بلای جانگداز اضطراب با ما چه می‌کند؟

بزرگترین مشکل و سختی اضطراب فقط این نیست که تاثیر جسمی بدی روی ما دارد و یا اینکه ما را از نظر روانی به شدت نگران می‌کند. بلکه بزرگترین مشکل آن این است که کل زندگی ما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

وقتی دچار اضطراب می‌شویم، رنج بسیار زیادی از حس تردید یا بلاتکلیفی می‌بریم. اضطراب باعث می‌شود که کنترل اوضاع زندگی برایمان آرزو شود. در نتیجه، سناریوهای مختلفی را از ذهن خود می‌گذرانیم تا بالاخره همان سناریوی درستی که کنترل اوضاع را به دست ما می‌دهد، پیدا کنیم.

در این اوضاع، فرض ما همیشه بر این است که هیچ چیزی اوضاع را درست نمی‌کند. با خودمان فکر می‌کنیم که جذاب یا دوست داشتنی نیستیم. به جای آنکه تمرکز خود را روی کاری بگذاریم که در حال انجام آن هستیم، زمان زیادی را برای اجرای طرح‌های دوم، سوم و یا چهارم صرف می‌کنیم.

در نهایت به این نتیجه می‌رسیم که تلاش هیچ فایده‌ای ندارد. ما با اشتیاق تلاش می‌کنیم، مدارا می‌کنیم، سعی می‌کنیم شرایط را بهتر کنیم. بارها و بارها چیزی را امتحان می‌کنیم.

نتیجه مدارا و پشت گوش انداختن اضطراب

اما در نهایت، اضطراب مانع آن می شود آنطور که می‌خواهیم زندگی کنیم و آنچه که لایقش هستیم را داشته باشیم.

فعالیت‌های با امنیت شغلی بیشتری را انتخاب می‌کنیم با اینکه جذابیت کمتری برایمان دارند. حتی سراغ مقام‌ها و موقعیت‌های بالاتری که شایسته آن هستیم نمی‌رویم.

تنها با افرادی می‌گردیم که آنها بیشتر ما را دوست دارند تا اینکه ما آنها را دوست داشته باشیم. در رابطه‌هایی می‌مانیم که فایده چندانی برایمان ندارند و صرفا به خاطر اینکه تنها نباشیم این روابط را تحمل می‌کنیم.

ورزش نمی‌کنیم چون از طرز تفکر یا قضاوت دیگران می‌ترسیم. این کار را نمی‌کنیم چون از آن اتفاق می‌ترسیم و الی آخر. و این قصه مدام برای ما تکرار می‌شود.

و بعد، به خودمان می‌گوییم که اگر استرس و اضطراب کمتری داشته باشیم، همه چیز برایمان آسانتر می‌شود و خلاق‌تر خواهیم بود. چنین فرصتی را پیدا خواهیم کرد که همان شخصی باشیم که می‌خواهیم.

ولی این اتفاق نمی افتد. چون اگر در این مسیر قرار بگیریم، اضطراب ما مدام بیشتر و بیشتر شده و همه چیز را از ما دورتر می‌کند.

پس چه کاری برای کنترل اضطراب می توانیم انجام بدهیم؟

البته هیچ شیوه مطلقا درستی وجود ندارد که مثل یک فرمول برای همه کاربرد داشته باشد ولی استراتژی‌هایی مرتبط با درمان رفتاری و ادراکی (CBT) وجود دارد که برای برخی افرادِ مراجعه کننده، مفید و موثر بوده است.

  1. فعال و پویا باشید

اضطراب به خودی خود شما را ترک نمی‌کند. باید با آن روبرو شوید. یکی از تکنیک‌های مقابله با اضطراب که من علاقه خاصی به آن دارم، مربوط به رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) است. این درمان اساسا شامل تکنیک انجام کاری دقیقا مخالف با کاری است که حس ما می‌گوید آن را انجام دهیم.

بنابراین وقتی اضطراب به ما می‌گوید که دنبال فرصتی نرویم، اتفاقا باید به سراغ آن فرصت برویم. نباید منتظر بمانیم اضطراب ما از بین برود یا تغییری در آن ایجاد شود.

در عوض باید سعی کنیم رفتار خودمان را تغییر بدهیم. این مسئله، بخش اصلی و مرکزیِ درمان قرار گرفتن در معرض مشکل است که شکلی از CBT برای درمان اختلالات اضطرابی است.

هر چقدر کارهایی را انجام می‌دهیم که باعث اضطراب ما می‌شوند، کنترل بیشتری روی کار خود خواهیم داشت و با علاقه و اشتیاق بیشتری کار می‌کنیم و اضطراب تا حد بیشتری کاهش پیدا می‌کند.

  1. عدم اطمینان یا بلاتکلیفی را در آغوش بگیرید

این مسئله بسیار مهم است چون فارغ از نوع نگاه شما، زندگی، بیشتر نامعین و غیرمطمئن است.

وقتی ما هدفی را دنبال می‌کنیم، می‌توانیم با بیشترین تلاش و کار سخت برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنیم ولی به طور کامل و قطعی روی تمام چیزها و نتیجه‌ای که از کار خود می‌گیریم کنترلی نداریم.

بخصوص این مسئله برای آن دسته از تصمیمات بزرگ زندگی صدق می‌کند که به عوامل مختلف و افراد زیادی بستگی دارند. بنابراین، روزتان را با این یادآوری به خودتان شروع کنید که چیزهای زیادی وجود دارند که می‌توانید روی آنها کنترل داشته باشید تا به حسی از رهایی و قدرت برسید.

  1. به یک دوست فکر کنید

این استراتژی یک روش درمانی بسیار قدیمی است که عاشق آن هستم چون بارها به مراجعین من کمک کرده است.

وقتی با یک تصمیم سخت مواجه شدید، از خودتان بپرسید: «اگر دوست من هم در شرایط مشابهی قرار می‌گرفت چه چیزی به او می‌گفتم؟».

در واقع، وقتی ما خودمان را از درگیری فکری با مسئله خارج می‌کنیم، تعادل فکری بهتری پیدا می‌کنیم و راحت‌تر می‌توانیم ابعاد حسی و منطقی‌مان را با هم تلفیق کنیم و درنتیجه احساس ضعف و اضطراب کمتری داشته باشیم.

البته این مقاله هم مانند بسیاری از مقالات دیگر این سایت در حوزه سلامت روان، تنها برای بالا بردن سطح دانش شماست. اگر تصور می‌کنید که خودتان یا اطرافیان‌تان، درگیر اختلالات اضطرابی شدیدی هستید، بهتر است به یک مشاور متخصص مراجعه کنید و فقط به مطالعه این مقاله بسنده نکنید.

این مطلب توسط دکتر Amelia Aldao نوشته شده است. دکتر آلدائو، روانشناس و متخصص اضطراب است که در کنار مشاوره در حوزه سلامت روان، موسسه‌ای تحت عنوان Together CBT را نیز پایه گذاری کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.