برای بسیاری از افراد، داشتن یک همسر (چه زن و چه شوهر) کافیست اما نتیجۀ یک تحقیق تازه نشان میدهد که اقلیتی قابل توجه در صورتی که چند همسری، شکل قانونی داشته باشد و مورد توافق قرار بگیرد، به آن تمایل دارند.
منظور از “مورد توافق” قرار گرفتن، در واقع رضایت طرفین است که در این مورد خاص، مشخصا منظور، جنسیت زن است؛ بدین مفهوم، این یک سوم افرادِ مورد تحقیق قرار گرفته، دو مانع اصلی خود را، قانون و همسرانشان میدانند.
نزدیک یک سوم از مردان (حدود 32%) نسبت به این موضوع که میتوانند بیش از یک همسر داشته باشند یا در یک رابطه طولانی با دوست دختر دیگری باشند، آمادگی دارند.
در این میان تنها 9% از زنان تمایل دارند که بخشی از چنین رابطهای باشند، هرچند که 11% از زنان در خصوص داشتن بیش از یک همسر یا داشتن یک دوست پسر برای طولانی مدت، ابراز تمایل نشان دادهاند که به این تقاضا، 9 درصد از مردان پاسخ مثبت دادهاند.
زمانی که در این تحقیق از مردان پرسیده شد که چه چیزی سد راهشان برای رسیدن به این خواسته ایستاده است، پاسخ آنها 2 فاکتور بود: قانون و نوعی عرف که در واقع همان تمایل نداشتن از جانب زنان است.
محققان دانشگاه سوانسی در جریان یک تحقیق از 393 زن و مرد دگرجنسگرا، آمارگیری کردند و پرسش اصلی این بود که از اینکه زندگیشان را با یک شریک دیگر به اشتراک گذاشتهاند چه حسی دارند.
نتایج دیگری که از این تحقیقات منتشر شده حکایت از آن دارد که افراد معمولا به رابطه چند معشوقگی در حالی راضی میشوند که خودشان آن را در اختیار داشته باشند نه اینکه شریک زندگی خودشان را دخیل کنند.
در همین ارتباط، دکتر اندرو توماس، از دست اندرکاران پژوهش فوق میگوید: اینکه افراد به چیزی علاقه دارند با آنکه واقعا آن چیز را میخواهند و دنبالش میروند یا خیر، تفاوت زیادی است.
او در ادامه میافزاید: گفتن اینکه میخواهم با 2 نفر ازدواج کنم یا با دو نفر یا بیشتر باشم، آسان است اما عمل به آن به این راحتیها نیست.
دکتر توماس در مقالهای که مرتبط با موضوع پژوهش بالا است، مقالهای منتشر کرده است که در ادامه به سبک و سیاق فاخته منتشر میشود.
بحث بر سر چند همسری همچنان ادامه دارد
به طور کلی و عمومی، روابط، از ازدواج گرفته تا رابطۀ دوستانه فوق صمیمی، رابطه باز و همچنین روابط کمتر صمیمانه -اما بر پایه نوعی احترام-، انواع مختلفی دارند. اخیراً، بحثی به شکل موج برای چند رابطه داشتن یا چند همسری در جهان غرب گسترش یافته است.
یک مدل از روابط که شناخته شده هم است، چند همسری است؛ نوعی از رابطه که یک فرد، چندین همسر دارد. رایجترین مدل چند همسری، مدلی است که یک مرد با چند زن ازدواج میکند که بر اساس دادههای فرهنگی، 85 درصد از فرهنگها آن را مجاز میدانند.
ترکیبی که غرب آن را نمیپسندد و رد میکند
اگر این عدد یعنی 85% را بسیار بزرگ و غیر قابل باور میدانید به این علت است که رسانهها، عمدتا در اختیار غرب هستند و غرب، با آنکه جمعیت زیادی را در خود جای داده اما از نظر تنوع فرهنگی، محدودیت دارد.
اما از آن طرف ماجرا چه خبر؟ زمانی که دربارۀ “چند شوهری” صحبت میکنیم، به فرهنگهای محدودتری برخورد میکنیم که آن را به رسمیت میشناسند و اجرا میکنند.
آنهایی هم که این فرهنگ را دارند عمدتا به علت ضرورت است. به طور مثال، شاید دربارۀ “تبت” و تبتیها شنیده باشید که چنین فرهنگی دارند. با این حال اصل موضوع این است که شرایط اقتصادی باعث میشد برادران، برای اجتناب از تقسیم دارایی های خانواده، همسری مشترک داشته باشند.
با این وجود، چندهمسری بخش بسیار مهمی از روابط انسانی است و برای کسانی که وارد این روابط میشوند، هزینه ها و منافعی را به همراه دارد.
در حالی که عموما در غرب شاهد تعدد زوجات نیستیم، شاید زود باشد که بگوییم علاقهای هم به آن وجود ندارد. با وجود تجربه چندهمسری در بیشتر فرهنگهای بشری و همه فرهنگهای غالبا نخستینِ شکارچی-جمع کننده، نمیتوان میل به آن را تماما رد کرد.
انسان امروزی، نسخۀ تکامل یافتۀ همان انسان نخستین است که قواعد و قوانین را در راستای محدود کردن خود در ازای امنیت یا خیال امنیت، پذیرفته است.
علاقه به چندهمسری در زمانۀ قوانین تک بعدی
بعد از همۀ این بازیهای تئوریک، این سوال پیش میآید که: اگرچه چند همسری در فرهنگ غربی، ممنوع است اما آیا مردم هم تمایلی به آن ندارند؟ اخیرا ما (دکتر اندرو توماس و همکاران او) سعی کردیم به این پرسش، با راه اندازی دو برنامۀ مطالعاتی در انگلستان پاسخ دهیم.
انگلستان! جایی که در آن چند همسری از قرن هفدهم به این سو ممنوع شده و برای خاطیان تا 7 سال زندان به همراه خواهد داشت.
ما از 393 فرد دگرجنسگرا (مرد و زن) پرسیدیم که اگر مشکلاتی نظیر قانون وجود نداشت و بحث رضایت طرفین هم حل شده بود، آیا مایل به داشتن رابطه طولانی مدت، چه چند زنی و چه چند شوهری بودید؟
ابتدا مردان مورد پرسش قرار گرفتند. به طور صریح از آنان پرسیده شد که آیا تمایل به داشتن بیش از یک زن (همسر) یا دوست دختر دارند؟
با توجه به اینکه صحبت از فرهنگ و عرف انگلیسی مطرح بود و با توجه به اینکه قانون هم به طور جدی در انگلستان با این موارد برخورد میکند، انتظار میرفت که پاسخها هم یک “نه” قاطع باشد.
با این حال، نتایج به دست آمده از پاسخها، جالب بودند.
نتایج نشان میداد که 35% افراد نسبت به داشتن رابطه چند همسری، موافق بودند؛ 19% به طور حتمی پاسخ “بله” دادند و 16% گفتند که خیلی مطمئن نیستند اما نه نگفتند.
همچنین 25 درصد به پرسش دربارۀ چند شوهری “آری” گفتند که از این میان 10 درصد “بله” قطعی و 15 درصد پاسخ دادند که خیلی مطمئن نیستند.
ماجرا برای هر دو جنس یکسان نیست!
ما در ارتباط با این موضوع چند تفاوت جالب هم به دست آوردیم. در خصوص مردان، تمایل بیش از دو برابر زنان در خصوص موضوع چند همسری (چند زنی) وجود داشت. اما این وضعیت برای مردان و حتی زنان در خصوص چند شوهری فرق میکرد. هر دو جنس علاقۀ بسیار کمی به این نوع رابطه نشان دادند.
یافتههای مشابه در نمونههای مختلف
به نظر شما نتایج بالا، تصادفی بودند؟
ما همین تحقیق را بر روی 735 فرد دیگر انجام دادیم و این بار تنها بر روی چند همسری (چند زنی) تمرکز کردیم. نتایج بسیار مشابه بودند. 38 درصد پاسخ تقریبا مثبت دادند که از این تعداد، 24% به طور قطعی “بله” گفتند و 14% گفتند مطمئن نیستند.
در این میان، مردان، 4 برابر نسبت به زنان اقبال بیشتری به این موضوع نشان دادند. هرچند که قبلا هم گفته شد که خواستههای زبانی و علایق، الزاما با عمل افراد میتواند یکسان نباشد. در نهایت این دادهها اثبات میکنند که اگرچه فشارهای فرهنگی (و البته قانونی) وجود دارند اما تمایل افراد نسبت به این موضوع هم نادیده گرفتنی نیست.
این پایان مقاله دکتر اندرو توماس و مطلبی است که با ترکیب خبر و تحلیل توسط فاخته منتشر شد. دکتر توماس در کنار این مطلب که در وبسایت روانشناسی امروز منتشر کرد، به یک فایل پژوهشی کامل اشاره کرده که مطلبی که در بالا خواندید، از این مقاله، خروجی گرفته است. فاخته با زحمت بسیار زیاد، در حال ترجمۀ این مقاله است و به زودی آن را منتشر خواهیم کرد.