی جنسیت (74/0=d، 001.>p، 288/99=(733/1)F) و نوع رابطه (63/2=d، 001.>p، 323/1264=(3665/5)F) و یک تعامل دوطرفه (72/0=d، 001.>p، 492/94=(3665/5)F) را نشان می‌دهد. اندازه تاثیرات این تحقیق بسیار بیشتر از تحقیق اول بود که علت آن حذف یک سری از روابط بوده است.

الگوهای ترکیبی:

همانطور که در تحقیق اول نیز گفته شد، متوسط شرکت‌کنندگان به صورت قابل توجهی تک همسری را به سایر انواع روابط ترجیح می‌دادند و تا حدی نیز به مجردی تمایل داشتند و به روابط غیر تک همسری علاقه‌ای نشان نمی‌دادند (شکل 3). یکبار دیگر هیچ تفاوتی بین جذابیت رابطه چند همسری باز و روابط نامشروع دیده نشد (883.=p) لازم به ذکر است جذابیت هر دو رابطه نامبرده بیشتر از روابط مخفیانه بود. چند همسری مخفیانه کمترین جذابیت را داشت. با استفاده از مقدار p اصلاح شده بونفرونی[3] میزان تفاوت‌ها را در حدود 001.>p  نشان داده است. بزرگترین تفاوت در میزان جذابیت بین روابط غیرتک همسری در میان چند همسری باز و چند همسری مخفیانه دیده شده است (67/0= d). همانطور که قبلا نیز گفته شد، روابط باز جذاب‌تر از روابط بسته هستند 22/1=d، 001.>p، 131/274 = (734/1)F و این حالت نیز از فرضیه سوم حمایت می‌کند.

شکل سوم به تقاضا برای انواع روابط از جمله چند همسری پنهان و چند همسری باز پرداخته است.
شکل 3: تقاضا برای انواع روابط در تحقیق دوم. نمودار خطا 95% از فاصله اطمینان را نشان می­دهد. قسمت­هایی که شبیه به هم هاشورزده شده­اند، نشان دهنده عدم تفاوت هستند.

تفاوت­های جنسی:

مقایسه تفاوت‌های جنسی (شکل 4) برای هر یک از انواع روابط نشان داده که زنان در مقایسه با مردان تمایل بیشتری به تک‌همسری و مجردی دارند (001.>ps) و مردان نیز در مقایسه با زنان تمایل بیشتری به روابط غیرتک همسری نشان می‌دهند (001.>ps). همانطور که در فرضیه 2 نیز گفته شد، این روابط شامل چند همسری نیز هست. همچنین در فرضیه دوم گفته شد که بیشترین تفاوت جنسی شامل روابط بازی است که مردان به چندین زن دسترسی دارند ( 98/0=d، روابط نامشروع، 00/1=d چند همسری). در روابط پنهانی، تفاوت‌های جنسی کم­تر بودند (57/0=d روابط نامشروع، 48/0=d چند همسری).

ترجیحات مردان:

در این تحقیق نیز مردان ترجیح آشکاری برای تک همسری را نسبت به سایر انواع روابط نشان دادند (001.>p)، از نظر آنها ایده چند همسری و داشتن روابط نامشروع به یک اندازه جذاب است (341.=p). با این حال، بر خلاف تحقیق اول، در این تحقیق دو رابطه نامبرده جزئی از مجردی در نظر گرفته شده‌اند (805.<ps). روابط پنهان کم­ترین محبوبیت را داشتند و میزان مطلوبیت چند همسری کمی بیشتر از روابط نامشروع بود (001.>p). بیشترین تفاوت برای روابط غیر تک همسری بین روابط چند همسری باز و چند همسری پنهانی بوده است (001.>p؛ 90.=d).

ترجیحات زنان:

زنان به صورت واضحی تک همسری را به مجردی ترجیح می‌دادند (001.>p) و هر دو این روابط به سایر انواع روابط ترجیح داده می‌شدند (001.>p). تفاوت‌های بین سایر روابط بسیار کمتر بود (001.>p). از نظر زنان روابط چند همسری باز، روابط نامشروع باز و روابط پنهانی همه به یک اندازه نامطلوب بودند (052.<ps) وتنها چند همسری پنهانی خارج از این “خوشه” قرار می‌گرفت (001.>ps). بیشترین تفاوت در روابط غیر تک همسری بین چند همسری باز و پنهانی دیده شده است (001.>P؛ 40.=d).

به طور خلاصه یافته‌های تحقیق قبلی در این­ تحقیق نیز به دست آمد و از نظر هر دو جنسیت زن و مرد، روابط باز محبوبیت بیشتری در مقایسه با روابط پنهانی داشتند. روابط چند همسری پنهانی همچنان کمترین محبوبیت را داشت. بیشترین تفاوت‌های جنسیتی در این تحقیق نیز مشابه تحقیق قبلی تکرار شدند و در روابطی مشاهده شدند که مردان به چند زن دسترسی داشتند. در نهایت، از نظر متوسط تعداد زنان شرکت کننده در این تحقیق، تمامی انواع روابط غیر تک همسری به یک اندازه نامطلوب بودند، در حالی­که از نظر متوسط شرکت کنندگان مرد دسترسی به رابطه جنسی باز و توافقی در چند همسری یا روابط نامشروع تنها کمی نامطلوب بود.

فاکتورهای پیش‌بینی کننده علاقه به چند همسری:

همانطور که در جدول 5 نیز نشان داده شده است، همبستگی بین SO و انواع روابط برای هر یک از جنسیت‌ها نتایجی را ارائه کرده که با نتایج تحقیق اول همخوانی دارد و از فرضیه 4 نیز حمایت می‌کند. برای هر دو جنسیت زن و مرد، SO رابطه مثبتی با همه انواع روابط جدا از تک همسری داشت، اما در تحقیق اول SO در زنان بیشتر با چند همسری باز در ارتباط بود، اگرچه این ارتباط بین SO و روابط غیر تک همسری ضعیف‌تر بود و قدر آن مشابه نتایج تحقیق اول بود (12. در مقابل 14.=r). سه مورد از متغیرهای تحقیق اول (از جمله سن، وضعیت رابطه و تحصیلات) در تحقیق دوم نیز لحاظ شدند و تفاوت‌هایی بین نتایج تحقیق اول و دوم مشاهده شد (جدول 6). فاکتور “سن” همچنان ارتباطی با ترجیحات روابط مردان نداشت. در میان زنان نیز ارتباط ضعیفی که سن با روابط نامشروع پنهانی در تحقیق قبلی داشت در این تحقیق مشاهده نمی‌شد؛ در عوض تک همسری ارتباطی منفی با سن داشت، یعنی زنان جوان‌تر در مقایسه با زنان مسن‌تر تمایل بیشتری به تک همسری داشتند. ارتباط مثبت بین وضعیت رابطه و تمایل به روابط تک همسری در مردان تکرار شد، اما شدت آن کمتر از تحقیق اول بود و این رابطه در میان زنان نیز دیده می‌شد. در این تحقیق همبستگی مثبت بین وضعیت رابطه و میل به چند همسری در مردان تکرار نشد و در واقع یک ارتباط منفی بین آنها یافت شد. از این رو ما هیچ مدرکی برای فرضیه پنجم در این تحقیق پیدا نکردیم. در نهایت، رابطه منفی بین سطح تحصیلات و پذیرش روابط نامشروع پنهانی نیز در میان زنان تکرار نشد.

از میان تمامی متغیرهای جدید معرفی شده، ارزش شریک ارتباطی با تمایل به روابط نداشت. در میان مردان، تسلط و رقابت درون جنسی ارتباط مثبتی با همه انواع روابطی داشت که در آنها دسترسی به روابط جنسی با بیش از یک شریک ممکن بود و تنها در صورت وجود رقابت بین جنسی (مردان) یک ارتباط منفی با تک همسری مشاهده می‌شد. بر عکس این موضوع، پرستیژ ارتباط مثبتی با علاقه به تک همسری داشت. تنها همبستگی معناداری که برای زنان یافت شد، ارتباط ضعیف (13.=r) بین رقابت درون جنسی و بودن در رابطه نامشروع پنهانی بود.

به منظور کشف سهم منحصر به فرد وضعیت اجتماعی، تمایل به داشتن روابط غیرمتعهدانه و رقابت‌های درون جنسیتی (ISC)[1] تا علاقه به چند همسری، از یک مدل رگرسیون چندگانه[2] (جدول 7) و تمامی چهار متغیر استفاده شد. تنها SO و ISC پیش‌بینی‌کننده‌های منحصر به فردی بودند. از آنجایی که وضعیت رابطه در تحقیق اول و دوم همبستگی معناداری داشت (البته در جهات مختلف)، مدل دومی نیز به کار گرفته شد که در آن تمامی تعاملات دو طرفه و وضعیت رابطه نیز اجرا شد و در این مدل یک اثر تعدیلی و تعاملی دو طرفه بین SO و ISC نیز وجود داشت. هیچ یک از این تعاملات معنادار نبودند. در نهایت ما این مساله را نیز بررسی کردیم که مدل نهایی شده (تنها ISC و SO) پیش‌بینی‌های مشابهی را برای دو رابطه انجام دادند. این دو مدل بسیار شبیه به یکدیگر بودند. نتایج این دو تحقیق نشان داد که رقابت درون جنسیتی و تمایل به داشتن روابط غیرمتعهدانه سهم منحصر به فردی در تمایل مردان به روابطی دارد که در انها امکان دسترسی به روابط جنسی با چندین فرد بالا است که چند همسری نیز یکی از همین روابط است. از این رو، مدرک و شواهد زیادی برای حمایت از فرضیه ششم یافت نشد.

جدول 5: همبستگی بین تمایل به روابط غیرمتعهدانه (SO) و جذابیت روابط مختلف. همبستگی‌های زیر خط مورب برای مردان و همبستگی‌های بالای خط مورب برای زنان است.

مقیاس­ها1.2.3.4.5.6.7.
        
1.SO **297.**195.-**244.**240.*141.**208.
2. مجردی**153. **231.-*112.**188.105.**163.
3. تک همسری**244.-**305.- **332.-**290.-**317.-**304.-
4. روابط نامشروع پنهانی (مردان)**395.**128.**294.- **586.**587.**340.
5. روابط نامشروع باز (مردان)**451.*107.**196.-**548. **595.**654.
6.چندشوهری پنهانی**311.*097.**248.-**706.**442  
7.چندشوهری باز**447.061.**232.-**428.**770.**467. 
نکته: *05.>p، **01.>P

جدول 6: همبستگی بین علاقه به تک‌همسری، روابط نامشروع و چند همسری با آمار جمعیت شناختی، موقعیت اجتماعی، ارزش همسر و تمایل به روابط غیرمتعهدانه (SO)

  تک همسریروابط نامشروع پنهانیروابط نامشروع بازچند همسری باز
مردان     
 سن041.-073.013.-057.
 وضعیت رابطه*100.050.083.-*116.-
 تحصیلات002.-022.-002.-043.-
 پرستیز**131.008.011.026.-
 تسلط088.-**281.**188.**176.
 ارزش همسر081.056.058.034.-
 رقابت درون جنسیتی**140.-**326.**222.**214.
 SO**244.-**395.**451.**447.
زنان     
 سن**190.-045.023.101.
 وضعیت رابطه**149.022.-039.-0283.
 تحصیلات059.-009.012.082.
 پرستیز036.004.-027.-062.
 تسلط003.-056.090.036.-
 ارزش همسر028.056.-060.-029.-
 رقابت درون جنسیتی027.*130.066.025.
 SO**195.-**244.**240.**208.
نکته:* 05.>p، **01.>p این رابطه به عنوان 0=مجرد و 1= در رابطه متعهد کدگذاری شده است

جدول 7: مدل‌های رگرسیون اولیه (1) و نهایی شده (2) که علاقه به چند همسری را در میان زنان بررسی می‌کند. همین مدل برای روابط نامشروع باز (3) و پنهانی (4) نیز استفاده شده است.

 1-چند همسری2-چند همسری (نهایی)3-روابط نامشروع باز4-روابط نامشروع پنهانی
مقیاسBSEBSEBSEBSE
SO**057.006.**060.006.**058.006.**041.005.
رقابت درون جنسیتی**019.007.**021.007.**021.007.**034.006.
وضعیت رابطه313.-187.      
تسلط013.014.     
مدل*753/29=(417/4)F*596/57=(417/2)F*567/59=(417/2)F*262/59=(417/2)F
Adj:R2216/0213/0219/0218/0
نکته: وضعیت رابطه کدگذاری شده به صورت 0=مجرد و 1= در رابطه متعهد، SO= تمایل به رابطه غیرمتعهدانه جهت­گیری: *05.>p؛ 01.>p

مباحثه کلی

در تحقیق اول به این نتیجه رسیدیم که اقلیت قابل توجهی از نمونه ما (تقریباً 30%) با ایده روابط چند همسری مجاز و توافقی مخالف نبودند این چنین روابطی در مقایسه با تک همسری و مجردی غیرجذاب بود، اما میزان غیرجذابیت آن به جنسیت افراد و امکان دسترسی به روابط جنسی برای مردان (چندزنی) و برای زنان (چندشوهری) بستگی داشت. تحقیقات و بررسی‌های بیشتر شواهد و مدارکی را ارائه کرد که بر اساس آنها افرادی که به چند همسری علاقه‌مند بودند “ویژگی­‌ای” خاصی داشتند. تمایل به روابط غیرمتعهدانه یکی از فاکتورهای پیش‌بینی‌کننده اصلی تمامی روابط غیر از تک‌همسری است و تنها ویژگی منحصر به فردی که علاقه به چند همسری را پیش‌بینی کرده است وضعیت روابط بوده که علاقه مردان به چند همسری را به صورت ضعیفی پیش‌بینی کرده است. مطالعه دیگری صورت گرفت که تنها بر روی مساله چند همسری تمرکز کرده بود و در این مطالعه مشخص شد که بیشتر یافته‌های کلیدی تحقیق اول و وضعیت رابطه به عنوان فاکتور پیش‌بینی‌کننده علاقه مردان به چند همسری در نظر گرفته نمی‌شد. در میان متغیرهایی که به عنوان فاکتور پیش‌بینی‌کننده چند همسری معرفی شده بودند، تنها رقابت درون جنسیتی مردان واریانس و تمایل به رابطه غیرمتعهدانه را پیش‌بینی کرد. اگرچه در تحقیق قبلی نیز این ویژگی‌ها جذابیت روابط غیرتک همسری را به صورت گسترده‌تری پیش‌بینی کردند.

علاقه به چند همسری در نمونه بریتانیا:

شاید واضح‌ترین و در عین حال تعجب‌برانگیزترین یافته در این دو مطالعه این بود که مجردی و تک همسری مطلوب‌تر از روابطی بودند که بیش از دو فرد در آن حضور داشتند. این الگو که برای هر دو جنسیت (زن و مرد) نیز وجود دارد، بازتاب‌دهنده ترکیب بین هنجارهای فرهنگی بریتانیا (که در آنجا ازدواج‌های چند همسری غیرقانونی است و حتی روابط چند همسری نیز تابو در نظر گرفته می‌شود؛ شاه[3]، 2003) و روانشناسی رابطه انسان‌ها نیز در زمینه پیدا کردن جفت تکامل پیدا کرده است (استورات-ویلیامز و توماس 2013). به صورت همزمان، اقلیت قابل توجهی از شرکت‌کنندگان تحقیق ما پذیرای روابط چند همسری بودند. بنابراین حتی با وجود فشارهای فرهنگی، علاقه به روابط چند همسری امروزه نیز وجود دارد و این احتمال وجود دارد که این علاقه بخشی از روانشناسی تکاملی در جفت‌گیری باشد و به عنوان یک محور فرهنگی تلقی نشود (استوارت-ویلیامز 2018). این مساله که شرکت‌کنندگان تصمیمات فرضی خود را دنبال کنند یا نه نیز جای بحث دارد، اما باید در نظر داشت که ایده چنین روابطی در سراسر جهان تنفربرانگیز نیست.

تفاوت‌های جنسیتی کشف شده در این تحقیق با نظریه سرمایه‌گذاری والدین[4] (تریورز[5] 1972) همخوانی دارد. در مقایسه با زنان، مردان نسبت به روابطی که می‌توانند در آن عرض اندام کنند (چندزنی) پذیراتر است و نسبت به روابطی که مانع این حس آنها شود تمایلی نشان نمی‌دهند (چندشوهری). الگوی مشابهی نیز برای زنان یافت شد، اگرچه اندازه آن در مقایسه با مردان به صورت قابل توجهی کوچکتر بود. بر خلاف مردان، افزایش دسترسی به روابط جنسی چنین حسی را برای زنان تداعی نمی‌کرد (اگرچه ممکن است افزایش تنوع فرزندان را به دنبال داشته باشد). به این ترتیب، ارجحیت کمی که زنان برای چندزنی نسبت به چندشوهری دارند منعکس کننده تفاوت در فرصت‌ها برای افزایش سرمایه‌گذاری بر روی شریک مناسب است. ممکن است زنی مجبور شود در یک رابطه چندزنی، شریک زندگی خود را با دیگران به اشتراک بگذارد، در حالی که می‌تواند در رابطه چندشوهری  به دو یا چند مرد دسترسی داشته باشد. با این حال عوارض حفظ هماهنگی در روابط چندشوهری چنین مزایایی را نفع می‌کند (گورونگ 2012).

در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد که کاهش علاقه بین دو جنس، چند همسری را به عنوان پذیرفته‌شده‌ترین نوع رابطه غیرتک‌همسری نشان می‌دهد. در حالی­که زنان از چندزنی متنفر هستند، علاقه بیشتر مردان به چنین رابطه‌ای سبب شده که این نوع رابطه مطلوب‌تر از سایر روابط (از جمله چندشوهری) باشد. این یافته‌ها با مطالعات پیشین در زمینه چندشوهری همخوانی دارند و تمامی مطالعات چنین رابطه‌ای را در جهت منافع روبط زن و مرد تعریف می­کنند (آل-کرناوی[6]، گراهام[7]، بن شیمول-جیکوبسون[8]، 2006، مارلو[9]، 2000، مولدر[10] 1990)

یک روانشناسی چند همسری خاص: 

روابط چند همسری دارای نشانه‌هایی از روابط بلند مدت هستند و به همین دلیل می‌توان انتظار داشت که «پروفایل» افرادی که به چند همسری علاقه دارند بسیار شبیه به افرادی است که متعهد به روابط پایدار هستند و علاقه‌ای به روابط نامتعهدانه ندارند. ما شواهد کمی در این خصوص پیدا کردیم. علاقه به چند همسری رابطه منفی‌ای با علاقه به تک همسری دارد و علاقه به چند همسری رابطه مثبتی با سایر انواع روابط غیرتک همسری دارد که شامل داشتن رابطه جنسی نیز می‌باشد. برای مثال نحوه تکامل چند همسری در میان مردان و زنان بسیار شبیه به روابط نامشروع مردان است و علاقه به این دو نوع رابطه همبستگی زیادی داشت (۸۰۱.~۷۳۸.=r) و با فاکتورهای جمعیت شناختی و ویژگی‌های شخصیتی نیز ارتباط داشت. از این رو اگرچه شرکت کنندگان درک خوبی از مساله چند همسری داشتند، اما همانطور که در تست‌های دانش نیز دیده شد، آنها این دو رابطه را به یک صورت می‌بینند، حتی با وجود اینکه یکی از روابط نیازمند تعهد دو یا چند (زن) و داشتن رابطه جنسی متعهدانه با طرف مقابل است. الگوهای مشابهی نیز برای چند همسری یافت شد، اگرچه شدت آنها ضعیف‌تر بود.

علاوه بر این موارد، تمایل به رابطه نامتعهدانه یکی از فاکتورهای پیش بینی کننده علاقه به چند همسری در هر دو تحقیق است. افرادی که در این مقیاس امتیاز بیشتری کسب کردند، پذیرش بیشتری نسبت به روابط غیرتک همسری داشتند البته به جز روابطی که دسترسی به رابطه جنسی در آنها بیشتر از روابط تک همسری نباشد (یعنی چندشوهری برای مردان و چندزنی برای زنان). به جز مقوله تمایل به رابطه غیرمتعهدانه، رقابت درون جنسیتی تنها متغیر شخصیتی ثابت دیگری است که علاقه به روابط غیرتک همسری را به طور مستقل پیش‌بینی می‌کند. این فاکتور پیش‌بینی‌کننده تنها برای مردان مثبت بود. اگرچه وضعیت رابطه مردان یک فاکتور پیش‌بینی‌کنندۀ منحصر به فرد برای علاقه به چند همسری در هر دو تحقیق محسوب می‌شد، اما تاثیرات آنها در جهتی مخالف بود. تحقیقاتی که در آینده انجام خواهند شد، باید متغیرهای زمینه‌ای (مواردی از قبیل طول رابطه، رضایت و تعهد) را نیز در نظر بگیرند تا با استفاده از آنها این ناسازگاری را توضیح داده و اثرات تعدیل کننده بالقوه را آزمایش کنند.

به طور کلی، ما شواهد کمی پیدا کردیم که نشان دهند از نظر شرکت کنندگانِ یک فرهنگ منع کننده چند همسری، روابط چند همسری مقوله متفاوتی از روابط غیرتک همسری دارند. به نظر می‌رسد شرکت کنندگان به نحوی به این مسائل نزدیک شدند تا امیال مربوط به تنوع جنسی خود را تحقق بخشند.

روابط باز در مقابل روابط بسته:

یافته‌ای که به صورت مکرر در مطالعات مختلف به دست آمده نشان می­دهد که مطلوبیت روابط پنهانی (صرف‌نظر از اینکه کدام یک از طرفین از افزایش رابطه جنسی سود می‌برد) بسیار کمتر از روابط باز و توافقی بود. منافع مربوط به تولیدمثل یا منافع مادی روابط پنهانی (از جمله رابطه نامشروع) هزینه قابل توجهی دارند، چنین روابطی می‌توانند احتمال آسیب به شهرت افراد را داشته باشند، ممکن است عزیزان و خویشاوندان چنین افرادی به آنها صدمه بزنند، و به دنبال این آسیب‌ها نیز فرد زمان و منابع خود را از دست دهد. چند همسری یک مساله لجستیک را ارائه می‌کند و ارتباطی با خیانت ندارد که احتمال گیر افتادن را افزایش دهد. حذف چنین موانعی با به رسمیت شناختن این نوع روابط و پذیرفتن برخی از این هزینه می‌توان جذابیت چنین روابطی را افزایش داد. با این حال از بین بردن چنین موانعی بر روی جنسیت‌ها تاثیر می‌گذارد: روابط بازی که تنوع رابطه جنسی را تسهیل می‌کنند سبب برانگیخته شدن بیشتر علاقه مردان خواهند شد.

نقاط قوت و محدودیت‌ها:

نقاط قوت این تحقیق شامل طراحی دو قسمتی آن است که ما را قادر ساخته تا یافته‌های اکتشافی خود را با توجه به اندازه نمونه‌ها ارائه کنیم. از منظر نظری، این تحقیق اولین مطالعه‌ای است که علاقه به چند همسری و ویژگی­ افرادی که چنین علاقه‌مندی‌هایی دارند را در بریتانیا بررسی کرده است. ماهیت این نمونه به نحوی است که تعیین تاثیرات آن را دشوار کرده است،  زیرا نتایج با توجه به پاسخ­­ شرکت‌کنندگانی به دست آمده‌اند که در جامعه‌ای با فرهنگ تک همسری بوده‌اند. شاید علایق مشابه نسبت به چند همسری و روابط نامشروع، نشان دهنده ناتوانایی شرکت‌کنندگان برای تفکیک این دو رابطه از هم باشد. زیرا از دیدگاه فردی با فرهنگ چند همسری می‌تواند این دو رابطه را از هم تفکیک کند. مسیر جالبی که این تحقیق می‌تواند در آینده دنبال کند، تکرار مطالعات صورت گرفته با مقایسه گروهی از زنان و مردانی از فرهنگی است که در آن چند همسری قانونی و پذیرفته شده است. با این کار می‌توان بررسی کرد که نتایج تغییری می‌کنند یا نه. یکی دیگر از محدودیت‌های این مقاله، در نظر نگرفتن روابطی است که در آن هر دو جنسیت بیش از یک شریک جنسی داشتند (مانند عشق چندنفره[11]) (بالزارینی و همکاران 2017)، درنظر گرفتن چنین روابطی می‌تواند نکات مثبتی برای مقایسه به همراه داشته باشد.

نتیجه‌گیری:

در نمونه بریتانیا، اقلیت قابل توجهی از شرکت‌کنندگان به روابط چند همسری علاقه نشان دادند. میزان علاقه مردان به ایده چند همسری بسیار بیشتر از زنان بود. در مقابل هر دو جنس (زن و مرد) سطح علاقه کمتری به چندشوهری داشتند. یک مطالعه تکمیلی، یافته‌های اولیه ما را تایید کرده که بر اساس آن ویژگی‌های فردی ارتباط بسیار کمی با علاقه به چند همسری داشتند. تمایل به رابطه غیرمتعهدانه تنها فاکتور پیش‌بینی ثابت برای علاقه به چند همسری است که علاقه به سایر انواع روابط ( همراه با دسترسی به رابطه جنسی با بیش از یک شریک) را نیز پیش‌بینی می‌کند.

تقدیر:

مایلیم از جردن بهنام[12]، ماریا الین گُدارد[13]، الیز هوپر[14]، سابرینا مولینز[15] و جوزف اوسمان[16] برای حمایت از انجام این تحقیق و کمک به جمع‌آوری داده‌ها تشکر کنم.

ضمیمه الف:

توضیح چند همسری برای شرکت‌کنندگان تحقیق اول

مایلیم در این بخش از پرسشنامه، نسبت به افکار و احساسات شما در رابطه با روابط بلند مدت آگاه شویم. افرادی که در روابط بلند مدت هستند نسبت به یکدیگر تعهد دارند.

بیشتر روابط بلند مدت بین دو نفر شکل می‌گیرند و در چنین روابطی هر دو طرف توافق می‌کنند که نسبت به یکدیگر متعهد باشند. به چنین روابطی “یک به یک” گفته می‌شود.

اگرچه در برخی از فرهنگ‌ها، روابط بلند مدت (از جمله ازدواج) می‌توان شامل بیش از دو فرد باشد. با توجه به هدفی که این تحقیق دنبال می‌کند، چنین روابطی را “یک به چند” می‌نامیم.

برای مثال یک مرد (یک) می‌تواند با چندین زن به صورت همزمان رابطه داشته باشد (یا با آنها ازدواج کند). زنانی که در چنین رابطه‌ای هستند (تعداد بسیار)، آن مرد را به عنوان شریک جنسی با سایر زنان به اشتراک می‌گذارند و از نظر رابطه جنسی و احساسی به او متعهد هستند. در عوض آن مرد نیز به گروه زنان خود متعهد است و با کسی خارج از آن گروه رابطه جنسی نخواهد داشت.

در مثال دیگری، یک زن (یک) می­تواند با چندین مرد به صورت همزمان رابطه داشته باشد (یا با آنها ازدواج کند). مردانی که در چنین رابطه‌ای (تعداد بسیار) هستند نیز، آن زن را به عنوان شریک جنسی با سایر مردان به اشتراک می‌گذارند و از نظر رابطه جنسی و احساسی به او متعهد هستند. در عوض آن زن نیز به گروه مردان خود متعهد است و با کسی خارج از آن گروه رابطه جنسی نخواهد داشت.

توجه به این نکته مهم است که افراد حاضر در روابط یک به چند از وجود یکدیگر آگاه هستند. هیچ فریبکاری‌ای وجود ندارد و همه از توافق خود راضی هستند. این نوع رابطه تنها مربوط به رابطه جنسی نیست. ممکن است آن یک نفر همه افراد حاضر در رابطه را دوست داشته باشد و به همه آنها اهمیت دهد. رابطه بین هر یک از این افراد کاملاً افلاطونی است.

در این تحقیق، ما می­خواهیم با افکار و احساسات شما در مورد روابط یک به چند آگاه شویم.

ضمیمه ب:

متن ویدیویی که مساله چند همسری را برای شرکت‌کنندگان تحقیق دوم توضیح می‌دهد.

اگرچه چند همسری در بسیاری از فرهنگ‌های غربی مرسوم نیست، اما در بسیاری از کشورهای غربی انجام می‌شود.

ما به عنوان افرادی با اطلاع از عدم پذیرش فرهنگی مقوله چند همسری، علاقه‌مندیم تا از دیدگاه شما در رابطه با این نوع روابط باخبر شویم. بنابراین اگر مذکر هستید، لطفا بگویید چه احساسی در مورد داشتن چندین زن دارید؟ اگر مونث هستید بفرمایید چه احساسی در مورد به اشتراک گذاشتن شوهر خود با چند زن دیگر دارید.

اگر طردار ازدواج نیستید نیز نظر خودتان را در رابطه با بودن در روابط متعهدانه چند همسری بلند مدت بیان کنید. رابطه متعهدانه بلندمدت به داشتن چندین دوست دختر (در صورتی که مذکر باشید) یا به اشتراک گذاشتن یک دوست پسر با دختران دیگر (اگر مونث هستید) گفته می‌شود.

روابط چند همسری قوانین مربوط به خود را دارند و تنها مختص “داشتن رابطه جنسی” یا “رابطه باز” نیستند. در یک رابطه چند همسری، مرد از نظر عاطفی و جنسی به تمامی اعضای گروه کوچک شریک‌های جنسی خود پایبند و متعهد است و خارج از آن گروه با فرد دیگری رابطه جنسی نخواهد داشت. زنانی که آن مرد را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند نیز از نظر رابطه جنسی و عاطفی به آن مرد وفادار هستند و تنها با او رابطه دارند. زنان و دوست‌دخترهای این مرد با یکدیگر رابطه جنسی ندارند، با این حال ممکن است دوستان صمیمی یکدیگر باشند.


واژه‌نامه

[1] Intrasexual competition

[2] multiple regression mode

[3] Shah

[4] Parental Investment Theory

[5] Trivers

[6] Al- Krenawi

[7] Graham

[8] Ben-Shimol-Jacobsen

[9] Marlowe

[10] Mulder

[11] Polyamory

[12] Jordan Behnam

[13] Maria Elaine Goddard

[14] Elise Hooper

[15] Sabrina Mullins

[16] Joseph Oseman


[1] Cheng, Tracy, & Henrich

[2] Buunk & Fisher

[3] Bonferroni corrected p-values


[1] Bonferroni

[2] زیرا تعداد مردان نمونه آماری ما کمتر از تعداد زنان بود، ما این تحلیل را به هنگام “توزین” سهم مردان نیز در نظر گرفتیم. اما این مورد الگوی نتایج ما را از لحاظ کیفی تغییر ندارد.


[1] Polygamous

[2] Polyandrous

[3] Interasexual competition

[4] Mate value

[5] Sociosexuality

[6] Himalayan

[7] Marquesan

[8] Starkweather & Hames

[9] White et al.

[10] Hill & Hurtado

[11] Marlowe

[12] sexual dimorphism

[13] Schacht & Kramer

[14] Mek, Kelly-Hanku, Bell, Wilson, &Vallely

[15] Goetz

[16] Pillsworth

[17] Buss

[18] Conroy-Beam

[19] Henrich

[20] Heine

[21] Norenzayan

[22] Thomas

[23] Moorad

[24] Promislow

[25] Smith

[26] Wade

[27] Arnocky

[28] Gwanfogbe

[29] Schumm

[30] Smith

[31] Furrow

[32] Snowball sampling

[33] Schönbrodt & Perugini

[34] Heterosexual

[35] SOI-R; Penke & Asendorpf

 [36]آلفای کرونباخ در این مقاله به مقادیر به دست آمده در این تحقیق اشاره دارد

[37] Co-wife

[38] Co-husband

[39] promiscuity

[40] monogamy

[41] Secret affairs

[42] Crossed comparisons

[43] standard demographics form

[44]  پاسخ­های “بله” و “مطمئن نیستم با یکدیگر مقدار را تشکیل می­دهند که مطابق با d=0.70 است.

منبع Polygamous Interest in a Monogamous Nation: The Role of Sex and Sociosexuality in Openness to Polygamy in a UK Sample
از طريق DR ANDREW THOMAS Lance Workman Steve Stewart Williams
1 نظر
  1. بهنام می گوید

    آقا پشم‍‌هایم!
    اینو بکوبونی توی صورت فمینیست‌ها و SJWها.
    خسته نباشی برادر واسه ترجمه همچین مقاله‌ای. ولی پرواضحه که یقه‌تو می‌چسبن.
    البت امیدوارم اینطور نشه.
    به هر حال دمت بسیار گرم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.