طرد شدن و یا جدایی از همسر یا عشق تازه به اندازه کافی سخت و طاقتفرسا است چه برسد به ناپدید شدن و غیب زدن ناگهانی از رابطه که میتواند ویرانگر باشد. وقتی عشقتان ناگهان غیبش میزند و دیگر پیدایش نمیشود، شما میمانید و دنیایی از سوالهای بیپاسخ. البته این اتفاق در روابط دوستی یا در دوران نامزدی هم ممکن است رخ بدهد ولی دردناکترین اتفاق زمانی است که همسر شما ناگهان غیبش بزند و بعد از سالها زندگی مشترک ناپدید شود.
این اتفاق مثل یک مرگ ناگهانی برای آن شخص و زندگی مشترک است. بدتر از همه اینکه بدون هیچ توضیحی و با یک پایان غیرمنتظره شما را ترک کند و با این کار، باعث شود که از هر رابطه عاشقانهای متنفر شوید و اعتمادتان به خودتان، عشق و دیگران از بین برود.

وقتی کسی را که دوستش دارید ناگهان بدون هیچ توضیحی میگذارد و میرود، شوک بزرگی به شما وارد میشود. حتی اگر تلاش کنید که جوابی از او بشنوید و او فقط این جمله را بگوید: «من دیگر هیچ حسی نسبت به این رابطه ندارم» باز هم نمیتوانید خودتان را قانع کنید و به این جدایی راضی شوید. بلکه همچنان میخواهید بدانید که چرا این اتفاق افتاده است.
تحقیقاتی که در سال 2020 در ایالات متحده آمریکا انجام شد، نشان میدهد که 13 تا 23 درصد آمریکاییها، تجربه چنین طرد شدگی را داشتهاند. این تحقیق، 626 نفر (303 مرد و 323 زن) را در میانگین سنی 18 تا 40 سال در بر میگیرد که به صورت پرسشنامۀ آنلاین انجام شد.
ما موجوداتی هستیم که مدام به دنبال اطلاعات می گردیم. مغز ما مدام درگیر چرایی اتفاقات است و به دنبال راه حل و پاسخی برای سوالهایمان میگردیم. همچنین علاقه داریم که در کنار دیگران بمانیم. تجربه طرد شدن یا جدایی برایمان تلخ و دردناک است. ما بعد از طرد شدن به هر دری میزنیم که دوباره به عشقمان وصل شویم درست مانند کودکی که به آغوش مادرش نیاز دارد و برای رسیدن به آن به شدت گریه و بیتابی میکند.

طرد شدن از یک رابطه باعث میشود که دچار عقدههای فکری و رفتار وسواسگونه شویم مثلا مدام خاطرات گذشته را مرور کنیم یا پروفایل آن شخص را در شبکههای اجتماعی مختلف چک کنیم که همین کار هم باعث به وجود آمدن سوالهای بیشتری در ذهنمان میشود و دردمان را بیشتر میکند.
غیب زدن ناگهانی از یک رابطه عاشقانه
در یک رابطه عاشقانه وقتی در اوایل رابطه یکی از طرفین یکهو ناپدید میشود و رابطه را ترک میکند، تحمل آن برای طرف دیگر به شدت سخت و دردناک میشود. چون شما هنوز شناخت خوبی از طرف مقابل خود ندارید و فعلا نگاهی ایدهآل گونه به رابطه عاشقانهتان دارید. وقتی او در همین اوایل رابطه ناگهان ناپدید میشود، امیدتان برای داشتن آیندهای روشن به یکباره پیش چشمتان از بین میرود.

معمولا بعد از اینکه رابطه به مرحله جلوتری میرود و از حالت ایدهآلگونه خود خارج میشود و وارد مرحله سخت آن میشود، زوجین معمولا با هم مشاجره و اختلافهای زیادی دارند. اگر این رابطه در همین مرحله به پایان برسد، هر دو طرف حداقل درک مشخصی از به هم خوردن این رابطه دارند و شاید موافق جدایی باشند.
وقتی زوجین بتوانند با گفتگو و مدارا اختلافهایشان را حل کنند و نیازهای همدیگر را برآورده کرده و درک درستی از ویژگیهای شخصیتی یکدیگر به دست بیاورند، وارد مرحله سازش واقعی میشوند؛ مرحلهای که بر پایه درک و پذیرش متقابل است.
هر دو طرف میپذیرند که نسبت به رابطه زناشویی خود متعهد باشند تا این رابطه پا برجا بماند. آنها باید به اندازه کافی عزت نفس و استقلال فردی داشته باشند تا بدون احساس حقارت یا کمبود، آن را به طرف مقابلشان هم انتقال دهند و بدون اینکه احساس بیارزشی کنند، آن را از او دریافت کنند.
ناپدید شدن در دوران آشنایی
در دوران آشنایی اولیه یا نامزدی، اعتماد زیادی نمیتوان به طرف مقابل داشت؛ دلیل این مسئله میتواند وابسته به عوامل مختلفی باشد. مثلا نحوه آشنایی با همدیگر (از طریق یک شبکه اجتماعی یا چت کردن)، سطح بلوغ فکری و ارزشهای اخلاقی او، طول مدت رابطه و میزان تماسهای رو در رو.

ابزارهای دیجیتالی و تکنولوژی احساس کمتری را به طرف مقابل منتقل میکنند. ولی اگر به جای ارتباطهای مجازی، در دنیای واقعی و یا از طریق دوستان مشترک با همدیگر آشنا شوید و با هم ملاقات رو در رو داشته باشید، انگیزه بیشتری برای رفتار درست و محترمانه با هم خواهید داشت. چون حداقل میدانید که دوستان شما از رابطه شما باخبر هستند و سعی میکنید آبروداری کنید.
ناپدید شدن در یک رابطه ممکن است با یک پیام یا تماس بدون پاسخ شروع شود. یا طرف مقابل در لابهلای جواب دادن به پیامها یا تماسها سکوتی طولانی داشته باشد تا اینکه به جایی برسد که دیگر هیچ جوابی ندهد.
در ادامه به 8 دلیل برای اینگونه رفتار که چرا یک فرد در وسط یک رابطه بدون حرف زدن یا بیان دلایل خود یکهو ناپدید میشود را برای شما بیان میکنیم:
- ترس: افرادی که نمیتوانند اختلافها یا دعواهایشان را مدیریت کنند از روبرو شدن با طرف مقابل ترس دارند. آنها به خوبی پیشبینی میکنند که انتقادها و حرفهایی علیهشان زده خواهد شد و به همین دلیل ترجیح میدهند که در یک گفتگوی از قبل باخته وارد نشوند. آنها برای خودشان استدلال میکنند که اگر اقرار کنند که دیگر نمیخواهند این رابطه را ادامه بدهند، احساسات شما را به بازی خواهند گرفت. ولی میدانند که وقتی بدون هیچ حرفی میگذارند و میروند، رفتار ظالمانهتری خواهند داشت.
- گریزان بودن: کسانی که در رابطه مثل روح ناپدید میشوند، احتمالا دچار مشکلات ارتباطی هستند و به همین دلیل نمیتوانند در یک رابطه بیش از حد به طرف مقابل خود نزدیک شوند. آنها از نظر عاطفی با مشکلاتی مواجه هستند که گریزان از ارتباط صمیمی و نزدیک میشوند. این مشکلات عاطفی غالبا ریشه در کودکی دارد که افراد را از رشد فکری و بلوغ عاطفی باز نگه داشته است.
- شرمندگی: فردی که عزت نفس پایینی دارد از شنیدن انتقاد دوری میکند و اگر کسی بخواهد او را بهتر بشناسد، دچار احساس شرمندگی و خجالت میشود. همچنین تصور میکند که به شما لطمه میزند و به همین دلیل احساس شرمندگی میکند. او به دلیل اینکه حد و مرزی برای خود ندارد، احساس مسئولیت بیشتری نسبت به احساسات و عواطف شما دارد، در صورتی که برعکس این مسئله باید برقرار باشد. در واقع، او باید مسئول رفتار و گفتار خودش باشد نه واکنشی که شما نسبت به رفتار او نشان میدهید. اگر این شخص بخواهد به رابطه پایان بدهد، میداند که شنیدن یک توضیح و جواب صادقانه حق واقعی شماست ولی چون نمیتواند مسئولیت این اتفاق تلخ را بپذیرد و لطمه زدن به احساس شما را تحمل کند، ترجیح میدهد بدون هیچ حرفی رابطه را ترک کند. او در واقع از واکنش شما میترسد و به همین دلیل با چنین رفتاری غم و اندوه شما را بیشتر میکند.
- سرش شلوغ است: وقتی تنها مخاطب برای فرد مقابل نیستید و با دانستن این مطلب با این شخص ارتباط برقرار میکنید، او احتمال این رابطه را خیلی جدی نمیگیرد. احتمالا وقتی مشغول ارتباط یا آشنایی با افراد دیگری است، پیامهای شما را نادیده میگیرد یا کلا فراموش میکند که جوابتان را بدهد. آشنایی شما ممکن است به تازگی شکل گرفته باشد یا زمان کافی برای جدی شدن نداشته باشد. این شخص بعد از مدتی، وقتی متوجه این اتفاق میشود آنقدر خجالت زده است که دیگر رغبتی برای جواب دادن به پیامهایتان ندارد و با خودش این طور استدلال میکند که لابد این آشنایی از همان اول برای شما هم جدی نبوده است.
- بازی کردن: برخی از افراد خودشیفته هستند و فقط برای ارضای غرور یا نیازهای جنسی خود به دنبال روابط عاشقانه هستند. چنین فردی علاقهای به پذیرش تعهد در رابطه ندارد و به احساسات شما اهمیتی نمیدهد ولی تظاهر میکند که از آزار دادن شما ناراحت می شود. او برای بازی کردن به چنین رابطهای وارد میشود و این رابطه برایش مثل یک بازی میماند. او اصلا از نظر عاطفی درگیر این ارتباط نمیشود و به محض اینکه دیگر علاقهای به ادامه این ارتباط ندارد، کاملا بی احساس و سنگدل میشود و رابطه را ترک میکند. به خصوص اگر نیازها یا توقعاتی از سمت شما دریافت کند.
- افسردگی یا شکست: بعضی افراد میتوانند افسردگی خود را مدتی پنهان کنند. فردی که یکهو غیبش میزند ممکن است آنقدر افسرده باشد که دیگر نتواند به رابطه خود ادامه بدهد و از طرفی نمیخواهد واقعیتهای زندگیاش را هم فاش کند. شاید اتفاقهای دیگری در زندگیاش رخ بدهد که شما درمورد آنها اطلاعی نداشته باشید. مثلا شغلش را از دست داده باشد یا یک مشکل و بیماری برای خودش یا اعضای خانوادهاش پیش آمده باشد.
- در جست و جوی امنیت: اگر شما در گذشته سابقه خشونت داشته باشید، آدم خشنی در حال حاضر باشید یا بد زبان و بد دهن باشید، کسی که با شما در یک رابطه است احتمالا به خاطر مراقبت از خودش از شما دور میشود و ممکن است ناگهان غیبش بزند.
- تعیین حد و حدود: اگر با حرفها یا رفتارتان باعث آزار طرف رابطهتان شده باشید و با فرستادن پیام یا زنگ زدن به او ناراحتش کرده باشید، به خصوص اگر او از شما خواسته باشد که چنین کاری را انجام ندهید، در این صورت سکوت او و ترک کردنش تنها یک پیام دارد و آن هم اینکه شما حدود او را رعایت نکردهاید و به محدودیتهایش احترام نگذاشتهاید. احتمالا شما به سبکی از دلبستگی اضطرابگونه تمایل دارید که مجذوب افرادی گریزان از روابط عاشقانه میشوید.
وقتی عشقتان غیبش زد چه باید بکنید؟

اصلیترین و مهمترین نکتهای که باید در بیشتر جداییها درک کنید این است که چنین رفتاری، یعنی غیب زدن بیشتر روی شخصی که ناگهان غیبش میزند انعکاس پیدا میکند نه شخص شما! زمان آن است که بیخیال این رابطه شوید. در اینجا کارهایی را که در صورت غیب شدن طرف مقابلتان باید انجام بدهید یا ندهید را برایتان توضیح میدهیم.
با واقعیت روبرو شوید
وقتی طرف مقابل به هر دلیلی تصمیم به رفتن میگیرد، پذیرفتن این مسئله مهمتر از دانستن دلیل و چرایی آن است. این شخص غیب زده با رفتن ناگهانیاش نشان میدهد که هیچگونه احترامی برای شما و احساساتتان قائل نیست و دارای کمبود مهارتهای ارتباطی و توانایی حل مسئله است و نمیتواند این رابطه را حفظ کند.

برای لحظهای احساساتتان را کنار بگذارید و با خودتان رک و راست فکر کنید که آیا واقعا چنین رابطهای را با چنین شخصی میخواهید؟
احساساتتان را بیرون بریزید
بپذیرید که نمیتوانید انگیزههایی را که در فکر شخص غیبزده میچرخد، درک کنید. افکار منفی را کنار بگذارید و به خودتان اجازه بدهید که احساسات درونیتان مثل غم و خشم را بیرون بریزید بدون اینکه احساس خجالت یا شرمندگی کنید. به خودتان زمانی برای گذراندن غم و اندوه ناشی از این جدایی بدهید. سعی کنید تمام عشق و علاقهای را که از او انتظار داشتید، خودتان به قلب و روحتان هدیه بدهید.

خودتان را سرزنش نکنید
به شکل درستی با این طردشدگی ارتباط برقرار کنید. طرد شدن ممکن است حس بسیار دردناکی با خود به همراه بیاورد ولی لزومی ندارد تمام درد و رنج آن را به دوش بکشید. خودتان را به خاطر اشتباه کس دیگری متهم نکنید و به رفتار بد او اجازه ندهید که عزت نفس شما را از بین ببرد. حتی اگر این غیبزده چنین باوری داشته باشد که شما کسی نبودید که به دنبالش میگشت، به این معنی نیست که برای دیگران هم خواستنی و جذاب نباشید.
شما نمیتوانید به زور کسی را مجبور کنید که عاشقتان باشد. شاید فقط وصله تن او نیستید و نمیتوانید با او تفاهم داشته باشید. او هم آخرین نفر در دنیا و آخرین امید برای عاشق شدن نیست!
هیچ تماسی برقرار نکنید
اگر این جدایی آنقدر شما را بیقرار کند که بخواهید با او تماس بگیرید یا پیامی برایش بفرستید تا از دلیل غیب زدنش باخبر شوید، به این مسئله فکر کنید که این مکالمه واقعا چطور پیش خواهد رفت، چه حسی خواهید داشت و آیا او جواب درستی به شما میدهد و حقیقت را میگوید؟

در اغلب مواقع، فردی که یکهو غیب میزند و به یک رابطه عاشقانه یا آشنایی پایان میدهد هرگز دلیل رفتن خود را صادقانه با شما در میان نمیگذارد و یا حتی نمیتواند به خوبی درباره آن حرف بزند چون ممکن است بنا به یک سری احساسات درونی و لحظهای تصمیم به جدایی گرفته باشد.
مردها معمولا بیشتر از زنها دست به چنین کاری میزنند چون بیشتر اهل فکر و تحلیل کردن هستند. علاوه بر این، اگر باز هم بخواهید این ماجرا را کش بدهید، احتمالا یک بار دیگر طرد میشوید. آیا برایتان دردناک نیست که این تجربه را دوباره تکرار کنید؟
کارشناسان توصیه میکنند برای اینکه زودتر حالتان خوب شود و این تجربه تلخ را فراموش کنید، بهتر است هیچ تماسی بعد از این جدایی و شکست با فرد غیبزده نداشته باشید حتی در شبکههای اجتماعی.
اگر باز هم نمیتوانید بیخیالش شوید و تا با او دوباره حرف نزنید، امکان آرام شدن ندارید، پس با او حرف بزنید ولی سعی کنید جلوی خودتان را بگیرید و از او نخواهید که برگردد. چون احتمالا بعدا از این درخواست خود پشیمان خواهید شد. در عوض با او درباره رفتار زشتش صحبت کنید که باعث رنجش و ناراحتی شما شده است. به عبارت دیگر جوری با او رفتار کنید که این بار شما دارید طردش میکنید. بعد بگذارید و بروید.
حواستان باشد اگر هنوز آسیب پذیر و غمگین هستید، تماس دوباره با او ممکن است غم و اندوهتان را طولانیتر کند. اگر به اندازه کافی قوی نباشید این تماس یا دیدار دوباره هیچ کمکی به قبول کردن این جدایی نمیکند. همچنین یادتان باشد که خشم و عصبانیت، همیشه معنی قدرت نمیدهد، بلکه ممکن است مرحلهای از این غم باشد که طولانیتر شده است.
گوشه گیر نشوید
به زندگی برگردید و با دوستانتان برنامهای برای انجام فعالیتهای مختلف بچینید. شاید نیاز داشته باشید که مدتی از ایجاد رابطه با جنس مخالف دوری کنید ولی نباید معاشرت خود را با دوستانتان قطع کنید. کارهای مورد علاقهای که از انجام آنها لذت میبرید را انجام بدهید. اجازه ندهید افسردگی بر شما غلبه کند. البته افسردگی با گریه کردن و غصه خوردن فرق دارد.
دلیل ناگهانی ترک کردن دوست پسرم چیست؟
همانطور که گفته شد، عوامل زیادی در این موضوع دخیل هستند. از جمله این موارد میشود به ترس، کمبود عزت نفس، بیماری، خودشیفتگی یا شرمندگی اشاره کرد.
چرا رابطۀ دوستیمان به یک باره قطع شد و از بین رفت؟
قطع شدن، جدایی، رفتن و مواردی از این دست چیز جدیدی نیست. اگر شما هم این تجربه را داشتید، بدانید که تنها نیستید و این یک پدیدۀ عمومی است. دلایل آن میتواند چیزهای متفاوتی باشد که در مقاله به آن اشاره شد. اما خبر خوب اینکه شما میتوانید خودتان را بازسازی کنید.
در این مطلب به علل مختلف کات شدنها در روابط اشاره شد. ما این مطلب را با استفاده از استانداردهای علمی تالیف، ترجمه و بازسازی کردیم. نباید فراموش کرد که علم روابط و شناختن انسان در تمام ابعاد آن، هنوز به وجود نیامده است. با این حال دانستن بسیاری از مواردی که گفته شد، میتواند شما را نسبت به فرد طرف مقابلتان آگاهتر کند. ما تلاش میکنیم تا آنچه که در غرب و شرق، اثبات شده است را در اختیار مخاطبانمان بگذاریم. با این حال اگر تصور کردید که حالتان آنچنان از این نوع جداییها بد است که نمیتوانید تحمل کنید، حتما از یک روانشناس کمک بگیرید.
در نظر داشته باشید که هر مشاوری نمیتواند، مساله شما را به خوبی درک کند و برای آن راهکار ارائه دهد. حتما پیش از برداشتن تلفن و تماس گرفتن، از راهکارهای پیدا کردنِ مشاور مناسب خودتان، آگاهی پیدا کنید.