اگرچه فضاى اینترنت پر از سایتهاى معتبر پزشکى و سلامت است که مطالب مفیدى در مورد آموزش مسائل جنسی به کودکان را آموزش میدهند، ولى کودکان و نوجوانان قادر به تشخیص سایتهاى معتبر از غیرمعتبر نیستند.
مسائل جنسی یکى از چالش برانگیزترین کنجکاویهاى پنهان کودکان و نوجوانان است. اگر آنها به ابزارهاى آموزشى مناسب و باکیفیت دسترسی نداشته باشند قطعا به دنبال منبع دیگرى براى پیدا کردن پاسخ سوالهاى خود میروند. یکى از راحت ترین و در دسترسترین منابع، گوگل است.
در این ویدیو، 4 فاکتور برای آن که بدانید آیا فرد مناسبی برای آموزش مسائل جنسی به کودکان هستید یا خیر را ببینید.
گوگل پر از سایتها و مطالب آموزشى است که با چند کلیک به راحتى در دسترس همه قرار میگیرد ولى مشکل استفاده از گوگل به عنوان یک منبع آموزشى این است که در بیشتر موارد، جستجوى مطالب مربوط به مسائل جنسی به طور مستقیم به سایتهاى پورنوگرافى (فیلمهاى مستهجن جنسی) ختم میشود.
اگرچه فضاى اینترنت پر از سایتهاى معتبر پزشکى و سلامت است که مطالب مفیدى در مورد آموزش مسائل جنسى به کودکان را آموزش میدهند، ولى کودکان و نوجوانان قادر به تشخیص سایتهاى معتبر از غیرمعتبر نیستند.
دسترسى نوجوانان به منابع نامناسب اینترنتى، تاثیر زیادى در تصورات آنها و همچنین نوع رفتار آنها با شریک جنسیشان در دنیاى واقعى دارد.
تحقیقى در همین زمینه در سال ۲۰۱۰ انجام شده که نشان میدهد هر چقدر نوجوانان بیشتر در معرض دسترسى به سایتها و فیلمهاى پورن باشند، احتمال اینکه این فیلمها و مطالب تجارى را به عنوان تصورى واقعى از مسائل جنسى باور کنند، بیشتر است.
بسیارى از جوانها هم براى پیدا کردن جواب سوالهاى محرمانۀ جنسى خود به اینترنت اعتماد میکنند و بیشتر اطلاعات جنسى خود را از طریق مطالب موجود در سایتهاى مختلف به دست میآورند.
طبق مطالعهاى که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، از تعداد ۱۵۰۰ نوجوان و جوان بین سنین ۱۳ تا ۲۴ سال دربارۀ استفاده آنها از تکنولوژى براى یادگیرى مسائل جنسى نظرخواهى شد و پاسخ این افراد از نظر آمارى به این شکل است:
- ۲۱ درصد از این نوجوانان و جوانان پاسخ دادند که پیدا کردن اطلاعات از طریق گوگل یا هر موتور جستجوى دیگر تنها راه موثر براى یادگیرى مسائل جنسى، ارتباط جنسى و سلامت دستگاه تناسلى است.
- ۳۰ درصد از آنها پاسخ دادند که جستجوى مطالب در گوگل از مشورت با یک دکتر یا پرستار بهتر است.
- ۱۴ درصد از این افراد معتقد بودند که مطالب آموزشى موجود در فضاى اینترنت از کلاسهاى آموزشى هم مفیدتر است.
- ۳ درصد از این نوجوانان و جوانان هم پاسخ دادند که به مطالب اینترنتى بیشتر از آموزشهاى بهداشت و سلامت در مدرسه اعتماد دارند.
البته در این میان، منابع و سایتهاى معتبرى هم در فضاى اینترنت وجود دارند که اطلاعات معتبر پزشکى و بهداشتى در حوزۀ مسائل جنسى را در اختیار کاربران خود قرار میدهند.
اما مدتى قبل، یک فکت شیت توسط یک موسسۀ خصوصى به نام گاتمچر که متعهد به سیاستهاى حوزۀ سلامت جنسى است منتشر شد که نشان میداد در بین همین سایتهاى معتبر هم ممکن است مطالب نامناسبى در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گیرد.
این موسسه، مطالعهاى درباره محتواى نامناسب سایتهاى معتبر انجام داده است و تعداد ۱۷۷ سایت حاوى مطالب مربوط به بهداشت و سلامت جنسى که در دسترس نوجوانان هستند را بررسى کرده است.
نتایج به دست آمده نشان میدهد که ۴۶ درصد این سایتها داراى مطالب نادرست راههاى جلوگیرى از باردارى و ۳۵ درصد از آنها هم حاوى مطالب نامناسب درباره سقط جنین هستند.
در نتیجه لارا لیندبرگ یکى از دانشمندان محقق موسسه گاتمچر به همراه یک کارشناس مسائل حوزۀ سلامت، اعلام کردند که اینترنت منبع قابل قبولى براى آموزش مطالب جنسى به کودکان و نوجوانان نیست و تضمینى وجود ندارد که افراد با سنین کم بتوانند به اطلاعات کاملا درست و مناسب دسترسى داشته باشند.
لارا لیندبرگ مى گوید: «شما نمى توانید توقع داشته باشید که مردم فقط با جستجو در گوگل به دنبال حفظ سلامتى خود باشند. ما باید به فکر تامین منابع اطلاعاتى و آموزشى بهترى براى نوجوانان و جوانان باشیم.»
اهمیت آموزش مسائل جنسی به کودکان
رسانههاى زیادى به موضوع آموزش مسائل جنسی به کودکان مى پردازند و این حجم زیاد از توجه رسانهها باعث مى شود که این موضوع تبدیل به یک مسئله بسیار داغ و بحث برانگیز شود. بیشتر مردم از جمله والدین با آموزش مسائل جنسی به کودکان در مدرسه موافق هستند، به شرط اینکه این مطالب آموزشى متناسب با سن کودکان باشد.
انجمن آموزش و اطلاع رسانى در حوزه مسائل جنسى در ایالات متحده آمریکا طبق تحقیقى دریافته است که ۹۳ درصد از والدین نوجوانان در مقطع پیش دانشگاهى و ۹۱ درصد از والدین نوجوانان مقطع دبیرستان معتقد هستند که آموزش مسائل جنسى در مدرسه مهم و ضرورى است. تعداد زیادى از این والدین همچنین انتظار دارند که این دوره هاى آموزشى باید شامل آموزش روشهاى جلوگیرى از باردارى هم باشد.
بیشتر والدین میخواهند که فرزندانشان، اطلاعات بیشترى راجع به مسائل جنسى داشته باشند و این مسالهاى طبیعى است چون نگران سلامتى فرزندان خود هستند.
طبق تحقیقى که موسسه گاتمچر در سال ۲۰۱۲ انجام داد، مشخص شد که وقتى به نوجوانان آموزش داده شود که خیلى زود به سراغ ارتباطهاى جنسى نروند و با روشهاى جلوگیرى از باردارى آشنا شوند، احتمالا اولین رابطه جنسى خود را در سنین بالاترى تجربه میکنند.
این تحقیق بر روى تقریبا ۵۰۰۰ جوان انجام شد. نتیجۀ این تحقیق نشان داد آن دسته از جوانان که درباره مسائل جنسى، خوددارى و جلوگیرى از باردارى را آموزش دیده بودند، اولین رابطه جنسى خود را در سنین بالاترى تجربه کردند و بیشتر از بقیه از کاندوم یا سایر روشهاى جلوگیرى از باردارى استفاده میکردند.
البته آموزش مسائل جنسى به کودکان در مدارس در کنار جنبههاى مثبت خود، معایبى هم دارد. بسیارى از کودکان در ایالات متحده آمریکا به شکل علمى و قابل فهم آموزش نمیبینند.
چگونه آموزش مسائل جنسی به کودکان وارد سیاست شد؟
ایالات متحده آمریکا براى اولین بار بعد از شیوع بیماریهاى ناشى از روابط جنسى خطرناک مثل سیفلیس و سوزاک در طى جنگ جهانى اول به موضوع آموزش مسائل جنسى ورود کرد. البته در آن زمان، هنوز این مدل آموزش، اهمیت زیادى نداشت ولى در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در قرن بیستم و بعد از انقلابى که در زمینه مسائل جنسى به وجود آمد، آموزش مسائل جنسى تبدیل به یک اختلاف بزرگ بین گروههاى سیاسى شد.
گروههاى مذهبى و سنتى در آن زمان جنبشى بر علیه آموزش مسائل جنسی به کودکان در مدرسههاى عمومى به راه انداختند و معتقد بودند که این کار باعث رواج بى بند و بارى جنسى در بین جوانان میشود و حتى ممکن است افکار کمونیستى را در ذهن کودکان تلقین کنند.
با شیوع بیمارى ایدز در دهه ۸۰ قرن بیستم، نیاز به آموزش مسائل جنسى به شدت احساس شد. با اینکه وزیر بهداشت ایالات متحده به صراحت و روشنى اعلام کرد که برنامههاى آموزش مسائل جنسى در مدارس اجرا شود ولى باز هم یک عده گروههاى مذهبى و سنتى همچنان اصرار به آموزشهاى خویشتن دارى و پرهیز جنسى در جوانان داشتند و با آموزش مستقیم، مخالف بودند.
دولت آمریکا در زمان ریاست ریگان شروع به حمایت و اجراى برنامههاى پرهیز جنسی کرد. این برنامهها به بچه ها آموزش میداد تا قبل از ازدواج، هیچگونه رابطه جنسى را تجربه نکنند و تا رسیدن به زمان ازدواج خوددار باشند. بخصوص در سال ۱۹۸۷، روزنامه نیویورک تایمز به نقل از ریگان نوشت که بهترین راه براى جلوگیرى از ابتلا به ایدز این است که کودکان مدرسهاى از داشتن روابط جنسى خوددارى کنند.
در طى سالهاى اخیر، حمایتهاى مالى دولتها از برنامۀ پرهیز جنسى افزایش پیدا کرد. دولت بیل کلینتون در سال ۱۹۹۶ به میزان ۵۰ میلیون دلار از این طرح حمایت مالى کرد.
این مبلغ در زمان ریاست جمهورى جورج بوش از مبلغ ۸۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۱ به مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۷ و تا دو برابر افزایش پیدا کرد. طبق گزارشى رسمی، اعلام شد که دولتهاى آمریکایى در سال هاى اخیرا مبلغى حدود ۱٫۵ میلیارد دلار براى حمایت از این طرح آموزشى (خویشتن دارى جنسى) براى کودکان و نوجوانان اختصاص دادهاند.
علیرغم تمام این هزینههاى سنگین براى آموزش پرهیز جنسى در طول این سالها، هیچ پیشرفت قابل توجهى حاصل نشد و نتیجه مثبتى از این برنامههاى آموزشى گرفته نشد.
مطالعهاى که در سال ۲۰۰۷ بر روى نتایج برنامههاى آموزشى خویشتن دارى جنسى انجام شد، نشان داد که هیچ کدام از این برنامهها میزان خویشتن دارى کودکان و نوجوانان از برقرارى ارتباط جنسى را افزایش ندادهاند و همچنان آمار باردارى و انتقال بیماریهاى مقاربتى در سنین پایین در همان سطح باقى مانده است.
همچنین مطالعات زیادى بر روى نوجوانهایى انجام شد که تحت آموزش خویشتن دارى قرار گرفته و در مدرسه تعهد عفت یا پیمان باکرگى (قولى که نوجوان به والدین یا هم سن و سالهاى خود میدهد که تا زمان ازدواج باکره بماند) داده بودند.
این مطالعات نشان داد که تاثیر این آموزشها و پیمان باکرگى در به تاخیر انداختن روابط جنسى مثبت بوده و این نوجوانان به طور میانگین تا ۱۸ ماه بعد، به سراغ برقرارى ارتباط جنسى نمیرفتند.
ولى وقتى همین نوجوانان به دور فعالیت جنسى خود میرسیدند، کمتر از یک سوم آنها از روشهاى جلوگیرى از باردارى استفاده میکردند. متاسفانه آمار به دست آمده از این مطالعات نشان میداد که در میان نوجوانانى که تعهد بالایى به قول عفت خود نشان میدادند، میزان انتقال بیماریهاى ناشى از ارتباط جنسى حتى بیشتر از بقیه بود.
با وجود تمام این شواهد و مستندات، هیچ کدام از دولتهاى قبلى آمریکا، اقدام جدى در این زمینه انجام ندادند تا اینکه در دولت اوباما و در سال ۲۰۱۰، دو سوم از بودجه حمایتى برنامههاى آموزشى خویشتن دارى حذف و درعوض ۱۱۰ میلیون دلار براى برنامههاى آموزش جلوگیرى از باردارى نوجوانان (TPPI) اختصاص داده شد تا به طور علمى به نوجوانان آموزش داده شود که چطور از باردارى و ابتلا به بیماریهاى مقاربتى جلوگیرى کنند.
ولى در دولت ترامپ، یک بار دیگر حمایت از آموزشهاى پرهیز جنسى افزایش پیدا کرده است. کاخ سفید در ماه مارس اعلام کرد که بودجه حمایتى آموزشهاى مسائل جنسى براى جلوگیرى از باردارى و انتقال بیمارى مقاربتى (TPPI) را به میزان ۵۰ میلیون دلار کاهش داده است، یعنى به نصف بودجه اولیه آن رسانده است.
ترامپ کسى را مسئول سازمان خدمات بهداشتى و سلامت ایالات متحده کرده که قبلا این شخص رییس سازمان Ascend بود.
این سازمان مسئول برنامههاى آموزشى پرهیز جنسى بود و به عنوان سازمان ملى آموزش خویشتن دارى (NAEA) شناخته میشد. به نظر میرسد که این دور باطل همچنان ادامه دارد و قرار نیست یک تصمیم قاطع و درست درباره این موضوع مهم گرفته شود.
این مطلب را جسیکا ویکمن در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۷ با نگاهی به وضعیت سلامت جنسی دانش آموزان و نوجوانان آمریکایی نوشته است که میتوانید نسخۀ کامل (فریز شده) آن را به زبان انگلیسی بخوانید.
ما در واقع بخشی مهم از مقالۀ او را که نگاهی انتقادی به وضعیت آموزش مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان است، منتشر کردیم. اما این مطلب، به ما هم در کشورمان مربوط است.
در ایران، همواره صحبت در خصوص مسائل جنسی با کودکان سخت بوده است. نه تنها کودکان که بزرگسالان هم با نوعی شرم خاص، در این خصوص و به شکل محدود صحبت میکنند. جالب و البته غمانگیز آنجاست که اساتید روانشناسی در دانشگاهها هم با دانشجویان خود گویی تعارف دارند.
خانوادۀ امروز ایرانی به طور عام، از یکطرف، مساله رابطه جنسی جوانان را پذیرفته و از یکطرف همچنان با بخشی از گذشته خود درگیر است. هم میخواهد بپذیرد و هم نمیخواهد!
اما حاصل این خواستن و نخواستنها، تفاوتی برای نوجوانان نمیکند. نمیتوان همچنان با سیستم طبیعت جنگید و هیچ امتیازی برای آن قائل نشد.
به نظر میرسد پس از عبور از دهه ۶۰ در کشور، جوانان هفتادی و نوجوانان هشتادی، با خیال آزادانهتر به گشت و گذار در اینترنت میپردازند و روابط خود را گسترش میدهند. فارغ از آنکه بخواهیم بحث کنیم که آیا درست است یا نه، ابتدا باید بپذیریم که راهی برای جلوگیری از برقراری هرگونه رابطه جنسی در نوجوانان و جوانان نیست.
در چنین شرایطی، شاید بد نباشد که حرف زدن با یکدیگر را آغاز کنیم. شما بگویید چه میکنید؟ برای آموزش با فرزندانتان، با آنها مستقیم و رو در رو صحبت میکنید یا به سراغ تراپیست و متخصص میروید؟