شاید براى شما هم پیش آمده باشد که بخواهید در مورد موضوعى با یک شخص صحبت کنید و نظرتان را درباره آن موضوع بیان کنید ولى احساس کردید آن شخص با نظر شما مخالف است و یا نسبت به این موضوع حساسیت نشان میدهد.
این مسئله باعث ترس از صحبت کردن درباره آن موضوع یا موضوعات بحث برانگیز میشود. تحقیقات جدید نشان میدهند که شما میتوانید در ۵ مرحله به ترس از صحبت درمورد موضوعات بحث برانگیز غلبه کرده تا در نهایت بتوانید نظر مخالف خود را به راحتى و بدون آسیب زدن به ارتباط خود با آن شخص بیان کنید.
تصور کنید در وسط یک جشن یا دورهمى خانوادگى در حال صحبت کردن با یکى از افراد فامیل هستید و ناگهان بحث به سمت تفکرات شخصى و اصول فکرى شما میرود. شما میدانید اگر این بحث را ادامه بدهید و روى طرز فکر خودتان پافشارى کنید، طرف مقابل حس ناخوشایندى خواهد داشت چون با عقیده و سلیقه شما مخالف است. درنتیجه شما ترجیح مى دهید که صحبت را خاتمه دهید.
بخصوص اگر با این شخص نسبت خانوادگى نزدیکى نداشته باشید یا با او رودربایستى داشته باشید، نگران این مسئله خواهید بود که اگر حتى با او دوستانه و صمیمى هم درباره این موضوع بحث برانگیز صحبت کنید، ممکن است رابطهتان به خطر بیفتد.
نمونههاى زیادى مثل این مورد وجود دارد که افراد به خاطر ترس از آسیب زدن به روابط خود با دیگران، درباره موضوعات بحث برانگیز اصلا حرف نمیزنند. مثلا زمانى که به آرایشگاه میروید تا موهایتان را کوتاه کنید و آرایشگر بیمقدمه نظر خود را راجع به مدل موى شما میگوید، ممکن است شما با نظر او موافق نباشید اما ترجیح میدهید که بحث را عوض کنید.
یا مثلا یکى از همکاران شما به یکى از بحثهاى داغ در توییتر اشاره میکند که کاملا برخلاف نظر شخصى شماست ولى او آن توییت را براى خنده و سرگرم شدن بقیه میخواند درحالى که شما نمیتوانید حرفى راجع به آن بزنید. به خصوص اگر این همکار، رییس یا مقام ارشد شما در محل کار باشد و شما به خاطر ترس از به خطر افتادن امنیت شغلى خود یا حتى از دست دادن جایگاه و موقعیتتان، جرات مخالفت با نظر او را نخواهید داشت.
موضوعات بحث برانگیز و اختلاف نظر عادی است
اختلاف نظر بین افراد مسئلهاى عادى و اجتناب ناپذیر است. چیزى که اختلاف نظرها را سختتر و پیچیدهتر میکند، این است که نظر مخالف خود را در محیط یا شرایطى بیان کنید که در آنجا احساس راحتى نمیکنید.
مقالهاى که توسط جوناس کارمک از دانشگاه استاکتون در اینباره در ماه دسامبر ۲۰۱۹ منتشر شد نشان میدهد که شما هم ممکن است در حین گفتگو درباره خط مشیها و اصول فکرى خود با شخص یا اشخاصى دچار ترس یا اضطراب شوید. نویسنده این مقاله به این ترس و اضطراب، اصطلاحا PCA یا درک سیاست گفتگو میگوید.
مقاله دیگرى در همین زمینه در سال ۱۹۷۷ منتشر شد که درک مکالمه را به طور کلی تعریف میکرد. این مقاله اشاره میکند که وقتى مسئله گفتن نظرات اصولى و سیاستهاى شخصى در یک مکالمه مطرح میشود، شما شاید احساس کنید که درک مکالمه باید برمبناى تجربیات قبلى شما در مکالمه با آن شخص مثل مشاجرههاى قبلى، اختلاف نظرها یا بیاطلاعى نسبت به موضوع مورد بحث، غیرقابل پیشبینى بودن بحث و ترس از قضاوت شخص مقابل که واقعى یا طبق تصورات شماست، به وجود بیاید.
مسئله درک سیاست گفتگو (PCA) در فضاى مجازى یا رسانههاى اجتماعى شکل دیگرى به خودش مى گیرد. شما در شبکههاى اجتماعى به راحتى میتوانید از شخص یا اشخاصى که با اصول فکرى شما اختلاف دارند یا با شما مخالفت میکنند دوری نمایید یا اصلا آنها را دنبال نکنید.
ولى وقتى با کسى رو-در-رو صحبت میکنید، اوضاع خیلى سختتر و پیچیدهتر است و یافتن راه حلى براى پایان دادن به یک بحث حساس، گاهى اوقات از یک مسئله ریاضى هم سختتر میشود. به خصوص وقتی یک مدت زمان طولانى در کنار مخاطب خود مى نشینید، مثل زمان صرف ناهار یا نوشیدن چاى یا قهوه که راهى براى خاتمه بحث پیدا نمىشود.
حتى همان زمانى که در آرایشگاه با آرایشگر خود در حال بحث بر روى مدل موى مناسب هستید، به راحتى نمیتوانید از آن بحث فرار کنید و از طرفى هم نگران خراب شدن مدل موىتان هستید.
خوشبختانه جوناس کارمک راه حلهاى خوبى براى رهایى از چنین موقعیتهایى پیشنهاد مى کند. او معتقد است که اگر شما استراتژى مناسب و درستى براى برقرارى ارتباط و مکالمه با دیگران داشته باشید میتوانید به نتیجه مثبتى از بحث رسیده و هر دو نفر نهایتا به درک جدیدى از همدیگر برسید.
به طور مثال یکی از این نتایج مثبت درک جدید از موضوعات، بالاتر رفتن هرچه بیشتر سطح آگاهی است.
سطح دانایی و آگاهیتان را افزایش بدهید
مثلا اگر مخالفت یا عدم درک شما از گفتگو با شخص مقابل به خاطر عدم آگاهى یا دانش کم شما از موضوع مورد بحث است، میتوانید با بالا بردن اطلاعات خود به درک بیشترى از پیچیدگى آن موضوع برسید و درنتیجه درک بیشترى هم از سیاست گفتگوى دونفره پیدا کنید.
حتى اگر موضوع مورد بحث شما درباره تغییرات آب و هوایى یا مراقبت از سلامت که موضوعات تقریبا سادهاى هستند و تصور میکنید که به خوبى به این موضوعات اشراف دارید، داشتن اطلاعات بیشتر در این موارد، باعث میشود که پشتوانه محکمى براى نظرات شخصى خود داشته باشید یا به درک بیشترى از صحبتها و نظرات طرف مقابل برسید.
ریشه اختلاف نظر با سایر نظرات را پیدا کنید
یک راه دیگر براى درک سیاست گفتگو این است که سعى کنید ریشه اختلاف نظر بین خودتان و مخاطب یا مخاطبین گفتگو را پیدا کنید. جوناس کارمک اعتقاد دارد که فاکتورهاى اجتماعى، تاثیر قدرتمندى روى شکلگیرى نظرات شخصى افراد دارند. این فاکتورهاى اجتماعى شامل سطح تحصیلات و پیشینه فرهنگى افراد هستند که ایدئولوژیها و ارزشهاى اخلاقی آنها را شکل میدهند.
علاوه براین عوامل، افرادى که داراى نظراتی متفاوت از شما هستند، ممکن است رویدادها و اتفاقاتى را در زندگى خود تجربه کرده باشند که تجربه بیشترى از شما داشته و درنتیجه دید وسیعترى نسبت به موضوعی خاص داشته باشند.
مثلا وقتى با یکى از اعضاى فامیل در مورد بیمه سلامت صحبت میکنید و او بنا به تجربه شخصى خود در این زمینه، با بیمه کردن فرزندش مخالف است، ممکن است مخالفت او روى شیوه بحث کردن درباره این مسئله تاثیر بگذارد.
متاسفانه اگر شما این نکته هاى ریز و عوامل تاثیرگذار بر گفتگوها و مکالمات روزانه را در نظر نگیرید، ممکن است در ارتباط کلامى با دیگران دچار مشکل شوید. بخصوص اگر مهارت کافى در بحث با افراد را نداشته باشید ترجیح میدهید اصلا حرفى نزنید و سکوت کنید. جوناس کارمک به این استراتژى، اصطلاحا «مارپیچ سکوت» میگوید.
مارپیچ سکوت زمانى اتفاق میافتد که شما تصور میکنید نظرات، صحبت ها و یا سخنان شخصیتان با عموم نظرات یا نظر شخصى مخاطب گفتگو درباره یک موضوع خاص، موافق و همسو نیست و درنتیجه تصمیم میگیرید که نظرات خود را بیان نکنید و یا اصلا وارد گفتگو درباره آن موضوع نشوید.
شما در واقع خودتان را متقاعد میکنید که نمیتوانید درک درستى از سیاست مکالمه با شخصى که در کنار شما نشسته و فرضا با شما مخالف است، داشته باشید.
البته میتوانید براى رهایى از این تردید، سکوت خود را بشکنید و دل را به دریا بزنید. همانطور که نویسندهاى از دانشگاه استاکتون مى گوید: «صیقل دادن عقاید، احساسات و تفکرات، یک بخش طبیعى از ارتباطات انسانى و ایجاد رابطه است.»
هر کسى با داشتن مهارت ارتباط کلامى و برقرارى یک گفتگوى سازنده میتواند در هر موقعیت رسمى مثل محل کار و یا موقعیت غیر رسمى مثل ارتباط با دوستان یا مردم کوچه و بازار، درک بهترى از سیاست گفتگو داشته باشد و راههایى براى ایجاد یک پل ارتباطى با شخص مقابل پیدا کند.
موضوعات بحث برانگیز، الزاما منفی نیستند
بسیاری از این مسائل و موضوعات بحث برانگیز، الزاما منفی نیستند. این که بر سر یک موضوع خاصی، بحثی نیز صورت بگیرد و حالتی جنجالی داشته باشد نیز مباحثه صورت می گیرد. حالا همان بحث نیز می تواند از جمله موضوعات بحث برانگیز باشد.
به طور مثال، آزار و اذیت جنسی زنان در هندوستان، از موضوعات بحث برانگیزی است که نشان می دهد بر اساس یک تحقیق، هندوستان خطرناکترین کشور در سطح جهان برای زنان است.
موضوعات بحث برانگیز، نظریه مارپیچ و 5 روش برای برقراری گفتگوی سازنده
اکنون بر اساس مطالب گفته شده درباره درک سیاست گفتگو (PCA) و همچنین نظریه مارپیچ سکوت، ۵ روش به شما پیشنهاد میشود که کمک میکند تا راهى براى برقراى گفتگوى سازنده و خوشایند با دیگران پیدا کنید:
- این واقعیت را بپذیرید شما در حین مکالمه در حال کسب تجربه و به دست آوردن درکِ سیاست گفتگو هستید. وقتى آگاهانه بدانید که اضطراب شما دلیلى واقعى دارد، بهتر میتوانید ریشه اضطراب و ناراحتى خود را پیدا کنید.
- دیگران را قضاوت نکنید و فکر نکنید که شما میتوانید ذهن دیگران را بخوانید. بخصوص زمانى که با افراد جدیدى میخواهید گفتگو کنید. براى اینکه از مارپیچ سکوت خارج شوید سعى کنید به آرامى و با احتیاط موضع فکرى خود را بیان کنید و بعد منتظر بمانید تا ببینید مخاطب شما چه جوابى میدهد.
- با موضوع، به شکل شخصى برخورد کنید. اگر اختلاف نظر شما با مخاطبتان به اختلافات ایدئولوژیکى یا فرهنگى برمیگردد، از تجربیات شخصى خود براى بیان احساساتتان نسبت به موضوع استفاده کنید و به او نشان دهید که این نظرات، سلیقه شخصى شما هستند.
- شنونده باشید و یاد بگیرید. شاید شما نتوانید نظرات خود را تغییر دهید ولى مى توانید به نظرات دیگران گوش دهید و اگر حقیقتى در این میان وجود دارد که تا به حال از شما پوشیده بوده را یاد بگیرید.
- به تفاوت ارزش ها و اختلاف سلیقهها اجازه ندهید به رابطه شما آسیبى بزند. طورى وارد بحث شوید که به طرف مقابل خود نشان دهید که نیت بدى از بیان نظرات مخالف خود ندارید و نمى خواهید جو را مسموم کنید.
درپایان باید بگویم که اگرچه سیاست دوقطبى در حال حاضر یک مشکل اجتماعى همه گیر است ولى لزومى ندارد که به خاطر این مسئله، روابط خود را با دیگران دوقطبى کنید و در روابط خود یا بحثها، دو جبهه مخالف بگیرید و با هم مشاجره کنید.
شما نه تنها میتوانید در فضاى مه آلود اختلاف با دیگران به درستى صحبت کنید و نظرات خود را بیان کنید بلکه میتوانید بدون آسیب زدن به رابطه خود، گفتگویى سازنده با طرف مخالف داشته باشید.
در بخشی از این مطلب به موضوع گروههای کوچک و بزرگ اشاره کردیم و بخشی از آن نیز به شکل گذرا به موضوع دو قطبی شدن جوامع ناشی از اختلاف نظرها پرداخت. دوقطبیهای تیمهای ورزشی، خوانندگان و سلبریتیها، سیاسیون و… میتوانند آفات جدی یک جامعه باشند.
دو قطبیهای دیگر را شما نام ببرید و مثالی بزنید. مثلا دو قطبی “دختر باید – پسر باید”، “زن نباید – مرد نباید” و موارد این چنینی را بسیار در اینستاگرام میبینیم و میتوان مثالهایی در اینباره زد. چه چیزهای دیگری به این فهرست اضافه میشوند؟
این مطلب ترجمه و اقتباسی از یادداشت دکتر Susan Krauss Whitbourne، استاد بازنشسته علوم اعصاب دانشگاه ماساچوست است که وی در ۲۴ دسامبر ۲۰۱۹ منتشر کردند.