3 اصل اساسی برای آنکه کسی شیفته شما شود

در میان بمباران پیشنهادها و نصیحت‌هایی که از سوی مجلات یا سایت‌های روان‌شناسی و یا کارشناسان و مشاوران ازدواج برای جذب دیگران مطرح می‌شود، می‌توان سه اصل اساسی را نام برد که باعث می‌شود کسی جذب ظاهر یا صورت شما شود. بسیاری از مقالات منتشر شده در رسانه‌های جمعی معتبر با موضوع دلایل جذب و شیفتگی دیگران، تنها زیرمجموعه‌ای از این سه اصل اساسی هستند که تمرکز آنها بیشتر روی فیزیک بدن و تغییروتحول آن است. ولی دلایل اصلی این موضوع خیلی گسترده‌تر هستند. باتوجه‌به این نکته که عشق کور است، هر اصل این موضوع از یک یا چند شاخه دیگر هم تشکیل شده است.

این مقاله به شما نمی‌گوید که چطور کسی را مجذوب خود کنید؛ بلکه عوامل اصلی جذب‌کردن دیگران بر مبنای کتاب‌های روان‌شناسی اجتماعی را به طور خلاصه بیان می‌کند. به این معنی که هر کسی می‌تواند از این تحقیق، چند روش برای چگونگی جذب دیگران را برداشت کند.

  • زیبایی

دو مفهوم برای زیبایی قابل‌تصور است؛ یک زیبایی بیرونی که همان زیبایی صورت و اندام است و یک زیبایی درونی که مربوط به اخلاقیات، شخصیت و یا روح شماست. اصولاً این مسئله که شما چطور به نظر می‌رسید یا چطور هستید، می‌تواند کسی را مجذوب و شیفته شما کند. در اینجا خطا آشکار است. زیبایی در چشمان شاهد و ناظر است.

ابعاد مختلف و زیادی از زیبایی وجود دارد که مورد توافق همگان است و ممکن است از هر فرهنگی به فرهنگ دیگر، یا از هر دهه به دهه دیگر فرق کند. لباس، مدل مو و آرایش می‌تواند به زیبایی شخص اضافه کند. ولی حتی در درون یک فرهنگ و در یک برهه زمانی هم درک زیبایی به‌شدت ممکن است متفاوت باشد. ما حتی ممکن است چیزی را در تصویر یک شخص جذاب ببینیم؛ ولی وقتی او را برای اولین‌بار ملاقات می‌کنیم، دیگر برای ما جذاب نباشد (و برعکس).

منابع خطاهای ما ممکن است بی‌شمار باشند و شامل انواع گروه‌هایی مثل گروه مذهبی، شغلی، قومی و نژادی و غیره است که مخاطب کنونی ما ممکن است به یکی از این گروه‌ها تعلق داشته باشد. شاید این فرد ما را به یاد یک یار قدیمی بیندازد. نمایش‌های تلویزیونی و فیلم‌هایی که می‌بینیم روی ما تأثیرگذار هستند و تمایلات ما را نسبت به زیبایی و جذابیت تغییر می‌دهند. به‌خصوص، ما بعد از دیدن 10 نفر برتر در لیست چهره‌های زیبا، دیگر بقیه افراد با رتبه میانگین یا پایین‌تر برای ما جذابیت زیادی ندارند. باید این نکته را یادآور شوم که ویژگی‌های واقعی و پذیرفته شده‌ای برای تعیین زیبایی وجود دارد؛ به این معنی که از نظر جهانی و در بین عموم مردم پذیرفته شده و قابل‌قبول است. این ویژگی‌ها شامل مهربانی، قرینگی صورت و در بین زن‌ها، تناسب خاصی بین کمر و باسن است. اما زیبایی در اصل یک برداشت ذهنی و به‌نوعی یک سلیقه است.

  • نزدیکی

اجازه دهید این اصل خسته‌کننده و غیررومانتیک را کنار بگذاریم. وقتی کسی شما را از نزدیک ببیند، با احتمال بیشتری مجذوبتان می‌شود (بر خلاف زمانی که اصلاً شما را نبیند). این مسئله مفهوم عمیق و گنگی نیست. در واقع مثل تکرار یک واقعیت است؛ مثلاً وقتی می‌گوییم ما از ساختمان خارج شده‌ایم به معنی این است که بیرون از ساختمان هستیم.

اگر بخواهیم دقیق‌تر توضیح بدهیم، در اغلب مواقع وقتی دو نفر همدیگر را ملاقات می‌کنند، با احتمال بیشتری به‌سوی همدیگر جذب می‌شوند. این درواقع اثر افشای محض نامیده می‌شود. بعضی ازنویسندگان رسانه‌های جمعی با بیان اینکه نزدیکی می‌تواند از جنبه کلامی تأثیرگذار باشد، به‌شدت به این مسئله پرداخته‌اند. ولی مطالعات معتبری که در اینجا مطرح شده‌اند چنین استدلالی را حمایت نمی‌کنند. درست است که نزدیکی و دیدار حضوری برای جذب واقعی طرف مقابل لازم است؛ ولی بعید است برای این کار کافی باشد. البته به‌درستی به دیگران حق می‌دهد که از زوج‌هایی که تازه با هم آشنا شده‌اند چنین سؤالی پرسیده شود: کجا همدیگر را ملاقات کرده‌اید؟

  • شباهت

کبوتر با کبوتر، باز با باز. ما بیشتر مجذوب کسانی می‌شویم که ظاهر آنها، عقایدشان، علاقه‌های و ویژگی‌های شخصیتی آنها شبیه ما باشد. قطعاً شما هم این‌طور فکر می‌کنید که اگر کسی علاقه‌مند به همان چیزی باشد که شما دوستش دارید، خوش‌سلیقه است، درست نیست؟

نفس انسان در حالت عادی چنین استدلالی برای خودش دارد، همان‌طور که در تظاهر و رفتار ساختگی، بالاترین شکل چاپلوسی است. علاوه بر این، به اشتراک گذاشتن دیدگاه‌ها و علایق باعث می‌شود که طرفین با همدیگر لذت بیشتری را تجربه کنند برخلاف زمانی که به کسی که با باورهای فکری شما مخالف است، آویزان می‌شوید که سرگرمی‌های شما برای او احمقانه به نظر می‌رسد و شما هم از این ارتباط لذتی نمی‌برید.

تنها در یک حالت ممکن است شخصی مجذوب ایده مخالف شود و از کسی که با افکار او مخالفت می‌کند حمایت کند؛ این حالت چیرگی – تواضع نامیده می‌شود. افرادی که دارای نوع شخصیت سلطه‌گر هستند ممکن است جذب کسانی شوند که علاقه به فرمان‌برداری دارند (و برعکس). اما چیزی که باعث شگفتی و تعجب است این است که چنین افرادی بعد از تعامل و معاشرت با همدیگر، با اینکه افکار و شخصیت مخالف هم دارند؛ ولی به‌اشتباه تصور می‌کنند که به یکدیگر شباهت دارند. (درایر و هورویتز، 1997).

من را به‌اشتباه نیندازید. شما و عشقتان هم‌زاد همدیگر نیستید. شما هم تفاوت‌هایی با یکدیگر دارید. در واقع، وقتی شما مدت‌زمان زیادی را در کنار کسی می‌گذرانید، این تفاوت‌ها خودشان را آشکار می‌کنند و مدام روی اعصاب شما هستند؛ حتی ممکن است باعث نابودشدن رابطه شما شوند. اما بعید است که این تفاوت‌ها دلیل جذب‌شدن شما به همدیگر در روزهای اول باشد و شما ممکن است توجه بیشتری به تفاوت‌های بیزارکننده داشته باشید، حتی اگر این تفاوت‌ها جزو بی‌اهمیت‌ترین خصوصیات شما و عشقتان باشد.

  • اول شما به او علاقه‌مند شدید

این عامل احتمالاً پیچیده‌ترین عامل در جذب دیگران است. کسی که اول‌ازهمه تشخیص دهد که شما برای او جذاب هستید، با احتمال بیشتری جذب شما می‌شود تا اینکه شما اول مجذوب او شوید. در میان تمامی روندهای احتمالی، باز هم مسئله اصلی شخصیت و نفس شماست. اگر او برای شما جذاب باشد، تحت‌تأثیر خوش‌زبانی شما قرار می‌گیرد و تصور می‌کند که شما خوش‌سلیقه هستید و سپس، وقتی او به شما ابراز علاقه می‌کند، شما ممکن است تحت‌تأثیر خوش‌زبانی او قرار بگیرید و به این نتیجه برسید که او خوش‌سلیقه است. به همین ترتیب یک چرخه ممکن است شکل بگیرد که در آن، جاذبه درون شخصیتی رشد می‌کند.

فرض کنید همکار من با نیتی درست ممکن است دروغی مصلحتی درباره یک خانم (جین) که با من کار می‌کند، بگوید. مثلاً می‌گوید که جین برای من جذاب است درحالی‌که واقعاً این‌طور نیست. درنتیجه، علاقه من به جین آشکار می‌شود و جین متوجه این علاقه می‌شود. سپس، جین هم کم‌کم به من و ظاهرم علاقه‌مند می‌شود. با وجود دروغی که دوست من گفت، من ممکن است علاقه واقعی جین را به خودم احساس کنم و درنتیجه، به او بیشتر علاقه‌مند شوم. همین اتفاق ساده باعث می‌شود که یک علاقه دوطرفه شکل بگیرد و با هم به بیرون برویم. شش ماه بعد، من و جین نامزد می‌کنیم. آیا واقعاً چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ قطعاً اگر فرض کنید که من و جین با هم شباهت‌هایی داریم که حداقل علاقه نسبی به هم پیدا می‌کنیم، چنین اتفاقی ممکن است رقم بخورد.

  • برانگیختگی غیرجنسی

بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که می‌توان با گول‌زدن مغز، آن را به‌اشتباه انداخت تا نتواند برانگیختگی غیرجنسی را با برانگیختی جنسی تشخیص بدهد. در مطالعه معروف پل ترسناک فرضی، مردها با دیدن زنی که وارد مسیر پل می‌شود، ظاهراً دچار نوعی سردرگمی در برانگیختگی فیزیولوژیکی ناشی از دیدن پل (مانند تپش قلب و تنفس شدید) و جذب‌شدن به آن زن می‌شوند. (داتون و آرون، 1974). استدلالی که از این ماجرا می‌توانیم داشته باشیم این است که یک فیلم ترسناک یا تجربه سوارشدن ترن هوایی می‌تواند منجر به یک آشنایی و حتی بعد از آن منجر به اولین ملاقات شود. به این نوع مجذوب شدن اصطلاحاً سوء برانگیختگی گفته می‌شود.

خلاصه

اگر در تلاش برای علاقه‌مند کردن کسی به خودتان هستید، در اینجا به آخرین ترفندها اشاره می‌کنیم. تا جایی که می‌توانید به خودتان برسید و ظاهر زیبایی برای خودتان بسازید. سعی کنید از مسیری که آن شخص عبور می‌کند، رد شوید یا اصطلاحاً سر راهش قرار بگیرید. (ولی محتاطانه راه نروید). توجه آن شخص را به سمت چیزی که بین شما مشترک است جلب کنید؛ مثلاً فیلم‌های کمدی، پست‌های مجازی هم سلیقه و غیره. حتماً او را از میزان علاقه خود مطمئن کنید (البته زیاده‌روی نکنید). در نهایت، برای اولین قرار ملاقاتی که با هم دارید به فکر یک تجربه هیجان‌انگیز مثل ترن هوایی باشید.

این گام‌ها و مراحل برای علاقه‌مند کردن دیگران به‌نوعی خلاصه‌ای از این مقاله است تا اینکه یک نصیحت جدی باشد. شاهراه عشق برای هر یک از زوج‌ها منحصربه‌فرد است. بسیاری از مقالات خودشناسی برای کمک به خود ممکن است شامل راهنمایی‌ها و روش‌های بیشتری برای جذب دیگران باشد که بیشتر به کارتان می‌آید. وقتی شما و عشقتان تبدیل به یک زوج خوشبخت شدید، حتی از اول رابطه هم شبیه‌تر به هم می‌شوید و از جهت‌های مختلف به همدیگر تمایل پیدا می‌کنید. تمایلات مثبت به شما کمک می‌کند تا عیب‌های همدیگر را نادیده بگیرید و جذابیت افراد دیگری که ممکن است جایگزین عشقتان شوند را بی‌اهمیت می‌دانید. در واقع، ما چنین تمایلاتی را از عشقمان انتظار داریم.

مطلبی که خواندید نوشتۀ دکتر Daniel R. Stalder بود که در تاریخ 22 مارچ 2020 تحت عنوان اصلی What Makes Someone Physically Attracted to You? در Psychology Today منتشر شد. دکتر دانیل آر استالدر، روان‌شناس اجتماعی و استاد روان‌شناسی در دانشگاه ویسکانسین-وایت واتر است. تحقیقات او در مورد سوگیری‌ها، تفاوت‌های فردی و نظریه ناهماهنگی شناختی است. کتاب او، قدرت زمینه: چگونه تعصب خود را مدیریت کنیم و درک خود را از دیگران بهبود دهیم، بر تعصبی به نام «خطای اسناد اساسی» تمرکز دارد. استالدر وب‌سایت PARBs Anonymous (“افراد در معرض خطر تعصب”) را اداره می‌کند که در مورد چگونگی استفاده از روان‌شناسی اجتماعی برای کاهش تعصب و تعارض فعالیت می‌کند.

منبع What Makes Someone Physically Attracted to You?
از طريق Daniel R. Stalder, Ph.D.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.