آیا زندانی گذشته خود هستید؟

ما یا زندانی گذشته خود می شویم و یا از آن یاد می گیریم؛ بستگی دارد چطور آن را ببینیم. بسیاری از ما روی مشکلات‌مان متوقف می‌شویم و در حلقه افکارمان گیر می‌افتیم که این اتفاق باعث می‌شود دچار افسردگی شویم.

البته، درگیر گذشته بودن همیشه هم بد نیست. ما اگر بتوانیم آگاهانه و هوشیارانه به گذشته خود نگاه کنیم، می‌توانیم آن دسته از رفتارها و عادت‌هایمان را که دیگر مفید نیستند به خوبی بشناسیم. در نتیجه می‌توانیم درس‌هایی که از گذشته یاد گرفتیم را در زندگی خود به کار ببریم و راه‌های جدیدی برای داشتن آینده‌ای بهتر بسازیم.

درگیر گذشته بودن همیشه هم بد نیست. ما اگر بتوانیم آگاهانه و هوشیارانه به گذشته خود نگاه کنیم، می‌توانیم آن دسته از رفتارها و عادت‌هایمان را که دیگر مفید نیستند به خوبی بشناسیم.

منعکس کردن گذشته در حال، برخلاف غرق شدن در افکاری عمیق، باعث می‌شود دید تیزبینانه تری به زندگی داشته باشیم و بتوانیم گذشته را به شکل درست و واقعی ببینیم و همچنین نگاه روشن و شفافی نسبت به زمان حال داشته باشیم.

در هر صورت ما نمی‌خواهیم در گذشته خود درجا بزنیم. اما چطور می‌توانیم به جای اینکه زندانی دیروز خود باشیم، به فرصت‌هایی توجه کنیم که بر سر راه ما قرار می‌دهند؟

نظر دانشمندان در خصوص رفتارهای ما و ارتباط آنها با گذشته

دانشمندان سالها بر این باور بودند که رفتارهای ما تحت سلطه اتفاقات و فعالیت‌هایی است که ریشه در دیروز ما دارد. درست است که عادت‌ها و انگیزه‌ها، نقش مهمی در زندگی ما دارند ولی فقط بخشی از واقعیت را به خود اختصاص می‌دهند. اینکه ما چطور از اتفاقات درس می‌گیریم و چه چیزی به ما انگیزه می‌دهد، نکته مهم تری است.

یکی از روانشناسان دانشگاه پنسیلوانیا به نام مارتین سلیگمن و همکاران او در مقاله‌ای به همین موضوع اشاره می‌کنند: «وقتی ما تحت کنترل گذشته خود باشیم مثل این است که زندگی‌مان را در داخل یک چارچوب قرار دهیم و انگار می‌خواهیم درباره آن نظریه پردازی کنیم.»

در عوض، سلیگمن چهارچوب تضمین کننده جدیدی به نام نظریه چشم انداز را معرفی می‌کند که ما را از چنگال گذشته رها کرده و امید به آینده درخشان‌تر می‌دهد.

نظریه چشم انداز چیست؟

سلیگمن در وبسایت خود، چشم انداز را به طور خلاصه اینگونه تعریف می کند: «چشم انداز ارزیابی و نشان دادن فرصت های احتمالی آینده در ذهن است. مانند برنامه ریزی برای آینده، پیش بینی و رویاپردازی. این توانایی در اصل درک و شعور، احساس و انگیزه انسان را شکل می‌دهد و در عین حال، نیاز به تحقیقات و مطالعات زیادی دارد.»

مطلبی که خواندید، ترجمه‌ای بود از بخشی از مقاله‌ای به نوشتۀ Suzie Pileggi Pawelski و دکتر James Pawelski که هر 2 نفر در حوزۀ تندرستی به مطالعه و تدریس مشغول هستند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.