5 شکل اضطراب که باعث می‌شود کارهایمان را عقب بیندازیم

اضطراب و تعویق و طفره رفتن، رابطه تنگاتنگی با هم دارند. وقتی ما دچار اضطراب می‌شویم و انجام کار یا چیزی ما را مضطرب می‌کند، آن کار را به تعویق می‌اندازیم و از انجام آن طفره می رویم.

گاهی وقت‌ها متوجه شدن این مسئله، کار بسیار راحتی است. مثلا وقتی شما به دلیل ترس از رد شدن یا آسیب دیدن در آزمون رانندگی، مدام این امتحان را به عقب می‌اندازید.

یا وقتی به کسی علاقه دارید ولی ترس از بیان احساس خود دارید، ناراحتی خود را به وضوح متوجه می‌شوید. ولی همیشه هم این طور نیست و بعضی وقت‌ها ممکن نیست متوجه شوید که کاری را به دلیل اضطراب به تعویق می‌اندازید.

در ادامه به ۵ نوع مختلف از طفره رفتن‌های ناشی از مضطرب شدن اشاره می‌کنیم که اغلب توسط افراد نادیده گرفته و یا به اشتباه درک می‌شوند.

هر کدام از این موارد را که می‌خوانید، از خودتان بپرسید آیا موردی هم در زندگی شما وجود دارد که در همین مجموعه قرار بگیرد و شما در انجام دادن آن طفره بروید.

در انتهای مقاله، به شما توضیح می‌دهیم که چرا شناخت اضطراب به شما کمک می‌کند و ترفندهایی هم برای به دست آوردن این شناخت به شما می‌گوییم.

  1. وقتی شخص دیگری را برای تنبلی و سستی خودتان سرزنش می‌کنید

اضطراب، خودش را به شکل‌های مختلفی آشکار می‌کند. مثلا ممکن است به شکل خشم یا ناامیدی جلوه کند. اگر شما به خاطر اضطراب، کاری را به تعویق بیاندازید، ممکن است به جای اینکه این وضعیت خود را به درستی بشناسید، همسر، والدین یا همکاران خود را سرزنش کنید.

شاید در اینگونه موارد، دیگران تا حدودی در کارهای شما دخالت یا مشارکت کنند و یا وظایف شما را انجام بدهند؛ ولی این کار باعث می‌شود که حس مسئولیت پذیری شما خدشه دار شده و شما به این بهانه، از فعالیت و تلاش دست بردارید. همین روند نیز، باعث ایجاد استرس و اضطراب می‌شود.

  1. وقتی شما نسبت به کاری که تجربه‌های موفق زیادی در آن دارید دچار اضطراب می‌شوید

گاهی اوقات افراد نسبت به انجام کارهایی دچار اضطراب می‌شوند که تجربه‌های زیادی در آن کار دارند بخصوص زمانی که از آخرین تجربه شان مدت‌ها گذشته یا ریسک کار بالاتر باشد و یا ارزیابی متفاوتی از حالت عادی و معمول داشته باشند.

در این گونه مواقع، وقتی نسبت به انجام کارهایی اضطراب دارید که قبلا بارها آن را با موفقیت انجام داده‌اید ، از خودتان بپرسید چه چیزی باعث می‌شود که حس کنید این کار این بار متفاوت‌تر است.

برای اینکه بدانید چه کارهایی زیرمجموعه این نوع از اضطراب و طفره رفتن قرار می‌گیرند، به مهارت‌های اساسی که در انجام اینگونه کارها درگیر هستند فکر کنید، مهارت‌هایی مانند پرکردن یک فرم، یا مطالعه برای یک امتحان؛ حتی اگر در حوزه‌ها و زمینه‌های متفاوتی باشند.

برای اینکه واقعا بتوانید آن مجموعه از کارها را به درستی تشخیص دهید، می‌توانید تمام شواهد مشهود و قابل درک مربوط به مهارت‌هایی که از موفقیت‌های گذشته به دست آوردید را با دقت مرور کنید.

  1. وقتی اضطراب ناشی از بخش کوچکی از کار، پیشرفت کل کار را متوقف می‌کند
داشتن اضطراب نباید منجر به این شود که کارهای روزانه خودتان عقب بمانید.

شاید شما نسبت به کل کار یا تمام جنبه‌های آن، دچار اضطراب نشوید و فقط نسبت به بخش کوچک یا جنبه خاصی از آن نگران و مضطرب باشید.

مثلا شما ممکن است به همین خاطر، نخواهید که یک تماس تلفنی برقرار کنید ولی بعد از برقراری این تماس، باقیمانده کار اصلا باعث ایجاد استرس در شما نمی‌شود.

در این مورد بخصوص، افراد گاهی اوقات به خودشان برچسب مضطرب می‌زنند درحالی که ممکن است نسبت به ۹۰٪ کار، هیچ گونه اضطرابی نداشته باشند.

شما با دانستن این مورد می‌توانید تعادل فکری بهتری داشته باشید و حس قدرتمندتری هم نسبت به این نوع کارها پیدا کنید.

  1. زمانی که شما از اینکه مجبور به انجام کاری هستید به شدت احساس خشم می‌کنید

وقتی شما احساسات قوی‌تری را همزمان با اضطراب تجربه می‌کنید، اضطراب پنهان می‌شود. مورد دیگر زمانی است که شما نسبت به کاری که باید انجام دهید، به طور کل احساس نارضایتی می‌کنید و این مساله به یک شخص خاص ارتباطی ندارد.

مثلا زمانی که حس می‌کنید انجام یک کاری، وقت تلف کردن است یا مجبور به کنار آمدن با یک سیستم و شرایطی هستید که اصلا منطقی، منصفانه یا بااهمیت به نظر نمی‌رسد و تمایلی برای انجام آن کار ندارید.

وقتی افراد حس می‌کنند که سیستم یا شرایطی مشخص، برای آنان نتیجه بخش یا مناسب نیست، نمی‌توانند خودشان را با شرایط تطبیق دهند و دچار همین وضعیت می‌شوند.

یا زمانی که شخصی نسبت به پیروی کامل و بی چون و چرای تمام قوانین و ضوابط یک شرکت، موسسه و… حس ناخوشایندی دارد و بعید می‌داند بتواند از عهده این کار بربیاید، دچار اضطراب می‌گردد.

  1. وقتی اضطراب به شکل کمال گرایی ظاهر می‌شود

گاهی اوقات افراد مضطرب با کمال گرایی به اضطراب خود پاسخ می‌دهند. وقتی این افراد قصد انجام کاری را دارند که می‌خواهند واقعا درست و بی نقص باشد، ممکن است شرایط کار را طوری طراحی کنند که در اوج دقت انجام شود.

این رفتار باعث این خواهد شد کاری که به سادگی، قابل انجام و مدیریت است، بیش از اندازه سخت و غیرقابل تحمل شده و باعث گردد که از انجام آن طفره بروند.

با این حال، آن شخص مضطرب اصلا متوجه رفتار خودش نمی‌شود که بیشتر از حد معمول دچار وسواس یا کمال گرایی شده و اصلا متوجه نیست که اصل کار، آنچنان هم سخت و دشوار نیست.

چطور شناخت اضطراب به شما کمک می‌کند؟

با انجام این 3 کار می توانید اضطراب خود را به شکل محسوسی کم کنید.
  • اگر شما دچار اضطراب هستید، احتمالا برای کم کردن یا از بین بردن آن، ترفندها یا استراتژی‌هایی برای خود دارید. اگر هیچ ترفندی برای این کار ندارید، کتاب‌ها و منابع زیادی هستند که می‌توانند به شما در این زمینه کمک کنند. وقتی شما متوجه شوید که چه مشکلاتی در زندگی‌تان، منشا اضطراب است، آنگاه می‌توانید از استراتژی‌های کنترل کمک بگیرید. مثلا وقتی یک کار در حالت کلی برای شما بزرگ و دشوار است، آن را به قسمت‌های کوچک‌تر تقسیم کنید تا برایتان راحت‌تر شود. شاید باز هم همچنان احساس استرس داشته باشید ولی با این تقسیم بندی، حداقل حجم آن برایتان قابل تحمل‌تر خواهد بود. من خودم به شخصه در طول هفته وقتی با انجام کاری مواجه می‌شوم که باعث اضطراب من می‌شود، همین تمرین را انجام می‌دهم. حتی گاهی اوقات هنگام دویدن روی تردمیل یک سری کارها را با موبایل انجام می‌دهم.
  • اگر شما جزو آن دسته از افراد هستید که دیگران را به خاطر به تعویق انداختن کارهایتان سرزنش می‌کنید، داشتن شناخت نسبت به نقش اضطراب به این رفتار شما کمک می‌کند تا مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشید و خودتان وظایف‌تان را انجام دهید. گاهی اوقات حرف زدن درباره اضطراب می‌تواند به شما کمک کند تا گفتگوهای سازنده‌ای برای حل مشکلات و مسائل خود داشته باشید. مثلا زمانی که می‌خواهید تصمیم مهمی بگیرید و با همسر یا والدین خود مشورت می‌کنید. وقتی شما نیازهایتان را به دیگران بگویید، آنها به شیوه بهتر و دلسوزانه تری با شما رفتار می‌کنند تا بیش از حد به خوتان آسیب نزنید.
  • شناخت اضطراب به شما کمک می‌کند تا با خودتان مهربان‌تر و دلسوزتر باشید. شما به جای اینکه خودتان را به خاطر طفره رفتن یا عقب انداختن کارها سرزنش کنید، می‌توانید با مهربانی و محبت با خود رفتار کنید. گاهی اوقات هم نیاز است که برای رها کردن خود از یک کار استرس زا از دیگران کمک بگیرید که بار فشار را برایتان سبک‌تر کنند.

در این اپیزود ویدیویی که به همت موسسه Mind در بریتانیا ساخته شده، “لوییس”، “پولی”، “فیصل”، “شلی” و “برایان”، در این باره صحبت می‌کنند. آنها توضیح می‌دهند که زندگی همراه با اضطراب چه شکل و شمایلی دارد و چطور می‌توان آن را با کمک گرفتن از دیگران کنترل کرد.

این مطلب نوشتۀ دکتر Alice Boyes است. او نویسندۀ ۲ کتاب به نام‌های “ابزارهای سلامت ذهن” و “ابزارهایی برای کنترل اضطراب” است و در کنار کار پژوهش، به طور آزاد برای نشریۀ “سلامت زنان استرالیایی” به انتشار مقاله می‌پردازد. برای آنکه بدانید همواره “کاری نکردن” به معنای مضطراب بودن نیست، مقالۀ مرتبط با افسردگی و ارتباط آن با تعطیلات را در فاخته بخوانید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.