شیوۀ کاربردیِ من برای تکلیف خانگی بهمنظور رشدِ شخصی اینجاست. این شیوه نهتنها برای روانشناسان، مشاوران و مربیها بسیار ارزشمند است، بلکه به هر آدم عادی کمک میکند تا شخصیت بهتری برای خود بسازد.
مطلبی که در ادامه میخوانید با عنوان اصلی Adult Homework for Personal Growth در وبسایت Psychology Today توسط دکتر Marty Nemko و در 31 ژانویه 2020 منتشر شد. فاخته این مطلب را سال قبل ترجمه کرده بود؛ اما به دلیل ویراستارینشدن، آن را در شهریور 1402 ویراستاری و منتشر کرد. ویراستاری این مطلب توسط شاهین غمگسار انجام شده است.
کدام تکلیف؟
من معمولا در دقایق پایانی جلسۀ مشاورهام، از مراجعان میخواهم تا خلاصهای از مطالبی را که از جلسه در خاطرشان مانده است، بیان کنند. این کار باعث میشود آنها به تمام مطالبی که از ابتدای جلسه شنیده و یاد گرفتهاند، دقت کنند، نه فقط مطالبی که انتهای جلسه گفته شده.
پاسخ مراجعهکننده به من، مقدمۀ سوال بعدی من از اوست: «پس تکلیفی سراغ داری که مشتاقانه بخواهی در خانه انجام بدهی؟» من تا جایی که امکان داشته باشد به پیشنهادهای او جواب مثبت میدهم، چون تکالیفی که شخص به خود محول میکند مزایای زیادی دارد: از جمله تاثیر بر خود، اشتیاق و همچنین مدتزمانی که در اختیار دارد. تایید و پذیرشِ من، باعث قویتر کردن ارادۀ مراجعهکننده میشود. به این معنی که گاهی اوقات از او میپرسم: «آیا فکر میکنی این کار عاقلانهتر است یا آن کار (ایدۀ خودم را میگویم)؟» اگر او آمادۀ پذیرش ایده و نظر من نباشد، من هم نظر او را نمیپذیرم. یا اگر نظر درست و مفیدی داشته باشد، احتمالا از او چنین سوالی میپرسم: «فکر میکنی علت اینکه این فعالیت یا تکلیف را در خانه انتخاب کردهای، چیست؟»
چند مثال از تکالیف خانگی
- حداقل تا پایان امروز، هر بار که در حال نوشیدن چیزی هستید، به خود یادآوری کنید میخواهید چه رفتاری را در خودتان در طول این هفته تغییر دهید و آن را با صدای بلند به خودتان بگویید.
- تا انتهای روز، فهرستی از جستوجوهایی را که در ارتباط با شغل مدنظرتان انجام دادهاید، تهیه کنید.
- در گوگل بهدنبال مقالههایی دربارۀ نحوۀ سخنرانی در جمع بگردید. سعی کنید از این مقالهها چیزهایی یاد بگیرید و حداقل سه ترفند از میانشان برای تمرین کردن انتخاب کنید.
- در ساعات باقیماندۀ امروز، بکوشید افکاری را که از ذهنتان میگذرد، یادداشت کنید. بهخصوص در لحظهای که باید کار خاصی انجام دهید، ولی در برابر این کار مقاومت میکنید.
- بین این جلسه و جلسۀ بعد فقط یکچیز را تمرین کنید: قاطعیت. کارنامهای از تمام موفقیتها و شکستهایتان، بههمراهِ دلایل آنها تهیه کنید.
- سه نفر از کارفرماهای دلخواهتان را پیدا کنید و نامهای پیشنوش برای هر یک بنویسید و از آنها درخواست مصاحبه کنید. متن نامه را در جلسۀ بعدی همراه داشته باشید.
- وقتی به غذاخوری میروید، از بین فهرست غذاها، کمکالریترین غذایی را که دلخواهتان است، انتخاب کنید.
- اگر دوستی دارید و میخواهید رابطۀ خود را با او بههم بزنید، حرفهایتان را در نامهای چرکنویسگونه بنویسید. متن آن را با خودتان تمرین کنید و بعد برایش ارسال کنید. یا شاید بتوانیم با هم در جلسۀ بعد آن را تمرین کنیم و اصلاح کنیم.
نزدیک شدن به موفقیت با تکالیف خانگی
گاهی اوقات، مراجعهکننده نیاز به پشتگرمیِ اولیه دارد تا تکلیف خانگی را بهخوبی انجام دهد. مثلا اگر او بخواهد پنج نفر را نشان کند که قدرت استخدام او را در شغل دلخواهش داشته باشند، من از او میپرسم: «آیا خودت بهتنهایی میتوانی تمام این پنج نفر را پیدا کنی یا اولین نفر را به کمک همدیگر پیدا کنیم و بعد، چهار نفر دیگر را بهعنوان تمرین در خانه خودت مشخص کنی؟»
یا بهعنوان مثال دیگر، فرض کنیم مراجعهکننده میخواهد از طریق برقراری ارتباط با برخی از دوستانش به شغلی برسد، ولی احساس من این است که ترفند او برای این ارتباط ضعیف است. درنتیجه از او میپرسم: «چطور میتوانی با دوستت حرف بزنی تا او را قانع کنی تو را جذب کند؟» ممکن است ما با یکدیگر آنقدر این نقش بازی کردن را ادامه دهیم تا او روش درست را یاد بگیرد. همچنین، ما تمام جلسهها را ضبط میکنیم تا او در خانه هم بتواند دوباره به حرفها و نقشها گوش کند و آنها را با خودش تمرین کند.
ما به بعضی از مراجعهکنندگان بهخصوص کسانی که تنبلی میکنند و تکالیف را عقب میاندازند، کمک میکنیم برنامهای زمانبندیشده و مرتب داشته باشند. در اینگونه موارد احتمالا میپرسم: «آیا این برنامۀ زمانبندی کمک کرد تا در زمانهای منظم، در هر روز یا هفته، با جدیت به تکالیف خود برسی و آنها را همانند ملاقات با پزشک جدی بگیری؟»
اگر بعد از همۀ اینها، باز هم از مراجعهکنندۀ خود اطمینان نداشته باشم که تکالیف خانگی را انجام میدهد، گاهی میپرسم: «اگر من برای تعطیلات راهیِ وگاس شوم، میتوانم قرص و محکم شرط ببندم که تکالیف را بیکموکاست انجام میدهی، یا فقط یک ذرهاش را انجام میدهی، یا باید علیه تو شرط ببندم که اصلاً تکالیف را انجام نخواهی داد؟» مگر آنکه مراجعهکننده پاسخ دهد «شرط قرص و محکم»، که در آنصورت من باید بپرسم: «چه چیزی میتواند این شرط سفتومحکم را تغییر دهد؟» گاهی اوقات این تغییر میتواند تغییر دادن تمامِ تکلیف باشد، گاهی هم یادآوری از پاداشی که از انجام تکلیف بهدست میآورد یا در مواقعی هم این تغییر میتواند مشکل عمیقتری باشد که نیاز باشد در جلسه بعدی بررسی شود.
در پایان، گاهی اوقات از مراجعهکنندۀ خود میپرسم: «اگر همۀ اینها به تو کمک کرد، ممکن است هر شب قبل از خواب نمرهای به خودت برای انجام تکالیف روزانه بدهی و نتیجهای را که از آنها میگیری برای من ایمیل کنی؟»
جلسه بعد
اگر مراجعهکننده در جلسه بعد گزارش کند تمام تکالیف خود را در منزل بهطور کامل انجام داده است، پاسخ من طبیعتاً اینگونه است: «معرکه است. آیا میخواهی دربارۀ کارهایی که در این مدت انجام دادی حرف بزنی، یا آنها را به من نشان بدهی تا بتوانم با نظرات خود کمکی کنم؟»
اگر مراجعهکننده تکالیف خود را انجام ندهد، به روشی غیر از روش خانممعلمها، اینطور پاسخ میدهم: «خب دلایل زیادی هست تا به تکالیفت نرسده باشی: مثلا خیلی سرت شلوغ بوده. یا تکالیف بیش از حد سخت بوده، یا تصورت بر این بوده که این تمرینها و تکلیفها فایدهای ندارند. یا هر علت دیگری ممکن است تو را از انجام تکلیف بازدارد. داستانِ خودت چه بوده است؟»
دکتر مارتی نمکو، متولد 30 ژوئن 1970 در نیویورک است. مادر مارتی ادعا میکند که او میتوانست در 3 سالگی روزنامه نیویورکتایمز را بخواند و درک مطلب او در کلاس اول در سطح کلاس دوازدهم بود. فارغ از اینکه این ادعای اغراقآمیز یک مادر یهودی است یا نشانهای از آینده یک فرد، به هر صورت او امروز، یکی از متخصصان کمابیش شناخته شده در حوزه مشاوره شغلی و تحصیلی بهحساب میآید.